۱۳۹۸ آذر ۱۳, چهارشنبه

دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی (۵۱۰)


پروفسور دکتر 
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و
دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)

برگردان
 
  شین میم شین  
 

سازمان
(ارگانیزاسیون) 
ادامه

پ

۱
·    سازمان به مثابه تشکل  تاریخی ـ مشخص اجتماعی معین به معنی نهاد اجتماعی.
·    مثلا سازمان دولتی
·    سازمان جوانان
·    حزب
·    و
·    غیره

۲
·    ما اینجا با تشکل اجتماعی معینی با هدفگزاری و آماجگزاری (تعیین هدف و آماج) تاریخی ـ مشخص، با ساختاربندی درونی روابط اعضای آن، با نمایندگی منافع خویش در مقابل تشکل های اجتماعی دیگر و غیره سر و کار داریم.

۳
·    بالاعم، زمانی می توان سیستمی را سازمان نامید که نظامش و سازمانیابی اش در آن باشد که عناصرش سهم خود را به موفقیتش ادا کنند.

۴
·    روندها و تشکل هایی را می توان به شرط های زیر سازمان یافته تلقی کرد:

الف
·    وقتی که آن آماج های سیستمویژه تعیین کند و به این آماج ها ـ بی اعتنا به شرایط  خارجی  برای تحقق یابی شان ـ از طریق ادای سهم خاص خود توسط اعضا نایل آید.

ب
·    با خدمات اعضای خود بتواند شرایط مفید برای وجود و توسعه سیستمی فراهم آورد.   

پ
·    به برکت ادای سهم خود توسط عناصرش بتواند  به اهداف مورد نظر خود خدمت کند، اهدافی که به خاطرشان سیستم تشکیل یافته است.

ت
·    بر طبق این حقیقت امر در عرصه معینی بتواند میان خود و محیط زیست خود وضع مبتنی بر تعادل پدید آورد و حفظ کند و ادامه حیات دهد و توسعه یابد.

۵
·    سازمان، پدیده ای متعلق به سیستم است و در صورت مهیا بودن شرایط فوق الذکر فقط می تواند درون سیستم ها و یا میان سیستم ها مطرح شود.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر