۱۳۹۷ فروردین ۱۴, سه‌شنبه

هماندیشی با مشد احمد (۱۳) (بخش آخر)


 تحلیلی
از
میم نون

من با دیدگاه های سیاسی آقای شالگونی
موافقت ندارم
مشد احمد 
 
سؤال این است 
که
 آیا 
مشد احمد 
با 
انتقاد شالگونی از روحانیت (به مثابه کاست) هم مخالف بوده است؟

۱
من با دیدگاه های سیاسی آقای شالگونی
موافقت ندارم
 
یکی از مهم ترین خدمات شالگونی
به چالش کشیدن خط مشی اوتوپیکی حزب توده
 پس از شکست انقلاب بورژوایی سفید بوده است.
 
اگر
احیانا فرصت باشد،
باید این انتقادات شالگونی را مورد بررسی قرار داد.
 
ما متأسفانه هنوز آنها را ندیده ایم و نخوانده ایم.
 
ولی 
 هماندیشی توسط شالگونی
فی نفسه
ستایش انگیز بوده است.
 
کاری که شالگونی اکنون حتی با شلاق و تازیانه حاضر به تکرار آن نیست.
 
این برخورد انتقادی شالگونی نیز فرمی از سنت شکنی در طویله کشور بوده است.
 
ایرانی جماعت
به هر دلیلی
اهل خوداندیشی و هماندیشی 
نیستند.
 
هر کس طویله ای برای خود و قبیله خود دارد.
 
اسم این طویله ها را حزب و سازمان و غیره می گذارند 
و
به وقت نیاز
سر از طویله بیرون می آورند و عرعر می کنند،
 بی آنکه به مغز خود زحمت دهند.
 
۲
 آیا 
مشد احمد 
با 
این انتقادات شالگونی هم مخالف بوده است؟
 
ظاهرا
مخالف بوده است.
 
سؤال این است
که
ایرادات نظری و سیاسی شالگونی در رابطه با حزب توده چه بوده اند؟
 
۳
یکی دیگر از محاسن ستایش انگیز شالگونی
توان عقب نشینی در کارزار سیاسی 
بوده است.
 
سازمان راه «کارگر»
تحت رهبری شالگونی
بخشی از اعضا و هوادارانش 
را
از دست می دهد 
که
بخشا
تحت فشار و زجر و آزار
   به همکاری عملی با گشت های خیابانی جماران می پردازند.
 
ولی بخش اصلی رهبری سازمان
حفظ می شود و به فعالیت خود ادامه می دهد.
 
اینجا
اختلاف بینشی تعیین کننده ی شالگونی با نورالدین کیانوری
و
سازمان های فدایی فئودالی و غیره
به چشم می خورد.
 
معیارهای ارزشی شالگونی با معیارهای ارزشی سران حزب توده
تفاوت چشمگیر داشته اند.
 
این تفاوت ها از چه قرار بوده اند؟
 
از تاریخ باید علاوه بر ترس، هر از گاهی هم درس گرفت.
 
به همین دلیل باید به این سؤالات اندیشید و جواب یافت.
 
ما این مهمات را برای بعد می گذاریم و می گذریم.
 
 آیا 
مشد احمد 
با 
این درایت فخرانگیز شالگونی 
هم 
مخالف بوده است؟
 
این هم بالاخره با دیدگاه های او در پیوند است.
 
۴
شالگونی
در غربت بویژه در مجله آرش قلیج خانی در انتقاد از حزب توده خفته در خاوران
به روایتی 
سنگ تمام می گذارد.
 
باید این کردوکار شالگونی مورد بررسی قرار گیرد.
 
طرفه این است
که
شالگونی
گویا
در 
غربت
 به لحاظ منفی 
به 
نورالدین کیانوری ثانوی 
استحاله می یابد.
 
چه بسا
حتی 
به مراتب، بدتر و بی پرنسیپ تر از او 
عمل می کند:
 
مثلا
سمتگیری تروتسکیستی کسب می کند.
 
با کمونیسم گاو و خری و آنارشیسم و غیره
حتی 
همنشین و همپیاله می شود.

البته ما اطلاع دقیق و درست در این زمینه نداریم.
 
اینها
جنبه های منفی شالگونی هستند که نشانه های سقوط اند
و
باید مستقلا بررسی شوند.
 
 آیا 
مشد احمد 
با 
با این سمتگیری های شالگونی مخالف بوده است؟
 
۶
اختلاف نظر مشد احمد با مش محسن یزدانی فحاش بر سر چیست؟
 
ما
قصد داشتیم
فحش های همشهری شالگونی
را
هم 
تحلیل کنیم
و
به هویت و تفاوت مشد احمد با مش محسن هم پی ببریم.
 
ولی 
شالگونی
فحش های همشهری اش
 را
 ظاهرا
حذف کرده است.
 
در نتیجه به این همانیدشی با مشد احمد خاتمه می دهیم.
 
پایان 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر