۱۳۹۸ تیر ۳, دوشنبه

سیری در غزلی از خواجه شیراز (۵)

 
حافظ
 
ویرایش و تحلیل
از
میمحا نجار
 
۱
به می پرستی
از
آن
نقش خود زدم
بر
آب

که تا خراب کنم
نقش خود پرستیدن

معنی تحت اللفظی:
هدفم از می خواری،
تخریب خانه خود 
به
قصد تخریب خانه خودپرستی
بود.
 
این بیت غزل خواجه
به
لحاظ کاربست مفاهیم
شاهکاری است:
 
مفاهیم مرکزی این بیت غزل خواجه 
عبارتند
از
 
نقش خود
و
نقش خودپرستی
 
۲
 
به می پرستی
از
آن
نقش خود زدم
بر
آب
 
خواجه
با
می خورای 
نقش خود
را
بر
 آب
می زند.
 
نقش بر آب زدن
به
معنی اتلاف وقت گرانبها ست.
 
به
معنی آب در هاون کوبیدن است.

نقش خود بر آب زدن
احتمالا
به
معنی خودستیزی 
است.

به
معنی مسموم سازی خویش
به
 سم می
است.
 
به
معنی مستی و بی خیالی و بی اعتنایی
است.
 
۳
که
 تا
 خراب کنم
نقش خود پرستیدن
 
تخریب نقش خودپرستی
یکی
از 
مفاهیم ادبی نغز و پرمغز خواجه
است.

خواجه
خودپرستی در فرم ها و زمینه های مختلف
را
در
مفهوم نقش خودپرستی
تجرید می کند.

عظمت فکری خواجه
در
عمده کردن فرمالیسم خودپرستی
با
مفهوم نقش
است.

نقش
یعنی
تصویر، نقاشی، حکاکی و امثالهم
که
صوری و مرئی و نمودین و ظاهری
است.

خواجه
برای تخریب نقش نمودین خودپرستی
به
تخریب نقش خود
مبادرت می ورزد.

خود
را
به
سم می
مست، بیهوش، لاابالی، بی اراده، بی اختیار و بی خیال می سازد،
تا
ضمنا
فاتحه ای بر خودپرستی بخواند.

۴
به می پرستی
از
آن
نقش خود زدم
بر
آب

که تا خراب کنم
نقش خود پرستیدن

سؤال
اما
دلیل مخالفت خواجه (و سعدی)
با
خودپرستی
است.
 
خودپرستی
(اگوئیسم، غرور، خودخواهی)
یکی 
از
سجایای اخلاقی خجسته بورژوایی
است
که
در
مفهوم مرکزی و مهم بورژوایی 
موسوم
به
 ایندیویدوئالیسم 
(فردگرایی)
تبیین می یابد.

انقلابات ضد فئودالی بورژوایی
خدا
را
از
ملکوت آسمان
به
زیر می کشند
و
فرد انسانی ـ بورژوایی
را
به
جای خدای فئودالی
می نشانند.
 
بدین طریق
هومانیسم (انسانگرایی) بورژوایی 
ته ئیسم (خداگرایی) فئودالی
را
از
عرصه به در می راند.
 
اگوئیسم
(خودپرستی، خودخواهی) 
ماهیتا
ضد فئودالی - ضد روحانی
است.
 
هومانیتسی
است.
 
به ویژه
در
عصر توحش حاضر
که
خودستیزی
در
فرم های پاسیو و اکتیو متنوع
رواج وحشت انگیزی
پیدا کرده است:
از انتحار تا انتحار عنقلابی
از 
نیهلیسم  و آنارشیسم و آوانتوریسم 
تا
میلیتاریسم، فاشیسم و فوندامنتالیسم 

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر