۱۳۹۵ اسفند ۱۲, پنجشنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (500)


فصل بیستم
توسعه علوم طبیعی و فلسفه بورژوائی واپسین:
فیزیک، بیولوژی، روانشناسی
جان ارپن بک
اولریش روزه برگ
برگردان
شین میم شین

پیشکش به
دکتر تقی کی منش
( 1303 ـ 1362)

بخش چهارم
پسیکولوژی (روانشناسی)
ادامه

۸۵
فروید و پیروانش، اسطوره ای را توسعه دادند که در تئوری لایه ها (او، من، فرامن) ـ روی هم رفته ـ رویه ای از سطح ساختاری مادی و واقعی داشت.
ولی فرم راه حلی ایدئالیستی ـ اسپیریتوئالیستی ساده شده برای مسئله جسم و روح به خود گرفت.

۸۶
این سبب شد که بعد اجتماعی ـ تاریخی شخصیت با گمان ورزی های ایدئالیستی، جای خود را به «حوادث غریزی» بدهد.
ضمنا مبانی علم الاشیایی روند های روانی نیز نادیده گرفته شدند.

 ۸۷
 
تئوری های رفتار مبتنی بر نقش ها (رل ها) که مک دوگال با تکیه بر «غرایز اجتماعی» و هربرت مید با تکیه بر شرایط رفتاری ـ اجتماعی توسعه داده اند، به دلیل درک ایدئالیستی از جامعه، تاریخ و فرهنگ نتوانستند مؤلفه های (دترمینانت های) واقعی روابط پسیکوسوسیال (روانی ـ اجتماعی) را و مؤلفه های شخصیت را توضیح دهند.
بلکه به ردوکسیونیسم (تقلیلگرایی) نقش های (رل های) اجتماعی خاص و در نیتجه به راه حل پاراللیستی (توازی گرایی) خاص برای مسئله جسم و روح منجر شدند.

۸۸
راه حل های ایدئالیستی ـ اسپیریتوئالیستی و «مکملات» مبتنی بر فلسفه حیات در پژوهش های پسیکولوژیکی عمدتا علم الاشیایی (مبتنی بر علوم طبیعی)، یا مستقیما از پیشنهادات فلسفی منطبقه، تغلیظ می یابند و یا در فرم روانشناسی هایی با سمتگیری فلسفی توسعه داده می شوند.

۸۹
به این نظرات فلسفه حیاتی در اینجا فقط اشاره خواهد رفت.
این نظرات فلسفه حیاتی، نه به معنی روانشناسی علم الاشیایی به درد توضیح روابط پسیکوسوسیال رئال می خورند و نه به درد توضیح شخصیت.
آن سان که درک فرهنگی ـ تاریخی مارکسیستی توسط علمای زیر توسعه داده شده است:

الف
ویگوتسکی

ب
روبین اشتاین

پ
لئونتف و غیره

۹۰
راه حل های ایدئالیستی ـ اسپیریتوئالیستی برای مسئله جسم و روح ـ چه بسا ـ مانع تأثیر حداقل هویریستیکی روانشناسی ئی می شدند که به طرز علم الاشیایی کار می کرد و احکام خود را به محک تجربه و آزمایش می زد.

۹۱
خدمات آنها از نقطه نظر تاریخ روانشناسی به شرح زیر بوده اند:

الف
در رابطه با تقلیل ضرور برای پژوهش و در رابطه با تعمیم های ردوکسیونیستی و پاراللیستی ناشی از آن، راه را برای پرداختن به کلیت حوادث روانی و توجه به تعدد سطوح ساختاری کیفی دخیل، باز گذاشته است و زیر علامت سؤال دیالک تیکی قرار دادن نتایج علمی ـ منفرد را طلب کرده است.

ب
این امر بویژه در رابطه با مقولات پسیکوسوسیال و شخصیت، تا زمانی که هنوز راه حل های ماتریالیستی ـ دیالک تیکی وجود نداشتند، اهمیت داشته است.

ادامه دارد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر