۱۳۹۶ فروردین ۲, چهارشنبه

حیدر مهرگان و «حماسه» گلسرخی (۳۳)

 
ویرایش و تحلیل از
یدالله سلطان پور
 

رفیق توده ای جواب داده بود:  
تا وقتی پرولتاریا مستقیمأ قدم در میدان نگذاشته
 و درفش نبرد را بدوش نگرفته و دفاع از ایدئولوژی خود را فعالانه عهده دار نشده،
 اینگونه کج فکری ها و انحرافات مجال خواهند یافت
 

از دید حیدر، دلیل تشکیل سوبژکتیویسم در جامعه، غیاب پرولتاریا در میدان مبارزه (و نه نبرد)  ایده ئولوژیکی است. 

این ادعای حیدر به چه معنی است؟
 
۱
تا وقتی پرولتاریا مستقیمأ قدم در میدان نگذاشته
 و درفش نبرد را بدوش نگرفته و دفاع از ایدئولوژی خود را فعالانه عهده دار نشده،
 اینگونه کج فکری ها و انحرافات مجال خواهند یافت


این ادعای حیدر اولا حاکی از آن است که او برای  سوبژکتیویسم معرفتی، فقط علل معرفتی را به رسمیت می شناسد.
از دید حیدر، اگر پرولتاریا مستقیما (؟) وارد میدان شود و از ایده ئولوژی اش دفاع کند، فاتحه ای بر انحرافات فکری و ضمنا بر سوبژکتیویسم خوانده خواهد شد.

این طرز تفکر اما به چه معنی است؟
 
۲
تا وقتی پرولتاریا مستقیمأ قدم در میدان نگذاشته
 و درفش نبرد را بدوش نگرفته و دفاع از ایدئولوژی خود را فعالانه عهده دار نشده،
 اینگونه کج فکری ها و انحرافات مجال خواهند یافت

 حیرت انگیز می نماید، ولی واقعیت دارد.
حیدر و حزب توده نسل جوان جدید، جامعه را مجموعه ی همگونی تصور و تصویر می کنند که متشکل از اعضای خیرخواه و با حسن نیت است.
دلیل وجود کژاندیشی ها و انحرافات فکری ـ در تحلیل نهایی ـ خریت اعضای خیرخواه و با حسن نیت جامعه تصور می شود.
به زبان حیدر اگر پرولتاریا از ایده ئولوژی اش (مارکسیسم ـ لنینیسم) دفاع کند، مسئله در طرفة العینی حل خواهد شد.

فریب واژه های حیدر را نباید خورد.
حیدر از تعریف مفاهیم فلسفی خبر ندارد.

این ادعای حیدر، یعنی علل معرفتی قایل شدن به اختلافات فکری، خود بدان معنی است که حیدر هم نماینده سوبژکتیویسم است و هم بلحاظ جهان بینی طرفدار ایدئالیسم است.
 
۳
تا وقتی پرولتاریا مستقیمأ قدم در میدان نگذاشته
 و درفش نبرد را بدوش نگرفته و دفاع از ایدئولوژی خود را فعالانه عهده دار نشده،
 اینگونه کج فکری ها و انحرافات مجال خواهند یافت

این ادعای حیدر ثانیا بدان معنی است که او و حزب توده نسل جوان جدید با جامعه شناسی مارکسیستی بیگانه اند.
جامعه ایران، تازه اگر جامعه باشد و نه جنگل، جامعه ای طبقاتی است.
یعنی سلاخ خانه است.
کشتارگاه است.

اقلیتی انگل و استثمارگر از هزاران سال قبل همه اهرم های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فکری، فرهنگی و هنری جامعه را در انحصار بلامنازع خود دارد.
به همین دلیل مبارزه طبقاتی از بالا در دستور دمبدم روز است.
طبقه حاکمه اصلا امان به کسی نمی دهد که نفس تازه کند.

این جامعه شناسی حیدر و حزب توده نسل جوان جدید، حتی عقب مانده تر و ارتجاعی تر و ضد علمی تر و خرافی تر از جامعه شناسی بورژوایی است.
روی این جامعه شناسی غیر مارکسیستی حزب توده نسل جوان جدید باید کار کرد. 
 
۴
تا وقتی پرولتاریا مستقیمأ قدم در میدان نگذاشته
 و درفش نبرد را بدوش نگرفته و دفاع از ایدئولوژی خود را فعالانه عهده دار نشده،
 اینگونه کج فکری ها و انحرافات مجال خواهند یافت

بیشک خطاها و خریت های حزب توده علت سوسیولوژیکی داشته اند.
با این جامعه شناسی خرافی و ضد علمی است که حزب توده، اتک (دامن) توده را رها کرده و به توتک (سوت) این و آن چسبیده است. 

حیدر به دلیل همین جامعه شناسی غیرعلمی و خرافی است که عاجز از شناخت پرولتاریای ایران است.
پرولتاریای ایران طبقه ای در حال تشکیل است.
این طبقه باید مورد بررسی سوسیولوژیکی قرار گیرد.

ایران احتمالا هنوز هم جامعه صنعتی نیست تا بتوان از پرولتاریا به معنی طبقه کارگران صنعتی دم زد.
پرولتاریای کذایی ایران به احتمال قوی، نیمه پرولتر و نیمه رعیت (نیمه نوکر) است.
تسمیه حزب توده، شاید به همین دلیل  صورت گرفته است.
حزب توده نسل پیر قدیم نه حزب پرولتاریای ایران، بلکه حزب توده های مولد و زحمتکش از دهقان و پیشه ور و روشنفکر خلقی و پرولتاریا بوده است.

 
۵
تا وقتی پرولتاریا مستقیمأ قدم در میدان نگذاشته
 و درفش نبرد را بدوش نگرفته و دفاع از ایدئولوژی خود را فعالانه عهده دار نشده،
 اینگونه کج فکری ها و انحرافات مجال خواهند یافت

 ایراد فکری دیگر حیدر این است که بار سنگین مبارزه ایده ئولوژیکی را از دوش خود و حزب خود برمی دارد و بر شانه های خسته و کوفته و مجروح پرولتاریای گیج و سردرگم کشور می نهد.
اصلا معلوم نیست که حیدر تعریف و حتی تصور روشنی از ایده ئولوژی طبقه کارگر دارد و یا نه.
ایده ئولوژی طبقه کارگر با ایده ئولوژی های طبقات اجتماعی دیگر این تفاوت و تضاد را دارد که دیالک تیکی از ایده ئولوژی و علم است:

الف
بچه فئودال و یا بچه بورژوا در ایران، ایده ئولوژی طبقاتی خاص خود را، یعنی  مذهب را با شیر مادر از آن خود می کند.
این ایده ئولوژی در کودکستان و مدرسه دمبدم به گوش هوش او خوانده می شود و توسط او هضم و جذب می شود.

ب
این از آن خود کردن ایده ئولوژی طبقاتی خاص خود با شیر مادر، در مورد فرزندان توده با تحفیفاتی شاید فقط بخشا صادق و معتبر باشد.
فرزندان توده چه بسا نخست ایده ئولوژی فئودالی و یا بورژوایی را مثلا در فرم مذهب از آن خود می کنند.
بعد در بهترین حالت، تفسیری طبقاتی از آن سرهم بندی می کنند.
حتی کارگران و دهقانان توده ای، در تحلیل نهایی، مذهبی می مانند.
فرزندان توده خیلی هنر کنند، آته ئیست می شوند.
به مسجد نمی روند، نماز نمی خوانند و روزه نمی گیرند.

پ
مارکسیسم - لنینیسم توسط روشنفکران ارگانیگ پرولتاریا از خارج به درون طبقه حمل و نقل می شود.
مارکسیسم ـ لنینیسم دیالک تیکی از علم و ایده ئولوژی است.
اعضای طبقه کارگر و توده چه بسا امکانات آموزشی حتی نداشته اند، چه رسد به آموزش عالی ترین فرم شعور در هیئت مارکسیسم ـ لنینیسم.
تمرین کمرشکن مارکسیسم ـ لنینیسم و آموزش آن و بعد حمل و نقل آن به میان توده و طبقه، در فرم های متنوع، کسب و کار روشنفکران ارگانیک طبقه و توده است.
حیدر تصور درستی از مارکسیسم ـ لنینیسم ندارد.
  
۶
تا وقتی پرولتاریا مستقیمأ قدم در میدان نگذاشته
 و درفش نبرد را بدوش نگرفته و دفاع از ایدئولوژی خود را فعالانه عهده دار نشده،
 اینگونه کج فکری ها و انحرافات مجال خواهند یافت

ایراد اصلی حزب توده و احزاب استالینیستی بطور کلی بیگانگی با مارکسیسم - لنینیسم و بویژه با فلسفه مارکسیستی - لنینیستی و به همین دلیل، کم بها دادن به تئوری انقلابی و علمی است.
کارگران حتی در پیشرفته ترین کشورهای سرمایه داری  بدشواری می توانند ازعهده خواندن و نوشتن درست برآیند.
حیدر خوشخیال بی خبر از خدا و خرما از آنها انتظار دارد که وارد میدان شوند و مبارزه ایده ئولوژیکی بر ضد مذهب ریشه مند و صدها مکتب قدیم و جدید طبقه حاکمه را به عهده گیرند و قال قضیه را بکنند.
 
 ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر