۱۳۹۳ دی ۱۱, پنجشنبه

حقوق اولیه (4)


پروفسور هرمان کله نر (1926)
فیلسوف حقوق
مؤلف کتب بیشمار
برگردان شین میم شین

9
·        قلمداد کردن حقوق شهروندی بورژوائی بمثابه حقوق بشر، کوشش عام بورژوازی را در زمینه جا زدن منافع طبقاتی خاص خود بمثابه منافع مشترک همه انسان ها منعکس می کند.

الف

·        (حقوق شهروندی عبارتند از حقوق قانونی که هر دولتی و یا هر نهاد قابل قیاس با دولت برای شهروندان قائل می شود.
·        در دموکراسی ـ برای مثال ـ حق انتخابات جزو حقوق شهروندی است و تمامت حقوق اولیه نیز که حقوق بشر محسوب نمی شوند، جزو حقوق شهروندی اند.
·        حقوق شهروندی ـ قبل از همه ـ در رابطه میان دولت و شهروندان مطرح می شوند و نه در روابط میان شهروندان. مترجم)

ب

·        (حقوق بشر به حقوقی اطلاق می شود که فقط به شهروندان یک دولت اختصاص نمی یابند.
·        حقوق بشر که حقوق سوبژکتیف هم نامیده می شود، شامل حال هر انسانی است.
·        طرح حقوق بشر حاکی از آن است که همه انسان ها بدلیل انسان بودن از حقوق برابر و یکسان برخوردارند و این حقوق، خصلت عام و یونیورسال دارند، استثناء نمی شناسند، غیر قابل انتقالند و تقسیم ناپذیرند.
·        ایده حقوق بشر با هومانیسم و با ایده حقوق طبیعی توسعه یافته در عصر روشنگری پیوند تنگاتنگ دارد. مترجم)

ت

·        (حقوق اولیه (ویا حقوق شخصیتی)  به حقوق مهم تضمین یافته اطلاق می شود که اعضای جامعه در مقابل دولت دارند و در صورت لگدمال شدن می توانند شکایت کنند.
·        حقوق اولیه، قبل از همه حقوق تدافعی شهروندان در مقابل دولت است که البته میان خود شهروندان نیز مؤثر واقع می شود. مترجم) 

پ

·        (حقوق ملل به نظام حقوقی ماورای دولتی اطلاق می شود که میان سوبژکت های حقوقی ملل و یا در واقع دول برابر حقوق برقرار می شود.
·        مهمترین منبع حقوقی مثبت حقوق ملل را اعلامیه ملل متحد تشکیل می دهد. مترجم)

10
·        «انسانی کردن» حقوق شهروندی ـ دولتی به معنی برسمیت شناسی ظاهری تفکیک قدرت اقتصادی از قدرت سیاسی است که از طریق تقدیس حوایج مادی جامه عرفانی دربرمی کند.

11
·        تولید کاپیتالیستی گسترش یافته به نیروهای کار نیاز داشت، نیروهای کاری که اختیارشان دست خودشان بود.
·        به عبارت دیگر، تولید کاپیتالیستی گسترش یافته به طرف مبادله نیروی کار به ازای پول نیاز داشت.
·        حقوق نیروهای کار ـ اما ـ  نه از منشاء طبقاتی شان، بلکه از  تعلق شان به جامعه بورژوائی و به دولتی که این جامعه را تضمین می کرد، نشئت می گرفت.
·        به همین دلیل، حقوق اولیه نه حقوق طبقاتی، بلکه حقوق شهروندی بوده اند.

12
·        بورژوازی پس از تسخیر بازار داخلی، در صدد تسخیر بازار خارجی نیز برمی آید.
·        چون بورژوازی در این بازار خارجی شرایط بهره وری سرمایه را می جوید که با شرایط بازار داخلی انطباق داشته باشند، وابستگان طبقاتی به درجه شهروند دولت ارتقا یافته را ـ همزمان ـ به مثابه اشخاص «طبیعی» برسمیت می شناسد.

·        از این رو ست که بخشی از حقوق شهروندی خصلت حقوق جهانوندی دارند، یعنی حقوق بشر هستند.
·        لیست های حقوق اولیه ـ بدین طریق ـ توجیه و استتار سیستم سیاسی سرمایه داری مبتنی بر رقابت بوده اند که دعوی ابدی بودن داشته اند.

ادامه دارد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر