۱۳۹۸ فروردین ۲۳, جمعه

تأملی در مفاهیم تق و لق علمای نامه مردم (۴)

 
تحلیلی 
از
یدالله سلطان پور

۱
مبارزه به‌ منظور گذار از مرحلهٔ دیکتاتوری به مرحله ملی- دموکراتیک
 بدون در نظر داشتن توازن نیروهای اصلی در جهان 
و 
مناسبات آن‌ها با رژیم ولایی 
نمی‌تواند به‌ پیش برده شود.

معنی تحت اللفظی:
برای گذار از مرحله دیکتاتوری به مرحله ملی ـ دموکراتیک 
باید
به هموزنی نیروهای اصلی در جهان
و
مناسبات نیروهای اصلی در جهان با رژیم ولایی
توجه داشت.
 
علمای نامه مردم
در
 این جمله 
قبل از همه
دو مفهوم زیر را به کار می برند:
 
الف
مرحله دیکتاتوری
 
ب
مرحله ملی ـ دموکراتیک
 
 ۲
مبارزه به‌ منظور گذار از مرحلهٔ دیکتاتوری به مرحله ملی- دموکراتیک
 بدون در نظر داشتن توازن نیروهای اصلی در جهان 
و 
مناسبات آن‌ها با رژیم ولایی 
نمی‌تواند به‌ پیش برده شود.

کسی که این جفنگجمله را سرهمبندی کرده،
حرف دهان خود
را
حتی
نفهمیده است.

معلوم نیست که منظور حریف پرت از مرحله
از
 مرحله
چیست؟

در ادبیات حزب توده ی خدا بیامرز
از
مرحله ملی ـ دموکراتیک انقلاب 
حرف در بین بوده است.

حمید صفری 
این دو مفهوم
را
از
صدای پیک ایران
توضیح داده بود:

الف
مرحله انقلاب وقتی و به شرطی می تواند ملی باشد
 که
 جامعه
 مستعمره و یا نیمه مستعمره 
باشد.

به همین دلیل
انقلابات 
در
مستعمرات و یا نیمه مستعمرات
محتوای ملی 
دارند.

به همین دلیل
از
جنبش رهایی بخش ملی
سخن بر زبان می آید.

ب
مرحله انقلاب وقتی و به شرطی می تواند دموکراتیک باشد 
که 
جامعه
 فئودالی و یا نیمه  فئودالی
باشد.

۳
مبارزه به‌ منظور گذار از مرحلهٔ دیکتاتوری به مرحله ملی- دموکراتیک
 بدون در نظر داشتن توازن نیروهای اصلی در جهان 
و 
مناسبات آن‌ها با رژیم ولایی 
نمی‌تواند به‌ پیش برده شود.

چین
به عنوان مثال
جامعه ای نیمه فئودال و نیمه مستعمره
بود.

به همین دلیل
محتوا و مرحله انقلاب چین
ملی ـ دموکراتیک
بوده است:
طرد امپریالیسم ژاپن از کشور و سلب مالکیت از اشرافیت فئودال
بوده است.
 
۴
مبارزه به‌ منظور گذار از مرحلهٔ دیکتاتوری به مرحله ملی- دموکراتیک
 بدون در نظر داشتن توازن نیروهای اصلی در جهان 
و 
مناسبات آن‌ها با رژیم ولایی 
نمی‌تواند به‌ پیش برده شود.

ما
وقتی از مرحله معینی از انقلاب سخن می گوییم،
در
زیربنای اقتصادی جامعه
حرکت می کنیم.

اشرافیت فئودال و روحانی و دولت استعماری
مالکیت بر وسایل اساسی تولید و توزیع و تجارت و غیره
را
قبضه کرده است.
 
به همین دلیل
برای خلع ید از آندو
به
انقلاب ملی و دموکراتیک
نیاز می افتد.

این بدان معنی است 
که
ضد دیالک تیکی انقلاب ملی و دموکراتیک
باید
در
زیربنای اقتصادی
(مناسبات تولیدی)
باشد.

ضد دیالک تیکی انقلاب ملی و دموکراتیک
ارتجاع فئودالی ـ روحانی و مستعمراتی
باید باشد
و
نه
دیکتاتوری ولایی کذایی
که
یکی از عناصر روبنایی جامعه است.

برای فهم این مسئله
به
تریاد تز ـ آنتی تز ـ سنتز
باید
اشاره کرد:
مناسبات تولیدی فئودالی ـ مستعمراتی در جوامع فئودالی ـ مستعمره (و یا نیمه فئودالی ـ نیمه مستعمره)
تز
محسوب می شود.

آنتی تز این مناسبات تولیدی
اقشار و طبقات انقلابی ملی و دموکراتیک
باید باشند 
که 
نافی تز مربوطه 
اند.

سنتز حاصل از ستیز آنتی تز بر ضد تز
به طور عینی
مناسبات تولیدی کاپیتالیستی
(جامعه سرمایه داری)
خواهد بود.

حتی
اگر سرکرده انقلاب ملی و دموکراتیک
طبقه کارگر 
باشد.

۵
مبارزه به‌ منظور گذار از مرحلهٔ دیکتاتوری به مرحله ملی- دموکراتیک
 بدون در نظر داشتن توازن نیروهای اصلی در جهان 
و 
مناسبات آن‌ها با رژیم ولایی 
نمی‌تواند به‌ پیش برده شود.

بیسوادی علمای نامه مردم
 فقط
 در عدم شناخت ضد دیالک تیکی ملی و دموکراتیک خلاصه نمی شود.

علما
نمی دانند
(و یا می دانند و خود را به نادانی می زنند)
که
دیکتاتوری
مرحله نیست
 و
ضد دیکتاتوری 
نه
مرحله ملی و دموکراتیک،
بلکه
دموکراسی
است.
 
اگر کسی سواد مارکسیستی هم نداشته باشد،
حداقل
خیال می کند
که
ضد استبداد (دیکتاتوری)  
مشروطه سلطنتی
است
و
یا
در بهترین حالت
 آزادی
است.

منظور از آزادی 
هم
آزادی تشکیل حزب و انجمن و آزادی بیان و مطبوعات و انتخابات پارلمانی و غیره
(دموکراسی فرمال بورژوایی)
است.

احتمال آن می رود
که
منظور علما
از
مرحله ملی و دموکراتیک
هم
همین باشد.

چون
جامعه ایران
نه
در
زمان شاه
نیمه فئودال و نیمه مستعمره 
بود
و
نه
اکنون
در
زمان شیخ

نیمه فئودال و نیمه مستعمره
است.

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر