۱۳۹۸ تیر ۴, سه‌شنبه

تحلیلی بر «تحلیلی» از استاد دانشکاهی (۷)

 
علل رشد پوپولیسم در اروپا و امریکای شمالی
وینسنت ناوارو
استاد سیاست عمومی دانشگاه جانز هاپکینز
در
آمریکا
و
استاد علوم سیاسیِ
در
اسپانیا

ترجمه‌ی احمد سیف

تحلیلی
از
یدالله سلطان پور 
  
۱
چه عواملی بین این جنبش‌ها مشترک است؟
 
اگرچه
 اغلب احزابی که به‌عنوان پوپولیست تعریف می‌شوند 
متفاوت‌اند، 
ولی
 خصلت‌های مشترکی دارند.

 یکی از این خصلت‌های مشترک 
مخالفت جدی‌شان با جهانی‌کردن و ادغام اقتصادی و همگن‌سازی فرهنگی و سیاسی است 
که
 پی‌آمد این فرایند است.

استاد عوامفریب دانشکاه
در
این جمله
ضمنا
«تعریفی» (تحریفی) از گلوبالیزاسیون عرضه می دارد:
 
گلوبالیزاسیون
فرایندی
است
که
به
ادغام اقتصادی و همگون سازی فرهنگی و سیاسی 
می انجامد.
 
نئوفاشیسم
(پوپولیسم کذایی)
با
گلوبالیزاسیون
  به
زعم استاد دانشکاه
به
طور جدی
به
مخالفت برخاسته است.
 
اولا
منظور از ادغام اقتصادی چیست؟
 
شاید در روند تحلیل این لاطائلات
به
منظور حریف پی ببریم.
 
ثانیا
منظور از همگون سازی فرهنگی چیست؟
 
اصلا
منظور حریف از فرهنگ چیست؟
 
ثالثا
منظور از همگون سازی سیاسی چیست؟
 
از کجا باید شروع کرد و این خرافه گلوبالیزاسیون حریف
را
مشخصا
شاهد بود؟
 
 پوپولیسم و به عبارت دقیقتر نئوفاشیسم
از
کی
و
کجا
به 
مخالفت جدی با گلوبالیزاسیون
برخاسته است؟
 
۲
 اعضای جنبش‌های پوپولیسی 
این 
همگن‌سازی
 را
 تهدیدی برای هویت فرهنگی خود
 به‌حساب می‌آورند. 

 
  اعضای جنبش ها؟
 
اساتید دانشکاه ها
اصلا
می فهمند، چه می گویند.
 
عضو و یا ارگان
در
دیالک تیک عضو و اندام
(ارگان و ارگانیسم)
وجود دارد.
 
اگر
نئوفاشیسم
را
جنبشی جهانی
تصور کنیم،
احزاب نئوفاشیست در هر کشور 
واحد های آن
محسوب خواهند شد.
 
۳
 اعضای جنبش‌های پوپولیسی 
این 
همگن‌سازی
 را
 تهدیدی برای هویت فرهنگی خود
 به‌حساب می‌آورند.
 
کدام همگون سازی؟
 
کجا
همگون سازی فرهنگی و سیاسی صورت گرفته است
که
نئوفاشیسم آنجا
به
مخالفت جدی با آن برخاسته باشد؟
 
نئوفاشیسم
مخالف پناهندگی آوارگان اقتصادی و جنگی
از
اقصا نقاط جهان
است.
 
 
تازه
این
مخالفت
هم
بیشتر بهانه 
است.
 
این 
مخالفت با بینوایان جنگ زده و امپریالیسم زده و فوندامنتالیسم زده جهان
وسیله ای توجیهی
برای
تشدید مبارزه طبقاتی از بالا
ست. 
 
ضمنا
پناهنده ستیزی احزاب و جریانات متعلق به نئوفاشیسم
همان
یهودی ستیزی و کمونیست ستیزی و کولی ستیزی سنتی فاشیسم و نازیسم
است.
 
ضمن این
که  
کم و بیش
حاوی یهودی ستیزی (آنتی سمیتیسم) سنتی
است.
 
ضمن این
که
دولت ناب یهودیان ستمکش دیروز
(حضرت عزرائیل)
   خود
نماینده فاشیسم
است
و
از
حمایت همه جانبه نئوفاشیسم 
برخوردار است.
 
مثال روشن برای آن
اقدامات اخیر مش دونالد 
ـ سرکرده نئوفاشیسم ـ
در
رابطه با حضرت عزرائیل
است.
 
 
اقداماتی
 که  
«تشکیلات سیاسی و رسانه‌ای » 
(دولت های بوش و کلبتین و اوباما و غیره)
از
انجام شان
پرهیز داشته اند.
 
۴
درنتیجه
 ایدئولوژی این جنبش‌ها 
همیشه 
شکل ناسیونالیسم (ملی‌گرایی) 
به 
خود
 می‌گیرد.
 
ناسیونالیسم 
چیست؟
 
 ناسیونالیسم
یکی
از
دستاوردهای خجسته انقلابات ضد فئودالی بورژوازی مترقی آغازین
 بوده است.
 
 ناسیونالیسم
به
نظامات ملوک الطوایفی فئودالی
 و 
جنگ های بی پایان میان فئودال های خرد و کلان 
پایان داده است
و
به
تشکیل ملت بورژوایی واحدی و دولت بورژوایی واحدی
منجر شده است.
 
بورژوازی امپریالیستی
دیری است
که
همه دستاوردهای مثبت و مترقی انقلابات بورژوایی
را
به
گور سپرده است.
 
بورژوازی امپریالیستی
با
 ناسیونالیسم و راسیونالیسم و لیبرالیسم
رابطه ای خصمانه و آشتی ناپذیر
دارد.

یکی از حقه بازی های ایده ئولوژیکی رسانه های امپریالیستی
همین
جا زدن نئوفاشیسم
 به
 عنوان ناسیونالیسم اینجا، 
پوپولیسم آنجا، 
راسیسم در جای دیگر
است.
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر