فصل بیستم
توسعه علوم طبیعی و فلسفه بورژوائی واپسین:
فیزیک، بیولوژی، روانشناسی
جان ارپن بک
اولریش روزه برگ
برگردان
شین میم شین
پیشکش به
دکتر تقی کی منش
( 1303 ـ 1362)
بخش چهارم
پسیکولوژی (روانشناسی)
ادامه
۹۷
این در نظر گرفتن قسمی رابطه پسیکوسوسیال، در چارچوب ایدئالیستی ـ ذهنی قرار داشت.
۹۸
تئوری ویلیام جیمز راجع به ضمیر و یا تصور شلر از ساختار ضمیر نیز که ماهیتا با هر آنچه که واقعا وجود داشت، متفاوت بودند، عاجز از ارائه چیز به درد بخوری راجع به پدیده های ضمیر و یا شعور بودند.
۹۹
به ابتکار ویلهلم دیلتی تلاش های همه جانبه ای در زمینه ساخت های پسیکولوژیکی ایدئالیستی ـ فلسفه حیاتی به عمل آمد و راه حل هایی برای مسئله جسم و روح در روانشناسی مبتنی بر علوم انسانی عرضه شد.
(دیلتی، «افکاری راجع به روانشناسی توصیفگر و تجزیه گر»، ۱۸۹۴)
۱۰۰
دیلتی بر ضد «مونیسم اسلوبی» روانشناسی مبتنی بر علوم طبیعی موضع گرفته بود و اعلام می داشت که مسائل زیر باید رعایت شوند:
الف
پیوند های حیات
ب
روانگذشت ها (تجارب روحی و روانی) در کل
پ
بعد تاریخی
ت
حرکت از فهم پیوند های حیات
ث
پرهیز از هر تقلیل مبتنی بر علوم طبیعی
۱۰۱
البته در روانشناسی دیلتی ـ فقط در فرم دیگری از ردوکسیونیسم (تقلیلگرایی) ـ تاریخیت بر روانشناسی مبتنی بر روانگذشته ها تأسیس شد.
۱۰۲
فاکت های تاریخی در روانشناسی دیلتی می بایستی با توجه به مفاهیم سه گانه زیر درک شوند:
الف
انگیزش
ب
موضع
پ
جهان بینی
۱۰۳
متد انتخاب نه اینتروسپکسیون (تحلیل روند های روانی خویشتن خویش) مردود، بلکه هرمه نویتیک بود.
مراجعه کنید به هرمه نویتیک در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
۱۰۴
این خط فکری دیلتی توسط شاگرد او به نام اشپانگر و یاسپرس تداوم یافت.
الف
مشخصه اثر اشپانگر تحت عنوان «فرم های حیات» (۱۹۱۴)، عبارت است از وارونه نمایی ایدئالیستی ارزیابی های انسانی (انگیزش ها)
یاسپرس خط دیلتی را در اثری تحت عنوان «روانشناسی جهان بینی ها» (۱۹۱۹)، تداوم بخشید.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر