۱۳۹۸ خرداد ۲۸, سه‌شنبه

سیری در تحلیلی راجع به مهریه (۵)

 


مهریه،
هدیه ای کلان در ازای یک عمر خدمات جنسی
زهرا باقری شاد

ویرایش و تحلیل
از
ربابه نون 
 
۱
مرد به عنوان جنس برتر
و 
فردی 
که
 از 
موقعیت اقتصادی و اجتماعی باثبات تر
 برخوردار است، 
به 
عنوان خواستار و خواهان ایجاد رابطه عاطفی و جنسی با زن، 
باید
 در
 ازای برخورداری از این رابطه، 
میزان “مهر” خود
 را
 به
 زن
 نشان بدهد 
و
 این “پرفورمنس” 
باید 
شکل مادی به خود بگیرد 
تا 
از 
هسته عاطفی و معنوی احساس نیاز مرد 
محافظت کند. 
 
مفاهیم و فرمولبندی های زهرا
تأمل انگیز و ضمنا حیرت انگیزند:
 
۲
مرد به عنوان جنس برتر
 
زن باشی و نر را داوطلبانه، یعنی بدون تحمل شلاقی،
جنس برتر از زن
قلمداد کنی،
نشانه بینش آنتی فمینیستی بی غل و غش زهرا
ست.
 
زهرا
حتی
نسبیتی
را
وارد این برتری تحمیلی و تحمیقی
نمی کند.
 
یعنی
به
عنوان حقیقت عینی بی قید و شرط 
می پذیرد
 و 
به
خواننده لاطائلات خود
 می پذیراند.
 
این
نشانه کنسرواتیسم (محافظه کاری، ارتجاعیت، ضد انقلابیت، تسلیم طلبی) زهرا 
ست.
 
زهرا
به لحاظ گرایش آنتی فمینیستی
فرقی 
با
اجامر جماران
ندارد.
 
فریب هارت و پورت زهرا را نباید خورد.
 
۳
مرد به عنوان جنس برتر
و 
فردی 
که
 از 
موقعیت اقتصادی و اجتماعی باثبات تر
 برخوردار است
 
زهرا
موقعیت اقتصادی ثباتمند نرجماعت
را
بسان اجامر جماران
چیزی مقدر و جبری و بایدی 
قلمداد می کند.
 
عجیب است.
 
زن باشی
و
بذر شورش در مزرع ضمیر زنان
 بر
 ضد وضع زن ستیز حاکم
نیفشانی.
 
 زهرا 
ظاهرا
مترقی و مدرن
است.
 
ولی
ماهیتا
مرتجع، محافظه کار و سنتی 
است.
 
برای زهرا
تغییر موقعیت اقتصادی بی ثبات زنان
مهم
نیست.
 
آنچه
که
رئالیسم
می نماید،
اوبژکتیویسم
است.
 
زهرا
شرایط عینی موجود
را
تغییرناپذیر
تصور و تصویر می کند. 

در
بینش زهرا
جایی برای سوبژکتیویته زنان
وجود ندارد.

زن
در
قاموس زهرا
اوبژکت
است.

زن
اوبژکتی در خدمت سوبژکتی به نام نر
است.

۴
مرد 
به 
عنوان خواستار و خواهان ایجاد رابطه عاطفی و جنسی با زن، 
باید
 در
 ازای برخورداری از این رابطه، 
میزان “مهر” خود
 را
 به
 زن
 نشان بدهد
 
این «باید» در این جمله زهرا 
به
چه معنی است؟
 
وقتی از اوبژکتیویته زن
در
قاموس زهرا
سخن می رود،
به
همین دلیل
است.
مرد
نه
با
سوبژکت برابر حقوقی
نه
با
آدمی
بلکه
با
اوبژکتی
با
چیزی
با
چیز سخنگویی
طرف است.
 
این
چیز سخنگو
حاوی جاذبه جنسی و عاطفی و غیره
است.
 
مرد
برای بهره برداری از این جاذبه 
باید
مهر خود
را
به
اوبژکت به لحاظ جنسی و عاطفی جذاب
به
صورت مهریه
نشان دهد
تا
تیرش بر هدف نشیند.
 
زهرا
این 
دیالک تیک سوبژکت و اوبژکت
را
امری طبیعی و عادی
تصور و تصویر می کند.
 
امری مقدر و سرنوشتی و فاتال
که
لایتغیر
است.
 
زهرا
حتی
واکنش زنان
به
این
حقارت تاریخی خویش
را
تماتیزه نمی کند
(موضوعیت نمی بخشد.)
 
زن
بسان گوساله ای
فریب مهر = مهریه
را
می خورد
و
داوطلبانه 
وارد مذبح می شود.
 
شاید
منظور زهرا
توضیح بی طرفانه وضع موجود باشد.
 
به
همین دلیل
ما
از
اوبژکتیویسم
(عینی گرایی) 
سخن می گوییم.

۵
 این “پرفورمنس” 
باید 
شکل مادی به خود بگیرد 
تا 
از 
هسته عاطفی و معنوی احساس نیاز مرد 
محافظت کند.
 
مهر = مهریه
از 
دید زهرا
تنها
ره حفظ هسته عاطفی و معنوی نیاز نر به زن
است.
 
باید
به
جملات زهرا
دقت دو چندان داشت:
سخن از محافظت از احساس نیاز نر به زن
است
و
اشاره ای و یا اعتنایی
حتی
به
احساس نیاز ضعیفه به قویه
در
بین نیست.
 
زهرا
از
سر تا پا
بورژوا
ست:
 
در
قاموس زهرا
همه چیز قابل خرید و فروش
است.
 
میزان مهریه = میزان مهر
 
مهریه = وسیله مادی (مالی، پولی، کالایی) محافظت از هسته احساس نیاز نر به زن.
 
زنتصویر زهرا
تهوع انگیز
است.

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر