مرکانتیلیسم (۴)

کولبرتیسم، کامرالیسم

بریگیته بورمایستر

برگردان

شین میم شین 

 

 

 بریگیته بورمایستر

(متولد ۱۹۴۰)

دانشمند ادبیات، دکتر فلسفه، نویسنده، مترجم، محقق و مؤلف آثار بیشمار

عضو هیئت رئیسه کانون نویسندگان آلمان

عضور کمیته دفاع از نویسندگان زندانی

از آثار او:

آزادی، برابری، مالکیت

(مسائل تئوری دولت و تئوری جامعه در روشنگری فرانسه)

(۱۹۷۳)

۶۰

·      مرکانتیلیسم تصورات اخلاقی رایج راجع به تجمل را نیز رد می کرد:

·      مثلا محکوم کردن تجمل را که در سرتاسر قرون وسطی بمثابه عدول از «نعمات» مقرره الهی تلقی می شد.

۶۱

برنارد مانده ویل

(۱۶۷۰ ـ ۱۷۳۳)

پزشک، تئوریسین اجتماعی هلندی، مقیم انگلستان

مؤلف «افسانه زنبوران عسل»

مانده ویل

 نه

 فضایل اخلاقی،

بلکه

 مفاسد اخلاقی

 را

سرچشمه رفاه عموم می دانست،

که

به

 پارادوکس مانده ویل

معروف شده است.مانده ویل

 نه

 فضایل اخلاقی،

بلکه

 مفاسد اخلاقی

 را

سرچشمه رفاه عموم می دانست،

که

به

 پارادوکس مانده ویل

معروف شده است.

·      مهم این بود که تجمل طلبی، اقتصاد را به معنای مرکانتیلیستی آن تقویت کند و یا نه.

۶۲

·      فاصله گرفتن از تصورات اخلاقی رایج به نفع جانبداری علنی از آماج های اقتصادی بورژوازی نوخاسته، در آثار برنارد مانده ویل،  با وضوح خاصی خودنمائی می کند.

۶۳

·      مانده ویل مفاسد اخلاقی افراد منفرد را، مثلا خودخواهی، کلاهبرداری، مال پرستی و تجمل پرستی را مبنائی برای ثروت و قدرت ملت تلقی می کرد.

۶۴

·      زیرا از این طریق نیازهای جدیدی پدید می آمد که برای رفع آنها، توده های تهیدست می توانستند کار کنند.

۶۵

·      با قوت یابی بورژوازی و توسعه اقتصادی بالنده، به قول مارکس، «به زور بی زبان مناسبات اقتصادی»، مداخله گری دولتی به سدی در راه شکوفائی اقتصادی بدل شد.

۶۶

·      مرکانتیلیست های بعدی انگلیس به عملکرد قوانین عینی پی بردند.

۶۷

·      باور به علیت اجتماعی نیرومند و یا حتی فراگیر، باور به نوعی فرم طبیعی حیات اقتصادی سبب شد که آنها جامعه را با گردش خون در اندام انسانی و اقتصاد را با رودخانه مقایسه کنند و اعلام کنند که با اقدامات مقامات سیاسی نمی توان روندهای اقتصادی را تحت تأثیر قرار داد.

ادامه دارد.