ملت (۱)

  پروفسور دکتر الفرد کوزینگ

برگردان

شین میم شین

    

۱

·      ملت به فرم ساختاری و فرم توسعه جامعه بشری اطلاق می شود که به عنوان همبود حیات اقتصادی، سرزمینی، زبانی و فرهنگی پدید می آید و محتوای آن توسط روابط طبقاتی درونی جامعه تعیین می شود. 

·      (به عبارت دیگر میان ملت و روابط طبقاتی رابطه دیالک تیک فرم و محتوا برقرار است. مترجم)

۲

·      ملت بورژوائی مبتنی بر عوامل زیر است:

الف

·       مبتنی بر مناسبات تولیدی سرمایه داری است.

ب

·       مبتنی بر استثمار توده های مردم و بویژه بر طبقه کارگر   است.

پ

·       مبتنی بر ستم بر توده های مردم و بویژه بر طبقه کارگر  است.

۳

·      ملت بورژوائی به سبب وجود تضادها و مبارزات طبقاتی، چند شقه است.

·      یعنی همبود منسجم و واحدی نیست.

·      و لذا «هر ملت مدرن از دو ملت تشکیل یافته است.»

۴

·      ملت سوسیالیستی مبتنی بر عوامل زیر است:

الف

·      مبتنی بر مالکیت اجتماعی بر وسایل تولید است.

ب

·      مبتنی بر روابط ناشی از مالکیت اجتماعی بر وسایل تولید است.

·      روابطی که مبتنی بر همیاری و حمایت متقابل سیاسی و اخلاقی طبقات آشتی پذیر (دوست) و اقشار متحد آشتی پذیر (دوست) اند.

۵

·      مفهوم ملت بطور تاریخی توسعه یافته است.

۶

·      مفهوم ملت به برکت مارکسیسم ـ لنینیسم تعریف علمی خود را کسب می کند.

۷

·      در آغاز، تحت عنوان ملت، منشاء و خاستگاه خلق معینی فهمیده می شد.

۸

·      بعدها مفهوم ملت در مورد خلق هائی با تاریخ واحد به کار برده شد و سپس برای خلقی با زبان، فرهنگ، تاریخ و سرزمین مشترک اطلاق شد. 

۹

·      فلاسفه، جامعه شناسان، مورخان و سیاستمداران بورژوائی نیز مفهوم ملت را به همین معنی به کار می برند.

·      ولی آنها رشته پیوند ملت با مناسبات اجتماعی را قطع می کنند و نکات زیر را از نظر پنهان می دارند:

الف

·      پیدایش تاریخی ملت را

ب

·      توسعه و تکامل ملت را   

پ

·      موقتی بودن (فانی بودن) ملت را.

۱۰

·      ملت در جامعه بورژوائی، فرمی است که در چارچوب آن نیروهای مولده و مناسبات اجتماعی مادی و ایده ئولوژیکی رشد می کنند و توسعه یابند.

۱۱

·      جامعه سوسیالیستی نیز به شکل ملل (ملت ها) تشکیل می یابد.

۱۲

·      عناصر ملت، یعنی توسعه مشترک تاریخی، زبانی و فرهنگی در سرزمین مشترک، قبل از همه در جامعه فئودالی تشکیل می یابند.

۱۳

·      ملت اما استحکام، ماندگاری و دوام درونی خود را در شیوه تولید سرمایه داری کسب می کند.

۱۴

·      به قول لنین، «شکوفائی وسیع و سریع نیروهای مولده در سرمایه داری مستلزم سرزمین های بزرگ به لحاظ دولتی متحد و یکپارچه بود، تا در آنها بورژوازی (طبقه سرمایه داران) و ضد ناگسستنی آن، یعنی طبقه کارگر، بتوانند گرد هم آیند.

·      این امر تنها با درهم کوبیدن کلیه محدودیت های قرون وسطائی، فئودالی، محلی، خرد ـ ملی، مذهبی و غیره امکان پذیر بوده است»

·      (لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۲۰، ص ۳۱)

۱۵

·      ملت برای اولین بار به مثابه ملت بورژوائی تشکیل یافته است.

۱۶

·      مارکس و انگلس در اثر مشترک خود به نام «مانیفست حزب کمونیستی»، روابط توسعه سرمایه داری را و بورژوازی را به مثابه نماینده ملی و ملت را چنین جمعبندی می کنند:

۱

·      «بورژوازی بطور بی وقفه تفرقه وسایل تولید، مالکیت و جمعیت را از میان برمی دارد.

۲

·      بورژوازی جمعیت کشور را به هم جوش می دهد.

۳

·      «بورژوازی بطور بی وقفه وسایل تولید را تمرکز می بخشد.

۴

·      «بورژوازی بطور بی وقفه مالکیت را در دست گروه های انگشت شماری متمرکز می سازد و پی آمد ضرور این امر، تمرکز سیاسی است.

۵

·      ایالات و ولایات مستقل (خودمختار) و تقریبا متحد، با منافع، قوانین، حکومت ها و حقوق گمرکی مختلف در قالب یک ملت ریخته می شوند.

·      در قالب حکومت واحد، قانون واحد، منافع ملی واحد و حقوق گمرکی واحد.»   

ادامه دارد.