۱۴۰۱ اسفند ۷, یکشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (پ) پیوند عینی (۳)


پروفسور دکتر گونتر کروبر

برگردان

شین میم شین

 

مقوله پیوند در فلسفه عصر جدید

 

۱

مقوله پیوند در فلسفه فرانسیس بیکن و جان لاک

 

  جان لاک

(۱۶۳۲ ـ ۱۷۰۴)

فیلسوف انگلیسی

نماینده اصلی امپیریسم

از شخصیت های برجسته روشنگری انگلیس

از تئوریسین های قرارداد اجتماعی

اعلامیه استقلال آمریکا، قانون اساسی آمریکا و انقلاب فرانسه

 تحت تأثیر فلسفه سیاسی او بوده اند.

 

۱

·    فرانسیس بیکن و جان لاک این طرز تفکر را از عالم علوم طبیعی به خطه فلسفه می آورند و به درجه طرز تفکر عام، به درجه طرز تفکر متافیزیکی (ضد دیالک تیکی) ارتقا می دهند.

 

۲

·    طرز تفکری که جهان را به عنوان تلنباری از چیزها و روندهای مجزا و بی پیوند در نظر می گیرد.

 

۳

·    این طرز تفکر بعدها به سدی جدی در برابر پیشرفت علوم بدل می شود. 

 

۴

·    موفقیت های چشمگیر علوم در قرون هجدهم و نوزدهم، به ویژه کشف پیوند میان فرم های مختلف حرکت ماده و رشد و توسعه تئوری پیدایش انسان، پیوندهای عینی کشف شده توسط مارکسیسم میان عرصه های مختلف حیات اجتماعی انسان ها، میان نیروهای مولده و مناسبات تولیدی، میان وجود جامعتی و شعور جامعتی و غیره زمینه لازم را برای غلبه بر طرز تفکر متافیزیکی (ضد دیالک تیکی) آماده می سازند.

 

۲

مقوله پیوند در فلسفه هگل

 

۱

·    هگل در اولین دهه های قرن نوزدهم می کوشد تا کلیت جهان طبیعی، تاریخی و فکری را به مثابه روندی واحد نشان دهد و پیوند درونی در این حرکت و توسعه را به اثبات رساند.

 

۲

·    اما در دیالک تیک هگل، پیوند فراگیر کلی جهان به شکلی مخدوش نشان داده می شود:

·    به قول مارکس و انگلس، «چون در دیالک تیک هگل همان وارونه گی کلیه پیوندهای متقابل واقعی حاکم است که در بخش های دیگر سیستم او.»

·    (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۰، ص ۳۳۵)

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر