۱۳۹۵ اسفند ۱۴, شنبه

سیری در جهان بینی شهریار (۷۶ )


حیدر بابایه سلام
سید محمد حسین بهجت تبریزی
(۱۲۸۵ - ۱۳۶۷)

ترجمه، ویرایش و تحلیل از
میمحا نجار

(۲۳)
‫شیخ الاسلام مُناجاتى دییه ردى‬
مَشَد رحیم لبّاده نى گییه ردى‬
مشْد آجلى بوْز باشلارى ییه ردى‬
‫بیز خوْشودوق خیرات اوْلسون، توْى‬ ‫اوْلسون‬
فرق ائلَمَز، هر نوْلاجاق ، قوْى اولسون‬

معنی تحت اللفظی:
شیخ الاسلام مناجات می گفت
مش رحیم لباده اش را در برمی کرد
مشد آج علی (علی گشنه) آبگوشتش را می خورد
ما از خیرات و عروسی خوش مان می آمد
برای ما فرقی نمی کرد که چه می شد.

شهریار در این بند شعر حیدربابا، احتمالا مراسم ماه مبارک رمضان را به خاطر می آورد:

۱
شیخ الاسلام مُناجاتى دییه ردى‬

شهریار مناجات گفتن شیخ الاسلام از مناره مسجد را به خاطر می آورد.
احتمالا شب قدر در ماه رمضان مورد نظر او ست.

۲
مَشَد رحیم لبّاده نى گییه ردى‬

شهریار لباده پوشی مشد رحیم را از پرده سینمای خاطر می گذراند.
مشد رحیم احتمالا یکی از مرثیه خوانان و امثالهم بوده است.

۳
مشْد آجلى بوْز باشلارى ییه ردى‬

آج علی (علی گشنه) احتمالا از اعضای زحمتکش روستا بوده است که آبگوشت خوردنش برای شهریار خردسال جالب بوده است.
دلیلش شاید این باشد که بقیه سکنه روستا راجع به نحوه اطعام دهقان و یا عمله فقیری که حامل لقب علی گشنه بوده، مزاح کرده اند و در خاطر شهریار خردسال ته نشین شده است.
زحمتکشان چه بسا سالی یک بار در خیرات مسجد با لذتی عظیم آبگوشت می خوردند.

۴
‫بیز خوْشودوق خیرات اوْلسون، توْى‬ ‫اوْلسون‬

شهریار در این مصراع شعر، از روانشناسی کودکان روستا پرده برمی دارد.
برای کودکان روستا خیرات و عروسی یکسان بوده است.
یعنی از هر دو لذت برده اند.

دلیل این حظ و لذت کودکان در مصراع بعدی توضیح داده می شود:

۵
فرق ائلَمَز، هر نوْلاجاق ، قوْى اولسون‬

مهم برای کودکان، نفس حدوث حادثه ای است و نه محتوای حادثه.
روان کودکان از رخوت و یکنواختی روستا رنج برده است.
هر رخدادی برای کودکان ـ بی اعتنا به محتوایش ـ نعمتی بوده است.

حق با شهریار است.

ادامه دارد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر