۱۳۹۸ تیر ۱, شنبه

سیری در غزلی از خواجه شیراز (۳)

 
حافظ
 
ویرایش و تحلیل
از
میمحا نجار
 
۱
به
پیر میکده
گفتم
که
چیست راه نجات
بخواست جام می
 و 
گفت:
«عیب پوشیدن»

معنی تحت اللفظی:
از
پیر میکده
راه رهایی
را
سؤال کردم.
 
جام باده
خواست
و
گفت:
«سرپوش نهادن بر عیب خود و همنوع و همبود و جامعه»
 
برای درک و توضیح محتوای این بیت غزل خواجه و هر اندیشه و ادعای دیگر
بهتر
است
که
مفاهیم متشکله آن
را
زیر ذره بین تحلیل
قرار دهیم:
پیر میکده
راه رهایی
جام باده
«سرپوش نهادن بر عیب خود و همنوع و جامعه» 
 
۲
پیر میکده

پیر میکده
در
جامعه ـ تئوری خواجه
مثل مجتهد جامع الشرایط
برای مؤمنین 
است.
 
مثل علامه همه چیزدان
برای عوام الناس بی سواد
است.
 
مجتهد جامع الشرایط و علامه ای
که
مست و لایعقل و لاابالی
است.
 
استفاده از چنین مفاهیمی
خود
نشانه بارز گرایشات ایراسیونالیستی خواجه است.
  (نشانه بارز خردستیزی خواجه است.)
 
۳
راه رهایی
 
راه نجات
در
جامعه ـ تئوری خواجه
بیشتر
به
معنی نسخه نجات
به
کار
می رود:
به
مثابه دارویی که می خوری و دردت درمان می شود.
 
راه نجات
در
هر صورت
 مفهومی مبهم و مجرد (انتزاعی)
است.
 
چون معلوم نیست 
که 
منظور خواجه
نجات 
از 
چیست؟
  
۴
جام باده
 
جام باده
در
 تئوری شناخت خواجه
به
معنی جام جهان بین جمشید کذایی
است.
 
جامی
که
آیینه جهان نما
ست.
 
خود
این مفهوم
نشانه بارز گرایشات ایراسیونالیستی خواجه است.
  (نشانه بارز خردستیزی خواجه است.)
 
با
اعتبار بخشی 
به
جام باده،
خرد اندیشنده
سلب اعتبار می شود.
 
آدمیان
در
این صورت
نیازی به اندیشیدن 
پیدا نمی کنند.
 
نظری در جام باده
همان
و
وقوف فی الفور
به
همه چیز هستی
همان
 
۵
عیب پوشیدن
«سرپوش نهادن بر عیب خود و همنوع و جامعه»  
 
این مفهوم ایراسیونالیستی خواجه
دیری است
که
در
ایده ئولوژی طبقه حاکمه امپریالیستی و فئودالی ـ فوندامنتالیستی
با
مفهوم «پایان انتقاد اجتماعی»
تبلیغ می شود.
 
یکی از موازین رسانه های انترنتی
پرهیز اکید از انتقاد
است:
قناعت به عکس
و
صرفنظر از اندیشه
است.
 
عکسی
که
مانی پولاتیو
(دستکاری شده)
است.
 
عکسی
که
مرتب
تعویض 
می شود
و
نتیجتا
درک مصرف کننده از صاحب عکس
تخریب می شود.
 
یعنی
امکان شناخت
عملا
زیر علامت سؤال قرار می گیرد.
 
۶
عیب پوشیدن
«سرپوش نهادن بر عیب خود و همنوع و جامعه»  
 
راه نجات در جامعه ـ تئوری خواجه
تحویل پیگیر دروغ به خود و همنوع و همبود و جامعه
است.
 
نتیجه نهایی این راه نجات
در
بهترین حالت
در جا زدن مدام 
 است.

توقف و سکون و جمود  مرداب واره فرد، همنوع، همبود و جامعه
است.
 
تحت تأثیر این طرز رفتار و طرز «تفکر» 
است
که
سکنه طویله جماران
هر
انتقاد علمی و انقلابی
را
با
خصومت و جنگ و دعوا
عوضی می گیرند
و
واکنش عصبی و خصمانه
به
منتقد خیرخواه
نشان می دهند.
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر