۱۴۰۲ اسفند ۱۳, یکشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ث) ثبات

 

پروفسور  دکتر گئورگ کلاوس

برگردان

شین میم شین

  

۱

·    ثبات در واقع به معنی استحکام و دوام است.

 

۲

·    ثبات به مشخصه و یا وضع هر سیستم دینامیک (پویا) اطلاق می شود که سیستم به برکت آن می تواند در مقابل اختلال و یا اختلالات وارده، تعادل خود را حفظ کند و اختلالات را چنان سر و سامان دهد که خودکوشانه به حالت تعادل اولیه خویش بازگردد.

 

۳

·    عرصه ثبات عبارت است از عرصه اوضاع و احوالی که سیستم در آن می تواند از عهده حل و فصل اختلالات وارده برآید.

۴

·    وسعت عرصه ثبات با توجه به ساختار درونی سیستم تعیین می شود.

 

۵

·    ساختار درونی سیستم نوع و میزان اختلالات قابل حل و فصل را تعیین می کند.

 

۶

·    هیچ سیستمی وجود ندارد که در مقابل هر اختلالی ثباتمندی خود را حفظ کند.

 

۷

·    وسعت دادن به عرصه ثبات خود و ارتقای توانائی خود برای حفظ ثبات خویش در مقابل انواع و اقسام اختلالات وارده از مشخصات انطباقی و اوولوسیونی سیستم های پویا ست.

 

۸

·    سیستم های سیبرنتیکی ثبات خود را خود بدون مداخله از خارج حفظ می کنند.

 

۹

·    سیستم های سیبرنتیکی برای حفظ ثبات خود از پیوندهای برگشتی به اصطلاح خنثاگر کمک می گیرند.

 

۱۰

·    پیوندهای برگشتی به اصطلاح خنثاگر به پیوندهای برگشتی اطلاق می شوند که اختلالات وارده را می بلعند، تضعیف می کنند، مفلوج می سازند و از کار می اندازند.

 

۱۱

·    بررسی ثبات ـ مثلا تجزیه و تحلیل مکانیسم های ثبات سیستم های طبیعی موجود ـ و همچنین تشکیل سیستم های فنی ثباتمند وظیفه اصلی سیستمتئوری سیبرنتیکی است.

 

۱۲

·    مطالعه مکانیسم های ثبات سیستم های اجتماعی و به ویژه سیستم های اقتصادی برای علوم جامعتی از اهمیت خاصی برخوردار است.

 

۱۳

·    تئوری مارکسیستی بحران را می توان ـ به لحاظ سیبرنتیکی ـ به مثابه کاربست تئوری ثبات بر اقتصاد سیاسی کاپیتالیستی تلقی کرد.

 

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر