۱۳۹۸ تیر ۵, چهارشنبه

پروا و پرواز و پارس و پرخاش (۸۰)

 
جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 
مردم ایران زمین واقعا لایق این چنین حرامزاده های جانی وحشی را داشتند. چه کردیم و چی شد. شرم باد بر ایران و ایرانی که این چنین حرامزاده های جانی وحشی و اخوندهای جانی و سرزمین پاک ایران حکم رانی میکند. آری شرم بر تک تک ایرانیان.
حریفه شریفه

۱
محتوای این کامنت حریفه شریفه
همان ضرب المثل خرافی معروف است:
از ما ست که بر ما ست.

۲
در خانه ارواح (اثر ایزابل النده) جمله ای هست:
سیاستمداران مشتی لاشخور اند.
 
۳
این جمله هم از آنجمله خرافه ها ست.

۴
نه
توده دهقانان ایران خواهان روی کار امدن اجامر جماران بود
و
نه
طبقه کارگر و پیشه ور

۵
ما با سه خدا سر و کار داریم که فعال مایشاء هستند.

الف
طبقه حاکمه ـ خدا
که
حکومت ها را بنا بر منافع خود عزل و نصب می کند.

ب
خدای متعال که انعکاس انتزاعی ـ آسمانی اعضای طبقه حاکمه است.

پ
توده ـ خدا

۶
طبقه حاکمه در جامعه طبقاتی همیشه دیالک تیکی از پوزیسیون و اوپوزیسیون (نشسته بر اریکه قدرت و منتظر نشستن بر اریکه قدرت) است.

۷
توده
توسط طبقه حاکمه فریب داده می شود
اگر حزب توده تضعیف و تخریب شود.

۸
مسئله همین است.

۹
وگرنه زباله ها لیاقت سرکردگی مردم کشورها را ندارند.

۱۰
توده
باید
حزب خاص خود
را
حفظ کند
تا
به جای گدایی،
خدایی
کند.

۱۱
اگر توده را دیدی بگو.

۱۲
ما را حسرت دیدار توده هست
ولی امید به دیدار توده نیست.

۱۳
طبقه حاکمه ـ خدا
چنین خواسته است
 
دیالک تیک مولد و مولود

۱
خلأ موجود میان مادر و پدر (مولد) و فرزند (مولود) پر ناشدنی است.

۲
فرق هم نمی کند که آنها
زنده باشند و یا نباشند.

۳
این خلأ
خلئی طبیعی ـ غریزی، اجتماعی، فکری و نسلی (گسستی ـ پیوستی) است.

۴
مادر و پدر
هم
با خاطرات کودکی فرزند
خوش اند
۵
فرزند که رشد کرد
رها شدن از شرش
تحت فشار جبر طبیعی ـ غریزی
برای مادر و پدر به آرزویی مبدل می شود.

۶
زیستن کهنه و نو
زیر یک سقف دوزخی است.
 
تأملی در دعاوی بعضی ها

پسوند تنها برای زن!
دقت کردید که
تنهایی
صفت پسوند زن در فرهنگ جامعه ما ست.
حریفه

۱
پسوند واژه نامناسبی است.

۲
ضمنا
تنهایی
منحصر به زنان نیست.

۳
درخت تنها
سگ تنها
کودک تنها

۴
تنهایی ولی فقط یک طرف مدال دیالک تیکی است.

۵
طرف دیگر مدال
همبایی است.
حتی در نهایت تنهایی

۶
کوه ها با هم اند و تنهایند
(احمد شاملو)

۷
هر چیز و هر کس
دیالک تیکی از تنهایی و همبایی
است.

۸
هر چیز و هر کس
ضمن داشتن فردیت خاص خود
(هویت خاص خود)
با هزاران رشته با اعضای جامعه و عناصر محیط زیست خود
پیوند خورده است.

۹
از دیالک تیک عینی
گزیر و گریزی امکان پذیر نیست.

۱۰
بقیه نکات این دعاوی حریفه
هم قابل تحلیل اند.

زن خودش به تنهایی آدم محسوب نمیشود.
حریفه

۱
این ادعا
فی نفسه
به لحاظ فرمولبندی می لنگد.

۲
زنیت زن و نریت نر و خریت خر
چیزی اوبژکتیو
و
یا
عینی
است.

۳
یعنی ربطی به احتساب این و آن ندارد.

۴
زن در جوامع طبقاتی
از
حدود ۲۰۰۰ سال قبل
تحقیر می شود
قبلا نوزادان زن زنده به گور می شدند تا تعداد نانخور کاهش یابد
چون سطح توسعه نیروهای مولده نازل بود.

۵
دلیل تحقیر زن
دلیلی طبقاتی است.

۶
هر موجود مولد و زحمتکشی
در ایده ئولوژی اشرافیت برده دار و فئودال و بورژوازی (طبقات اجتماعی انگل و استثمارگر)
پست و حقیر است.
از خر تا گاو
از استر تا قاطر
از سگ تا گوساله و گوسفند
از
حمال تا عمله
از دهقان تا رعیت
از کنیز تا کلفت
از نوکر تا غلام

۷
برای پایان دادن به این استحقار و ستم
باید
به جامعه طبقاتی
فاتحه ای خواند

۸
باید
سوسیالیسم
را برقرار کرد.

۹
یعنی به وجود طبقات اجتماعی انگل پایان داد

۱۰
یعنی همه اعضای جامعه
باید مولد گردند.

۱۱
زن مولد به توان ۲ است:
هم
مولد مثل
است
و
هم
مولد نعمات مادی است

۱۲
زن
هم
پرولتر خانه
است
و
هم پرولتر کارخانه

۱۳
پیش شرط برقراری برابری و خواهری و برادری
تشکیل جامعه برابران
سوسیالیسم و کمونیسم
است.

۱۴
هر راه حل دیگر
خرافه ای خر رنگ کن است و بس.

۱۵
زنده باد کمونیسم = هومانیسم + ناتورالیسم
 
مفاهیم انتزاعی دانا و نادان
به درد تحلیل قضایا نمی خورند.

۱
آدمی
چه دانای کذایی و چه نادان فضایی
بی نیاز از انگشت اشاره
ماه
را
و
حتی
سوسوی ستاره را می بیند.

۲
دانای محض
و
نادان محض
ضمنا
وجود ندارد.

۳
در جامعه بشری
تقسیم کار هست
هر کس به انجام کاری اشتغال دارد
و
بسته به نوع کارش
به
قوانین و قانونمندی های عینی معینی وقوف دارد.

۴
چرا که کار
سرچشمه شناخت و شعور است.

۵
تفاوت در تنوع دانش است
و
نه
در
داشتن و نداشتن دانش

۶
دانش عمله ای در زمینه ای است و دانش پزشکی در زمینه دیگر

۷
هیچ دلیل واقعی برای دانا قلمداد کردن پزشک و نادان جا زدن عمله وجود ندارد.
 
ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاه های طویله جماران و جهان
به نفع زنان است.

۱
طرفداران فوتبال
فرقی با طرفداران مذهب ندارند.

۲
فوتبال
بسان مذهب
دیالک تیک آه و افیون است.

۳
یعنی
هم
امید واهی می دهد ،
هم
تخدیر می کند
و
هم
خر
می کند.

۴
عدو شود سبب خیر
در این صورت
 
ویرایش:
حسن دیلم کتولی

یکی باید بیاید
کت و بال این ابرها را ببندد

نگذارد اینقدر
روی سر پشت بام‌ها بشورند

کبوترهای پر شکسته
می‌خواهند آواز بخوانند
اوج بگیرند و
نامه‌های عاشقانه را برسانند

کلمه‌ها از منقار سرخشان می‌افتند
هجی می‌شوند در شیروانی‌های کشیده

بعد صدای برخورد پنجره
با باد
حجم کوچه را تنگ می‌کند

بادبان‌ها که
نمی‌توانند شوق کودکانه‌ام را
هوا کنند

باید نخ کشیده را از شانه‌هایم
ببرم به آسمان
تا ابرهایی که از گریه پُر‌اند
نقاشی روی بادبانم را آبی کنند

کسی باید بیاید
کت و بال این ابر‌ها را ببندد

خانه ما به کوچکترین قطره‌های باران می‌ریزد

(این جمله شاعر به چه معنی است؟
شاید منظورش نه ریختن خانه به قطره های باران
بلکه فرو ریختن (تخریب) خانه با قطره های باران باشد
ویرایش:
سقف خانه ما با بارش کوچکترین قطره‌های باران فرو می‌ریزد)

شمال همیشه که گلستان نیست
ابرها مادران سیلاب‌اند.
 
یکی به ما بگوید
که
این دعوا و مرافعه میان جاکشان جماران و ژاندارم جهان
برای چیست؟
فرق ماهوی این کثافت ها با هم اصلا چیست؟


اندکی اندر باب مطالعه

۱
مطالعه
فی نفسه
معجزه نمی کند.

۲
سؤال این است که اولا مطالعه چی؟

۳
ثانیا مطالعه کی؟

۴
ثالثا مطالعه باید توأم با تحلیل باشد
و گرنه عدم و وجودش یکی است.

۵
یعنی خر خوانی به درد کسی نمی خورد.

۶
عیرانی جماعت
چه بسا
به وقت مطالعه
خواب شان می گیرد.

۷
مطالعه باید خلاق باشد
اکتیو باشد.
و
نه
پاسیو
 
دو میلیون نفر امروز علیه چین در هنگ کنگ تظاهرات کردند؟
حریفه

۱
اولا مگر هونگ کونگ جزو جمهوری خلق چین نیست؟

۲
هنوز هم مستعمره عن ـ گلستان است؟

۳
ثانیا
اعتراض این زباله ها علیه قانون جدیدی است که پناهگاه گشتن هونگ کونگ برای تبهکاران را
دشوار می سازد و نه علیه چین کذایی

۴
ثالثا از ترامپ و پارسا چه پنهان
که
۲ میلیون نفر از ۲ میلیارد نفر جمعیت کشور
چیزی نیست.
 
یکی از ضعف های ایرانی جماعت
طرز تفکر سوبژکتیویستی
 است.

۱
اوبژکت (موضوع) شناخت
را
فراموش می کنند
و
بحث را به موضوعات دیگر می کشند.

۲
در نتیجه به عوض تعمیق در موضوع بحث و کشف حقیقت
بحث مورد نظر بی سرانجام می ماند.

۳
شما اکنون
بر اساس مثال ذکر شده برای تفهیم قضیه
موضوع دیگری را مطرح می سازید:
انجام هر کار کثیف در حضور یار را

۴
تازه نتیجه ای هم که گرفته اید
پشتوانه منطقی و تجربی ندارد.

۵
چون
دشواری نفرت از خود
امری غریزی است
و
به معنی دشواری نفرت یار از یاردار نیست.

۶
البته روی قدر قدرتی غریزه نافی نفرت از خود هم باید بحث کرد.

۷
چون امروزه ایده ئولوژی طبقه حاکمه امپریالیستی و فئودالی ـ فوندامنتالیستی
این غریزه را از کار می اندازد.

۸
یکی از طرق تعطیل فونکسیون غریزه مربوطه
پورنو ست.

۹
جنده جماعت چه نر و چه زن
گدا جماعت
لات و لومپن جماعت
و ...
چه بسا به نفرت از خود می رسند
یعنی
به هر کار کثیفی تن در می دهند.

۱۰
دولت آبادی در کلیدر
به نفرت از خود و عشق به جلاد خود
اشاره می کند.

۱۱
ساواک بخشی از شکنجه گرانش را از قربانیان شکنجه
عضو گیری می کرد.

۱۲
یعنی از کسانی که تحت تخریب ساختار روحی و روانی و شخصیتی به نفرت از خود و نتیجتا به نفرت از توده و جامعه رسیده بودند.

۱۳
پورنو یکی از
ترفندهای اخلاقستیز (نیهلیسم اخلاقی) طبقه حاکمه است و لبریز از ایده ئولوژی امپریالیستی و فاشیستی است.

۱۴
احترام به همنوع
در هر رابطه باید حفظ شود.

۱۵
بی احترامی ها در فرمهای مختلف
اندک اندک جمع می گردند و عشق به نفرت تبدیل می شود و رابطه تخریب.
 
سعدی

اگر تو پرده بر این زلف و رخ نمی‌پوشی
به هتک پرده صاحب دلان همی‌ کوشی

چنین قیامت و قامت ندیده‌ام همه عمر
تو
سرو یا بدنی
شمس یا بناگوشی

غلام حلقه سیمین گوشوار تو ام
که پادشاه غلامان حلقه در گوشی

به کنج خلوت پاکان و پارسایان آی
نظاره کن که چه مستی کنند و مدهوشی

به روزگار عزیزان
که
یاد می‌کنمت
علی الدوام
نه
یادی
پس از فراموشی

چنان موافق طبع منی
و
در دل من
نشسته‌ای
که گمان می‌برم در آغوشی

چه نیکبخت کسانی که با تو همسخن ند
مرا
نه
زهره (جرئت) گفت
و
نه
صبر خاموشی

رقیب نامتناسب
چه اهل صحبت تو ست
که
طبع او
همه
نیش
و
تو
سر به سر
نوشی

«به تربیت به چمن »
گفتم:
« ای نسیم صبا
بگوی تا ندهد گل به خار چاووشی»

تو سوز سینه مستان ندیدی
ای هشیار
چو آتشی ات نباشد چگونه برجوشی

تو را که دل نبود
عاشقی چه دانی چیست
تو را که سمع نباشد
سماع ننیوشی

وفای یار به دنیا و دین
مده سعدی
دریغ باشد یوسف به هر چه بفروشی

پایان
 
تحریم اقتصادی و یا سیاسی و هنری و ورزشی و غیره
فرمی از مبارزه طبقاتی از بالا ست.

۱
مثل گرانتر کردن قیمت کالاها ست.

۲
یعنی
در
تحلیل نهایی
به
خالی تر گشتن سفره بی رنگ توده زحمت منجر می شود

۳
به
مرگ و میر زودرس تر توده

۴
به بیماری و رنجوری بیشتر توده

۵
تحریم
به
کمترین تغییری در عیش و نوش و ریخت و پاش و حیف و میل
اعضای طبقه حاکمه و هیئت حاکمه منجر نمی شود.

۶
تنها تحریمی که به نفع توده می تواند باشد
تحریم زوار از زیارت قبور امامان و انجام مراسم حج و امثالهم است
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر