۱۳۹۸ فروردین ۲۹, پنجشنبه

پروا و پرواز و پارس و پرخاش (۳۰)


جمعبندی
از
مسعود بهبودی
آزادی از نظر من یعنی قبل از هر چیز عروج انسان از طریق رها شدن از خرافات. آدمیزاد خرافه پرست از بردگی و جهل خودش دفاع می کند و مرا با خودش به بردگی می کشاند.
احمد شاملو

۱
آزادی (اختیار)
در
دیالک تیک آزادی و ضرورت 
(اختیار و جبر)
وجود دارد.

۲
حتی خواجه شیراز می داند:
رضا
به
داده بده
وز جبین گره بگشا
که بر من و تو در اختیار (آزادی) نگشاده است

۳
هر اخوند خری حتی در قرون وسطی
از
این دیالک تیک خبر داشته است.

۴
آزادی هر فرد به اندازه درک او از جبر (ضرورت) است.
بی اعتنایی به جبر عینی
کسب و کار آنارشیسم و فاشیسم و اگزیستانسیالیسم کثافت است.

۵
مختاریت (اختیارمندی، آزادی ) آدم ها 
بسته به درجه وقوف انها به جبر (قوانین و قانونمندی های عینی هستی) است

۶
وقتی خری می گوید:
من در بیرون زمان ایستاده ام
و
یا
من در بیرون تاریخ ایستاده ام
و
یا
من آن مجرد را جسته ام
آزاد و مختار نیست.
بیسواد و بدبخت و برده است.

تمام مردم دنیا به یک زبان سکوت می‌کنند.
پرویز شاپور

۱
به یک زبان که نه.
مش شاپور.

۲
به یک دلیل
حداقل
شاید.

۳
به دلیل خریت
و
یا
بی خبری
و
یا
خرپروری
و
مفت خوری

کوپرنیک و گالیه خرافات کلیسا را بی اعتبار ساختند:
مرکزیت و سکون زمین را رد کردند

داروین در بیولوژی
منشاء حیوانی انسان را اثبات کرد:
از جمادی مردم و نامی شدم
وزنما مردم به حیوان سر زدم
را
تا حدودی اثبات کرد

داروین هرگز نگفت میمون = انسان

فروید
 زباله
 است
اصلا کسی نیست که بیدارگر بشر باشد
فروید خردستیز است
خرافات یونگ و فروید ارزش علمی ندارند

علوم
فقط می توانند جزئیات واقعیت عینی را تماتیزه کنند.
موضوعیت بخشند.

۱
با علوم نمی توان به کشف حقیقت نایل آمد.

۲
برای کشف حقیقت به خرد کل اندیش (فلسفه مارکسیستی - لنیینستی) نیاز بی چون و چرا هست که ضمنا نتایج علوم مختلف را تعمیم می بخشد.

۳
تعمیم یعنی گذار از خطه منفرد و خاص به عالم عام

۴
مثلا گذار از اتم، مولکول، بافت، سلول و اندام و جسم و غیره به ماده

۵
گذار از مفهوم، حکم، قضاوت، تئوری، احساس، استنباط، دانش تجربی ، خرافه، مذهب و غیره به روح (شعور)

مثال
در زمینه ازدواج دولت با انحصارات در سرمایه درای انحصاری ـ دولتی

۱
دولت آلمان امپریالیستی
آپارتمان های آلمان شرقی
را
پس از شکست سوسیالیسم
به کنسرن های خانه سازی فروخته است.

۲
حدس بزنید به چه قیمتی؟

۳
ظاهرا
هر خانه ای در این آپارتمان ها
را
که توسط شهروندان آلمان سوسیالیستی
به خون دل بر خرابه های جنگ جهانی دوم
بنا شده بودند
به
۸۰۰۰  مارک
فروخته است.

۴
اکنون کنسرن های امپریالیستی به بهانه تعمیر و نوسازی خانه ها
قیمت ها را صد برابر کرده اند و مستأجرین چه بسا پیر و بیمار را بیرون رانده اند.

۵
در برلین
اکثریت جمعیت زحمتکش
بی خانه مانده اند.

۶
حتی کسانی که درآمد خوبی دارند
توان پرداخت اجاره خانه را ندارند.

۷
جنبشی تحت رهبری ایرانی مهاجری
به 
نام روزبه
در برلین سرکشیده که خواهان سلب مالکیت از کنسرن های خانه سازی است.

۸
در قانون اساسی برخی از ایالات آلمان
سلب مالکیت از سرمایه داران 
مجاز است.

۹
اما دادگاه قانون اساسی مجاز نمی دارد.

۱۰
حالا می توان دریافت که چه ثروت کلانی
 از
 این مفت فروشی خانه های خلقی به انحصارات
 نصیب بورژوازی خانه سازی
شده است.
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر