۱۳۹۶ فروردین ۲, چهارشنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (511)

 
پروفسور دکتر کارل هاینتس رودر  
(۱۹۳۵ ـ ۱۹۹۱)
تئوریسن مارکسیست ـ لنینیست دولت و حقوق
استاد دانشگاه 
مؤلف آثار بیشمار
 
فصل سیزدهم
دولت ـ تئوری
پروفسور دکتر کارل هاینتس رودر
 
برگردان
شین میم شین

پیشکش به
 
عباس حجری
(۱۳۰۱ ـ ۱۳۶۷)
اعدام در زندان اوین
 
بخش سوم
جریانات اصلی دولت ـ تئوری بورژوائی واپسین
   
قسمت اول
درک کنسرواتیو دولت 
ادامه
 
۸
 
مشخصات درک کنسرواتیو دولت به شرح زیرند:
 
الف
 
کنسرواتیسم به لحاظ جهان بینی متکی بر جریانات فکری زیر است:
 
۱ 
متکی بر ایراسیونالیسم (خردستیزی) است.
 
۲
متکی بر اسکپتیسیسم (تردیدگرایی) است.
 
۳
متکی بر عرفان (میستیک) است.  
 
۴
متکی بر طیف رنگارنگی از بینش های پیشرفت ستیز (ارتجاعی) است.
 
مراجعه کنید به ایراسیونالیسم (خردستیزی)، اسکپتیسیسم (تردیدگرایی)، عرفان در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
 
 
ب
مشخصه دیگر درک کنسرواتیو دولت آن است که آن، خودکامه (اوتوریتر) است.
هر درک کنسرواتیو از دولت، دال بر دعاوی زیر است:
 
۱
 دال بر این است که «دولت قدر قدرت» باید مجهز به اقتدارات لازم جهت حفظ «نظم و آرامش» باشد.
 
۲
 
   دال بر این است که «دولت قدر قدرت» باید حتی الامکان در چارچوب سیستم پارلمانتاریستی و جمهوریت تحقق یابد.

این در پراتیک سیاسی (در عمل سیاسی) به معنی تخریب گام به گام دموکراسی بورژوایی به طرق زیر است:
 
 الف
از طریق تحدید (محدود سازی) حقوق دموکراتیک خلق است.  

ب
 
   از طریق تدفین (به گورسپاری) نقش پارلمان (مجلس) بورژوایی است.

پ
 
  از طریق تکمیل دستگاه سرکوب دولتی است.

۳
 
  تحقق بخشی به تئوری های کنسرواتیو دولت می تواند تا سرحدات دموکراسی بورژوایی برسد و در خطوط معینی حتی از آن پافراتر نهد و راستگراتر گردد.

پ
 
مشخصه دیگر درک کنسرواتیو دولت آن است که آن، نخبه ای (الیتر) است.

برای اینکه در درک کنسرواتیو دولت این نظر نمایندگی می شود که فقط افراد برگزیده و یا نخبگان (افراد مشمول مشیت الهی و امتیازات دیگر) لیاقت دولتمداری دارند.
معیار تقبل مسئولیت اداره ادارات و ارگان های دولتی بسته به مشیت اوتوریته ای متعالی و ماورای زمینی اعلام می شود و معرکه انتخابات مثلا بورژوایی به عنوان ابزار اجرای مشیت اوتوریته مورد نظر محسوب می شود.

ت
مشخصه دیگر درک کنسرواتیو دولت آن است که آن، آنتروپولوژیکی (در رابطه ذات خبیث انسان) است.  
در نتیجه، هدف از تشکیل دولت، لگام زدن بر ماهیت اگوئیستی (خودپرستی)، طماع و یا گناهکار اعضای جامعه توسط اوتوریته قدر قدرت دولت تلقی می شود.
 
هم دلایل نخبه ای و هم دلایل آنتروپولوژیکی ـ قبل از همه ـ بر تعالیم مذهبی ـ روحانی مربوط به انسان و جامعه و دولت متکی اند.
 
 
ث
 
رابطه دولت با جامعه به مثابه موضوع اصلی دولت ـ تئوری بورژوایی دال بر خصلت سلسله مراتبی دولت است: 
 
۱
 
 از دید دولت ـ تئوری بورژوایی در جامعه عضوبندی شده بر فراز منافع گروهی و منافع جزئی دیگر با خصلت سلسله مراتبی، دولت به عنوان خادم خلق (حافظ رفاه عمومی) قلمداد می شود.

۲
 
 وظیفه دولت، تحت تابعیت رفاه عمومی قرار دادن حلقات زنجیر جامعه (احزاب، اتحادیه ها، سازمان ها) جا زده می شود.

ج
 
تئوری های کنسرواتیو دولت با شعار «دولت، هر چه کمتر ـ آزادی، هرچه بیشتر» به توجیه مسائل زیر می پردازند:
 
۱
 
 تخریب خدمات اجتماعی دولت

۲
 
 لغو مصوبات قانونی که سد راه تمایلات سودجویانه بی بند و بار انحصارات امپریالیستی اند.

۳
 
 تغییر سمت و سوی ارجحیت ها و متدهای تنظیمی حکومت انحصاری ـ دولتی به نیت تقویت نفوذ انحصارات امپریالیستی
 
۴
 
 در شعار «دولت، هر چه کمتر ـ آزادی، هرچه بیشتر» تئوری های کنسرواتیو دولت با تئوری های نئولیبرال دولت به هم می رسند.
 
۴
 
تئوری های کنسرواتیو دولت حاوی طیف پهناوری از تعالیم و متدهای متفاوت اند.
از آنجمله اند: 
الف
تئوری های نئوتومیستی ـ کاتولیکی دولت که تعالیم مذهبی ـ مسیحی ـ حقوقی ـ طبیعی (حقوق طبیعی) را به خدمت می گیرند.


مراجعه کنید به دولت، نئوتومیسم، حقوق طبیعی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
   
ب
 
تئوری تکنوکراتیکی دولت که به طور مدرنیستی، «جبر» عملی و فنی جامعه صنعتی را علم می کند.
 
مراجعه کنید به مدرنیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
 
پایان
 ادامه دارد.
 
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر