شین میم شین
باب دوم
در احسان
حکایت سیزدهم
(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۶۶)
بخش سوم
۱
یکی
روبهی دید، بی دست و پای
فروماند در لطف و صنع خدای
که چون زندگانی به سر می برد؟
بدین دست و پای، از کجا می خورد؟
معنی تحت اللفظی:
شخصی روباه بی دست و پایی را دید و از خود پرسید:
این حیوان بی دست و پا چگونه زنده می ماند.
به عبارت بهتر،
خدا روزی آن را چگونه در اختیارش قرار می دهد؟
سعدی
در این بیت شعر،
دیالک تیک خدا
را
به شکل دیالک تیک صنع و لطف بسط و تعمیم می دهد.
خدای سعدی
انعکاس آسمانی ـ انتزاعی تمام عیار دیالک تیک طبقات استثمارگر و توده تحت استثمار در جامعه طبقاتی است.
خدای سعدی
انعکاس آسمانی ـ انتزاعی دیالک تیک طبقه اشراف بنده دار، فئودال و دربار و توده مولد و زحمتکش است.
خدای سعدی
انعکاس آسمانی ـ انتزاعی دیالک تیک شر مطلق و خیرمطلق است.
خدای تضادمند در خویشتن خویش
از
سوئی
روباه را از دست و پا محروم می آفریند
و
از
سوی دیگر
تغذیه اش می کند و از مرگ نجات می دهد.
خدای سعدی
دیالک تیک حکمت و رحمت است:
به حکمتی و به مصلحتی
روباه را بی دست و پا می آفریند
و
به رحمتی
روزی اش را می رساند و از مرگ نجاتش می دهد.
اینکه سعدی، در اعماق قرون وسطی،
به راحتی آب خوردن،
شناخت افزار دیالک تیکی را توسعه و تعمیم می دهد، تحسین برانگیز است
و
هشتصد سال بعد هر خواننده شعورمند را دچار حیرت می سازد.
صحبت از درستی و نادرستی افکار سعدی نیست.
صحبت از این حقیقت امر است،
که چگونه فقیه و فیلسوفی به چنین پایه ای از تیزبینی، درایت و نبوغ می رسد.
شناخت افزار دیالک تیکی
قله تفکر بشری را تشکیل می دهد
و
با نام هگل و مارکس و انگلس در قرن نوزدهم گره خورده است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر