۱۳۹۸ خرداد ۳۰, پنجشنبه

سیری در تحلیلی راجع به مهریه (۱۰)

 

مهریه،
هدیه ای کلان در ازای یک عمر خدمات جنسی
زهرا باقری شاد

ویرایش و تحلیل
از
ربابه نون 
 
 
اگنس هلر، 
فیلسوف مجارستانی
می گوید 
که
 ازدواج یک قرارداد اجتماعی بوده 
و 
نفس آن 
نشانگر بی اعتمادی افراد به یکدیگر
 است. 
 
۱
 اگر 
رویکرد اگنس هلر را دنبال کنیم، 
احتمالاً 
مهریه 
نیز 
این گونه قابل ارزیابی 
است: 
ضمانتی مادی که در پی عدم اعتماد متقابل بین دو نفر 
بین آن ها رد و بدل می شود.
درست در آغاز شکل گیری یک قرارداد اجتماعی که بار عمیقاً اقتصادی دارد.
 
زهرا
از
جفنگ هلر‍‍‍‍،
مبنی بر اینکه ازدواج نشانگر بی اعتمادی میان زن و نر
است،
به
این نتیجه دلبخواهی 
می رسد
که
مهریه
نشانه بی اعتمادی میان زن و نر
است.
 
وقتی 
گفته می شود
که
زهرا
توان تفکر 
(خود اندیشی)
ندارد،
به
همین دلیل
است.
 
این طرز «تفکر» مبتنی بر آیات و روایات و احادیث و اخبار
را
ما
طرز «تفکر» اسکولاستیکی
می نامیم.
 
بدین طریق
نه
جفنگیات اگنس هلر
تحلیل می شوند
و
نه
توهمات زهرا.
 
۲
مهریه
ضمانتی مادی
است
 که
 در پی عدم اعتماد متقابل بین دو نفر 
بین آن ها رد و بدل می شود.
درست در آغاز شکل گیری یک قرارداد اجتماعی که بار عمیقاً اقتصادی دارد.
 
بدین طریق
با
تیر واحدی
همزمان
چندین نشان باطل
زده می شود:
هم
ازدواج
ضمانتی مادی
به
دلیل بی اعتمادی
جا زده می شود،
هم
مهریه
و
هم
هر 
قرار داد اجتماعی دیگر.
 
نتیجه منطقی حاصل از این «منطق» تق و لق هلر و زهرا
این
خواهد بود
که
کسانی
که
به
همدیگر
اعتماد دارند،
نه
ازدواج می کنند و نه مهریه تعیین می کنند.
 
سؤال
اکنون
این
است
که
اعتماد
میان اعضای جامعه
چگونه تشکیل می شود؟
 
پیش شرط تشکیل اعتماد نسبی به کسی
شناخت نسبی او 
ست.
 
پیش شرط شناخت نسبی چیزی و یا کسی
کار عملی و علمی پیگیر بر روی آن چیز و آن شخص است.
 
قطره آب
را
می توان تجزیه و تحلیل شیمیایی کرد
و
شناخت.
 
تجزیه و تحلیل همنوع
اما
به
آسانی تجزیه و تحلیل قطره آب
نیست.
 
چون
همنوع
در
تغییر و تحول مدام
است.
 
در
نتیجه
به 
ندرت
می توان
دو نفر پیدا کرد
که
همدیگر
 را
بشناسند
 و 
به 
همدیگر
اعتماد
داشته باشند
و
از
ازدواج و مهریه
صرفنظر کنند.

اکنون
این
سؤال
بسان جنی سمج و لجوج
پیش می آید 
و
سینه
سپر می کند
و
جواب
می طلبد
که
اینهمه
هارت و پورت
راجع به ازدواج و مهریه
برای چیست؟

۳
مهریه
ضمانتی مادی
است
 که
 در پی عدم اعتماد متقابل بین دو نفر 
بین آن ها رد و بدل می شود.
درست در آغاز شکل گیری یک قرارداد اجتماعی که بار عمیقاً اقتصادی دارد.
 
در
قاموس زهرا
همه قرار داد های اجتماعی
بار عمیقا اقتصادی
دارند.
 
سؤال
قبل از بحث پیرامون این ادعای زهروی
این
است
که
من ـ زور زهرا
از
مفهوم «بار عمیقا اقتصادی» 
چیست؟
 
اجامر امپریالیستی 
در
تحریف مارکسیسم
جفنگیات مفصلی 
تألیف و منتشر 
کرده اند 
و
مدعی شده اند
که
مارکسیسم
فقط و فقط
اقتصاد
را
به
رسمیت 
می شناسد.
 
من ـ زور اجامر
از
اقتصاد
پول
است
که 
کالا
ست.
 
این ادعا
اما
فقط
در
حق اجامر بورژوا 
اعتبار دارد
که
پول
بت مدرن شان
است
و
نه
در
حق پرولتاریا
که
مارکسیسم
جهان بینی اش
را
تشکیل می دهد.
 
من ـ زور زهرا
از
مفهوم «اقتصاد»
 همان
من ـ زور او
از
مفهوم مادی 
است:
پول و مال و منال و مستغلات و کالاهای متنوع دیگر
است.
 
در
قاموس زهرا
ازدواج زنی با نری
فرقی
با
معامله ای میان خریدار و فروشنده ای
ندارد.
 
هدف از ازدواج و تعیین مهریه
عمیقا مادی و یا اقتصادی
است.
 
پریشان اندیشی زهرا
اکنون
آشکار می گردد:
همان کسی 
که
با
توسل به بی اعتمادی
یعنی
با
توسل
 به
پدیده ای معرفتی ـ پسیکولوژیکی
به
توضیح ازدواج و مهریه
پرداخته بود،
اکنون
معلقی جانانه 
زده
و
برای هر دو  
«بار عمیقا اقتصادی» 
قایل می شود:
این
به
معنی گذار از پسیکولوژیسم به اکونومیسم و یا فینانسیالیسم
است.
 
۴
حال آن که در یک رابطه عاطفی و جنسی غیررسمی، 
به 
دلیل عدم شکل گیری یک قرارداد اجتماعی، 
ضرورت وجود ضمانتی مادی 
نیز
 احساس نمی شود.
 
زهرا
یا
در
عالم هپروت پرسه می زند و گرد و خاک به راه می اندازد
و
یا
خود
را
به
کوچه سید علی چپ
زده است.
 
ضمانت کذایی مادی
برای رابطه عاطفی و جنسی کذایی
در
مقایسه با ضمانت مادی لازم برای رابطه زناشویی
به
مراتب هنگفت تر
است.
 
حتی
در
فیلم های ماسترویانی
به
این حقایق امور
اشاره رئالیستی
رفته است.
 
رد و بدل کردن مهریه
با
رد و بدل کردن هدیه های کلان
با
مسافرت های گران
با
سکونت در هتل های چنان
با
شام و ناهار و صبحانه های گران
و
غیره و غیره
تعویض می شود.
 
بعید
است
که
زهرا
از
این حقایق امور
بی خبر باشد.
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر