۱۴۰۱ بهمن ۱۸, سه‌شنبه

زندگی مارکس و انگلس (۳۵۸)

     

 هاینریش گمکوف

برگردان

شین میم شین

 

فصل بیست و چهارم

«زندگی ما بیهوده نبود.»

ادامه
 

۷

کارگران به دهقانان و دهقانان به کارگران نیاز دارند.

 

انگلس

در اواخر سال های ۸۰ و اوایل سال های ۹۰

شادمانه

شاهد تبدیل تعدادی از احزاب سوسیال ـ دموکرات به احزاب توده ای بود.

 

حزب سوسیال ـ دموکرات آلمان

در اواسط سال های ۹۰

 ۱۵۰ هزار نفر عضو داشت.

 

اعضای حزب سوسیال ـ دموکرات آلمان

عمدتا

کارگر بود.

ولی

از اقشار و طبقات اجتماعی دیگر نیز عضو آن بودند.

 

 

از دید انگلس

عضویت وابستگان به خرده بورژوازی، دهقانان و روشنفکریت در حزب طبقه کارگر

نشاندهنده مقبولیت طبقه کارگر و حزبش به مثابه  نیروی جامعیتی رهبری کننده 

بوده است.

نشاندهنده شناخته شدن و به رسمیت شناخته شدن طبقه کارگر و حزبش

 به مثابه حامل پیشرفت 

بوده است.

 

البته

انگلس در سال ۱۸۹۴

(به همان سان که ۱۵ سال قبل در نامه های دست به دست شونده اعلام کرده بود)

تأکید بر آن داشت

که

«در حزب ما اگرچه افرادی از هر طبقه اجتماعی می توانند عضو شوند،

ولی هیچ گروه منفعتی کاپیتالیستی، بورژوایی متوسط و دهقانی متوسط

 به درد حزب ما نمی خورند.»

(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۲، ص ۴۹۵)

 

استراتژی و تاکتیک مبارزه برای تسخیر قدرت

هر چه بیشتر اکتوئالیته (فعلیت) کسب می کرد،

به همان اندازه،

مسئله متحدین طبقه کارگر در مبارزه به خاطر دموکراسی و سوسیالیسم

اهمیت بیشتری کسب می کرد.

 

مارکس و انگلس

از سال های ۴۰ قرن ۱۹

به مسئله وحدت پرداخته بودند.

 

ضمنا

در «مانیفست حزب کمونیست» و در «۱۷ مطالبه حزب کمونیست در آلمان»

ثابت کرده بودند

که

  منافع کارگران با منافع دهقانان در چالش و کشمکش بر سر تشکیل دولت  بورژوایی ـ دموکراتیک ملی آلمان

مطابقت دارند.

 

به همین دلیل

خواهان سلب مالکیت از زمینداران بزرگ بودند.

 

در اواخر قرن نوزدهم

هم

تغییری در این موضع فکری آنها صورت نگرفته بود.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر