۱۳۹۸ تیر ۶, پنجشنبه

تحلیلی بر «تحلیلی» از استاد دانشکاهی (۹)

 
 
علل رشد پوپولیسم در اروپا و امریکای شمالی
وینسنت ناوارو
استاد سیاست عمومی دانشگاه جانز هاپکینز
در
آمریکا
و
استاد علوم سیاسیِ
در
اسپانیا

ترجمه‌ی احمد سیف

تحلیلی
از
یدالله سلطان پور 
 
۱
درنتیجه
ایدئولوژی این جنبش‌ها
همیشه
شکل ناسیونالیسم (ملی‌گرایی)
به
خود
می‌گیرد.

این
ناسیونالیسم
که
شامل علاقه به بازیابی هویت ملی، کنترل، و منابع خود
است
در
وجه عمده
(اگرچه نه همه‌جا)
بر این باور است
که
علت سقوط سطح زندگی، و رفاه طبقات اصلی جامعه،
فرایند جهانی‌کردن
است.
 
 
پوپولیسم
(فاشیسم، نئوفاشیسم، پانیسم، فوندامنتالیسم)
چیست
و
منشاء طبقاتی اش
چیست؟

۱

 
فاشیسم
روی دیگر مدال کاپیتالیسم (فرماسیون اقتصادی سرمایه داری)
 است.

این
به
چه معنی است؟

۲
این
بدان معنی
است
که
کاپیتالیسم
آبستن همیشگی فاشیسم
است.

۳
به
همین دلیل هرگز
نمی توان طرفدار کاپیتالیسم بود و ضمنا آنتی فاشیست بود.

طرفداری از کاپیتالیسم

به
معنی طرفداری ضمنی از فاشیسم
است.

۴
این
بدان معنی است
که
کاپیتالیسم
ذاتا
فاشیستی
است،
اگر
ظاهرا
حتی
دموکراتیک
باشد.
 
۵
این
بدان معنی است
که بورژوازی
(طبقه سرمایه داران)
به
دو طرز و طریق به ظاهر متضاد
بر
توده مولد و زحمتکش
حکومت می کند:

الف
به
طرز و طریق دموکراتیکی ـ فرمال ـ بورژوایی
 
اگر
تناسب قوا در مقیاس جامعه ای و جهانی
به
نفع بورژوازی
باشد.

ب
به
طرز و طریق فاشیستی

اگر
تناسب قوا در مقیاس جامعه ای و جهانی
به
نفع توده
باشد.

۶
اکنون
سؤال
این است
که
چرا
علیرغم شکست سوسیالیسم
و
تغییر تناسب قوا به نفع بورژوازی
فاشیسم
در
فرم های متنوع
تحت
عناوین متفاوت
عرض اندام کرده و روز به روز بیشتر قدرت می یابد؟

۷
دلیل اصلی این پدیده
بحران عمومی کاپیتالیسم
است.

شکست سوسیالیسم
تغییری
در
بحران عمومی کاپیتالیسم
نمی دهد.

برای اینکه
ریشه بحران عمومی کاپیتالیسم
در
بنیادی ترین دیالک تیک جامعه بشری
یعنی
در
دیالک تیک نیروهای مولده (محتوا) و مناسبات تولیدی (فرم)
است.

فرماسیون اقتصادی کاپیتالیسم
فرماسیون انقلابات پی در پی صنعتی، فنی و علمی ـ فنی
است.

در
فرماسیون اقتصادی کاپیتالیسم
نیروهای مولده
(محتوا)
(علم، فن، وسایل تولید، انسان های مولد، طرز و طریق کشف و استخراج مواد خام و غیره)
به
طرز
پیگیر و بی وقفه
رشد می یابند
و
عظیم الجثه تر
می گردند.

در
حالیکه
مناسبات تولیدی
(فرم، قالب، چارچوب)
(فرم مالکیت بر وسایل تولید و غیره)
همیشه همان می ماند که بوده است.

یعنی
مناسبات تولیدی همیشه همان
برای نیروهای مولده عظیم الجثه
تنگ و تنگتر
می گردند
و
خطر انفجار این فرم و قالب و چارچوب
هر لحظه می رود.

۸
به
همین دلیل
تخریب
در
ذات کاپیتالیسم
است.

یعنی
کاپیتالیسم
برای بقای خود
به
تخریب نیروهای مولده
نیاز مبرم
دارد.

علت اصلی جنگ افروزی بورژوازی
به
بهانه های مختلف و چه بسا بند تنبانی
همین
است.

جنگ
برای بورژوازی
مائده ای طبقاتی
است.

نعمت الهی
است.


 
جنگ
موجب سبک تر گشتن کفه ترازوی دیالک تیکی متعلق به نیروهای مولده
می شود.

یعنی
تب بحران عمومی کاپیتالیسم
موقتا
فروکش می کند.

تخریب
در
ذات کاپیتالیسم
است.

۹
پوپولیسم
(فاشیسم، نئوفاشیسم، پانیسم، فوندامنتالیسم)
قبل از همه
زمینه پسیکولوژیکی، اتیکی، تئوریکی، ایده ئولوژیکی  لازم برای جنگ های خونین و ویرانگر
را
و
تخریب عمیق نیروهای مولده
را
پدید می آورد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر