جمعبندی
از
مسعود
بهبودی
1
شاعر
در این بند شعر، خود را و محیط پیرامون خود را بازتاب می دهد:
خود شاعر به مثابه پیشوائی آگاه و
خود آگاه و جسور و انقلابی
تصور و تصویر می
شود که سه ویژگی اساسی دارد:
دادن شعار
پیش روی
نیش زنی.
2
کسی نمی تواند در آن واحد هم در ستیز با حقیقت باشد و هم
سعادتمند باشد.
سعادت حقیقی در جستجو و کشف حقیقت و در وفاداری و عشق بدان است.
سعادت حقیقی در جستجو و کشف حقیقت و در وفاداری و عشق بدان است.
عشق
به حقیقت شاید اصیل ترین عشق ها ست،
که
دیالک تیک درون و برون را جلال واقعی و استوار می بخشد.
با
پرستش خیال و موجودات خیالی فقط می توان به خود فریبی و عوامفریبی دست زد، ولی نمی
توان «درون پر قباب» داشت.
3
دو
کس چه (چاه) کنند از پی خاص و عام
یکی نیکمحضر، یکی زشتنام:
یکی تشنه را تا کند تازه، حلق
دگر تا به گردن در افتند، خلق
یکی نیکمحضر، یکی زشتنام:
یکی تشنه را تا کند تازه، حلق
دگر تا به گردن در افتند، خلق
4
حریف
برای تحقیق راجع به جنگولیسم
به سفارت جنگولیستان زنگ زدم.
تلفن نداشت.
به سفارت عیرانستان در جنگولیستان زنگ زدم.
تلفن نداشت.
بعد به سفارت جنگولیستان در عیرانستان رفتم.
شعار دادم مرگ بر این و آن.
میم
معمولا برای تحقیق راجع به چیزی به کتابخانه می روند
و نه به سفارتخانه
5
تفکری
که از قتل همنوع کلیدی برای آزادی و استقلال می
جوید،
همان
«منطق» عهد توحش صدر اسلام است.
همان
«منطق» زدن هزار گردن در هر شب است.
کسی
که اسلام را به بحث می کشد و طبقه حاکمه را مسکوت می گذارد
یا
نادان است و یا شیاد
6
حریف
ما همه افتخار می کنیم که آذربایجانی هستیم
میم
محتوای
این شعار
مو
به مو با محتوای شعارهای نئوفاشیست های
آلمانی و غیره انطباق دارد.
ضمنا
با شعار بانوی آهنین نئولیبرالیسم
و با
شعار هر لاشخوری سر هر کوچه ای در متروپول ها.
7
ترس
مفهومی پسیکولوژیکی است.
مفاهیم پسیکولوژیکی بدون استثناء، ثانوی اند ونه
اولین.
برای
اینکه روان انسان و یا جانور
در
تحلیل نهائی
سرچشمه و منبع مستقل چیزی نیست.
روان
بشری زاینده مثلا احساس ترس و وحشت نیست.
ریشه ترس و وحشت
نه
در روان بشری، بلکه در جامعه بشری است.
8
ارنســـــت همینگـــــوی
نیـازی نیسـت انسـان ها را امتـحان کنیـد ،
کمـی صبـر کنـید ...
خـودشـان امتحـانشـان را پـس مـی دهنـد !
کمـی صبـر کنـید ...
خـودشـان امتحـانشـان را پـس مـی دهنـد !
میم
همینگوی
جان
با
صبر غوره حلوا می شود
ولی
چیزی و یا کسی امتحان نمی شود.
چیزها،
پدیده ها، سیستم ها و روندهای اجتماعی
همیشه
سوبژکت مندند.
یعنی
اگر نکنی، نمی شوند.
9
ضمنا
زنده باد دوزاری کج و کوله بعضی ها.
از
بعضی ها چه پنهان که
فرقی
ماهوی میان اجامر حاکم و مونارشیسم
وجود
ندارد.
مناسبات
تولیدی واحدی را هم هر دو و هم بقیه جریانات چپ و راست
نمایندگی
می کنند
سر
همه در آخور سرمایه است.
هارت
و پورت ها اما رنگارنگ است.
10
عنوان
این اثر ولادیمیر لنین
از
قرار زیر است:
«رادیکالیسم
چپ»
به
مثابه بیماری کودکی در کمونیسم.
ترجمه
پورهرمزان از عنوان اثر لنین
نادرست
است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر