فریبرز مسعودی
نویدنو
( ۶. ۲. ۱۳۹۸)
لنین
با
بهرهگیری از نظریۀ آگاهی طبقاتی کارگران
به
عنوان یک طبقه
و
تحلیل ساختاری رویدادها
به
آنچه که میتواند برآیند این تضادها و تناقضهای عظیم در جامعۀ آن روز روسیه
باشد
در
«تزهای آوریل»
با
طرح ریزی شِما و جهت گیری کلی انقلاب میگوید:
«ویژگی لحظۀ کنونی در روسیه عبارت است از گذار از مرحلۀ اول انقلاب
که
حاکمیت را در اثر فقدان آگاهی و تشکل پرولتاریا به دست بورژوازی داده
به
دومین مرحله
که
باید حاکمیت را به دست پرولتاریا و بیچیزترین دهقانان بسپارد»
تأملی
از
شین میم شین
چون
فریبرز مسعودی
از
دیالک تیک خودپویی و آگاهی
خبر ندارد،
خرافه «بهرهگیری از نظریۀ آگاهی طبقاتی کارگران »
را
اختراع می کند و به خورد خواننده می دهد.
من ـ زور او از «آگاهی طبقاتی»،
شعور طبقاتی است.
فریبرز مسعودی
(و نه فقط او)
میان آگاهی و شعور
علامت تساوی می گذارد.
مراجعه کنید
به
شعور طبقاتی
فریبرز مسعودی
خیال می کند
که
خودش و امثال خودش
خیلی آگاهند
و
کارگران
خر
اند.
موحش تر و مهیب تر
اما
نتیجه گیری سوبژکتیویستی او ست:
محتوای انقلاب
بسته به سطح سواد کارگران
تعیین می شود.
فریبرز مسعودی
ضمنا
خیالات و نیات پراگماتیستی خود
را
با
استناد الکی به لنین
اثبات می کند و استحکام می بخشد.
بدین طریق
این تصور باطل به خواننده القا می شود
که
کارگران روس
در
فاصله دو مرحله انقلاب
معلقی جانانه
زده اند،
شق القمر کرده اند
و
یکشبه
ره صد ساله رفته اند
و
بسان بعضی از پراگماتیست ها
علامه شده اند
و
در نتیجه،
انقلاب پرولتری
پیروز شده است.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر