۱۳۹۶ آذر ۱۴, سه‌شنبه

کلنجار مفهومی با مفاهیم فئودالی (۲۹)

 
ویرایش و تحلیل
از 
یدالله سلطان پور
 
همپیمان
هوشنگ ابتهاج 
(سایه)
 
۱ 
وفا تا پای جان
 این است 
پیمانی که ما بستیم
 
در آن عهدِ وفاداری 
تو 
همپیمان من بودی
 
معنی تحت اللفظی:
پیمانی
که
ما
با 
تو بستیم،
به معنی وفا تا پای جان است.
در این پیمان مبتنی بر وفا،
تو
همپیمان من بودی.
 
منظور سایه
در این بیت غزل
 این است 
که 
حزب توده
تحت رهبری نورالدین کیانوری
 با
 طبقه حاکمه جدید
یعنی 
با
اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی
یعنی
با
 ارتجاع سیاه فئودالی ـ فوندامنتالیستی
پیمان بسته است.
 
آنهم
چه پیمانی.
 
پیمانی مطلقا مبتنی بر وفا تا حد مرگ.
 
باشد.
بر منکرش هزار لعنت.
 
چیزی که عیان است،
چه حاجت به بیان است؟
 
هدف سایه از یادآوری پیمان حزب توده
 با 
خمینی
چیست؟
 
۲
در آن عهدِ وفاداری 
تو 
همپیمان من بودی
 
هدف سایه
در این مصراع بیت غزل تبیین می یابد:
 
 ارتجاع سیاه فئودالی ـ فوندامنتالیستی
همپیمان حزب توده بوده است.
 
منظور سایه چیست؟
 
منظور سایه این است
که
 ارتجاع سیاه فئودالی ـ فوندامنتالیستی،
پیمانشکنی کرده است.
 
این
اما
به چه معنی است؟
 
پاسخ به این پرسش
را
حریفی از نامه «مردم»
در 
یوتوب 
داده است:
 
در این فرمایشات پرت و پلای حریف 
خمینی 
خاین
 تلقی می شود.

خیانت
 یعنی نقض عهد و پیمان منعقده.

منظور سایه هم همین است.

خدا کند 
که
 قضیه
واقعا
از این قرار بوده باشد.

خدا کند
که
خمینی
واقعا
با 
نورالدین کیانوری
پیمان تا پای جان
بسته باشد.

۳
وفا تا پای جان
 این است 
پیمانی که ما بستیم
 
در آن عهدِ وفاداری 
تو 
همپیمان من بودی
 
هراس ما 
که
از خریت مرده ایم و سگ شده ایم،
از این است
که
کیانوری
و
دار و دسته فلسفه فقیر خوشخیالش،
 چرتیات و پرتیات و چرندیات خمینی و دار و دسته شیادش
را
به طرز سوبژکتیویستی (دلبخواهی) تفسیر کرده باشند
و
نتایج دلبخواهی یکطرفه و یک تنه
از
آنها
گرفته باشند.
 
چرا و به چه دلیل 
ما
به این نتیجه می رسیم؟
 
۴
وفا تا پای جان
 این است 
پیمانی که ما بستیم
 
در آن عهدِ وفاداری 
تو 
همپیمان من بودی
 
اولا
به این دلیل،
که
جماعت شیعه اثنی حشری
ـ چه با عبا و عمامه و چه بی عبا و بی عمامه ـ
اصلا
آدم نیستند
تا
کسی
از فرط خریت
با
آنها
عهد و پیمان 
آنهم عهد و پیمان تا پای جان
ببندد.
 
جماعت شیعه اثنی حشری
مشتی متظاهر، مزور، ریاکار و کذاب اند.
 
آیین اصلی زیست این زباله ها،
تقیه
است.
 
جماعت شیعه اثنی حشری
دار و دسته خنجر از پشت است.
 
به
این زباله ها
فقط باید خر بود و اعتماد کرد.
 
تار و پود روح جماعت شیعه اثنی حشری،
به
اوپوتونیسم
(فرصت طلبی)
سرشته است.
 
جماعت شیعه اثنی حشری
تنها چیزی که ندارد،
پرنسیپ
است.
 
سؤال
این است
که
چرا حزب توده باید این چنین خر باشد؟
 
۵
وفا تا پای جان
 این است 
پیمانی که ما بستیم
 
در آن عهدِ وفاداری 
تو 
همپیمان من بودی
 
دلیل این خریت حزب توده،
در بخش پیشین تحلیل
توضیح داده شد.
 
حزب توده
بلحاظ طرز تفکر،
به لحاظ متد فکری،
به لحاظ جهان بینی
فرقی  
با 
ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی
نداشته است.
 
هر دو 
دوئالیستی اندیش و ایدئالیست
بوده اند
و
بی خبر از تفکر دیالک تیکی و جهان بینی ماتریالیستی.

۶
وفا تا پای جان
 این است 
پیمانی که ما بستیم
 
در آن عهدِ وفاداری 
تو 
همپیمان من بودی 
 
سایه
(و حزب توده)
در این غزل
به درجه خواجه شیراز سقوط کرده است
که
با
تیمور لنگ
 (ارتجاع سیاه فئودالی ـ فوندامنتالیستی)
عهد و پیمان تا پای جان می بندد.
 
چنین حزبی
همه چیز می تواند باشد،
مگر
حزب توده.
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر