۱۳۹۲ آذر ۲, شنبه

چاله ها و چالش ها (383)

 
صادق زیباکلام مفرد  (۱۳۲۷ ) 
  فعال، پژوهشگر و تحلیل‌ گر سیاسی
زیباکلام دارای مدرک دکترای علوم سیاسی از دانشگاه برادفورد انگلستان و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران است.
نقدی بر صادق زیبا کلام
کهریزک افشاگر جهنم برساخته ی نظام حاکم
پارسا نیکجو
سرچشمه:
اخبار روز
http://www.akhbar-rooz.com     

مسعود بهبودی
گفت:
«آن گلیم خویش بدر می برد ز موج»

·        فرم پژوهش  پارسا نیکجو، بویژه نثر شیوا و دلنشین ایشان از محتوای فقیر پنهان در آن فرسنگ ها جلوتر می تازد.
·        فرمالیسم در کشور ما متأسفانه سابقه ای دیرین و دیرنده دارد.
·        نمونه هائی در این زمینه از این مقاله قابل ذکر اند:

1
« کهریزک جسمیت یافته گی نظامی است که "آدم کردن" و یا "هلاک کردن" "خس و خاشاک" و "اراذل و اوباش" و "خود فروخته گان" و "وطن فروشان" و... را ضامن تداوم قدرت و حیات سیاسی خود می داند.»
(پارسا نیکجو)

·        خواننده نمی فهمد و نمی تواند هم بفهمد که منظور جناب پارسا از مفهوم «نظام» چیست؟
·        نظام آیا به معنی سیستم اجتماعی ـ اقتصادی حاکم است؟

·        اگر چنین باشد، در آن صورت باید منظور جناب پارسا فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی سرمایه داری در مقیاس جهانی باشد.
·        ولی در سراسر مطلب ایشان مرتب به خواننده حالی می شود که  سرمایه داری نمی تواند مورد نظر ایشان باشد.

2

·        چون قبلا سرداران پرولتاریا را که نفی نظام سرمایه داری به مثابه آماج استراتژیکی بالقوه در دور دورهای پرت افتاده ی ذهن شان قرار داشت، در نهایت معصومیت برغم خدمت به همین نظام به روایت شاهدان عینی «به حیات برهنه ی صرف کاسته بودند» (پارسا)، آن سان که  از فرط گرسنگی حتی پوست خیاری له شده در زیر پای این و آن، برای شان نعمتی بهشتی تلقی می شد.
·        این که تازه چیزی نیست.

3
·        طبقه حاکمه در کشور پارسا نیکجو، همین معصومین کهنسال و چه بسا بیمار را پس از له و لورده کردن، پس از تخریب جسمی، روحی و روانی و پس از رسوا و بی آبرو کردن در ملأ عام، شقه شقه و طعمه دد و دام خاوران ها کرده است.

4
·        مگر کل نظام سرمایه داری ـ در مقیاس جهانی حتی ـ در آن روزها پشت سر این جنایات ایراسیونالیستی (خردستیز) نبود؟

5

·        مگر موسوی در آن روزها نخست وزیر نبود و در موضعگیری تلویزیونی اش غرب را به ازای این خوش خدمتی به امپریالیسم جهانی، به تجدید نظر در رابطه اش با یأجوج و مأجوج فرانخواند؟

6
·        مگر نهضت «آزادی» مهندس بازرگان و شرکاء اعلامیه تأییدی و تشویقی صادر نکرد و در شیپور آنتی کمونیسم با تمام قوا ندمید؟

7
·        مگر کروبی و شرکاء بر ضد این جنایات فاشیستی ـ فوندامنتالیستی به قیام مسلحانه  برخاستند؟ 

8
« مهم تر آن که مقصر اصلی نه آن گونه که ایشان می پندارند، "نبود نظارت بهنگام"، بل وجود و حضور نابهنگام نظام حاکم است.»
(پارسا نیکجو)

·        جناب پارسا ظاهرا ادعای از سرتاپا بی محتوائی را رد می کنند.
·        چون جناب زیبا کلام جنایات کهریزک را سوبژکت زدائی می کند و تا حد اشتباه  زمانی در نظارت (بهنگام و نابهنگام) تنزل می دهد و دست به عوامفریبی می زند.

9
·        جناب پارسا اما به جای پرده برداری از حقیقت عینی، مفهوم فلسفی «وجود و حضور نابهنگام نظام حاکم» را به خدمت می گیرند و ضمن راندن بر همان خط زیبای زیبا کلام، عملا خواننده را از اصل قضیه منحرف می سازند و جنبش به اصطلاح سبز و در واقع سیاهتر از سیاه را از چارچوب «نظام» بیرون می کشند و تبرئه و تطهیر می کنند.

10
·        خواننده نهایتا از درک خط سرخی غافل می ماند که از تار و پود تمامت بیوگرافی طبقه حاکمه جدید ولی نامعاصر (به قول پارسا، نابهنگام موجود و حاضر)، آنهم نه در مقیاس ملی، بلکه در مقیاس جهانی می گذرد.

11
·        چون مگر فاشیسم، میلیتاریسم، راسیسم، امپریالیسم فرم های مختلف همان نظام سرمایه داری نبوده اند و نیستند؟

12
·        برای دفاع از حقیقت عینی بهتر است که پارسایان دست به ریشه برند و از عوامفریبی ـ حتی المقدور ـ بپرهیزند، اگر سودای رستگاری بر سر دارند و نه «بدر بردن گلیم خویش از موج»    

پایان

۲ نظر:

  1. پیش از هر کلامی باید از دوست گرامی میم حجری که لطف کرده اند و لینک نقد یادداشت انتقادی مرا در اختیار خواننده گان قرار داده ند، سپاس گزار کنم. و اما درباره ی نقد خواننده ی گرامی مسعود بهبودی، ضمن سپاس از ایشان، باید بگویم نخست آن که دوست گرامی نوشته ی من یادداشتی انتقادی است، و نه آن گونه که شما گفته اید پژوهش. دوم آن که دوست گرامی به فرض که نوشته ی من به گفته ی شما "نثر شیوا و دلنشین ایشان از محتوای فقیر پنهان در آن فرسنگ ها جلوتر می تازد." به عبارت دیگر به گفته شما نوشته ی من با وجود نثر شیوا فاقد محتوا است، حتا با با پذیرش داوری شما، من نمی دانم چرا شما نوشته ی مرا فرمالیستی می نامید؟ من برپایه داوریت می توانم حدس بزنم که شما آشنایی چندانی با رویکرد فرمالیستی نداری. چرا که اگر شما با مبانی رویکرد فرمالیستی آشنا بودی دست کم می دانست هیچ کس،هیچ نوشته ی بی محتوایی را به علت نثر شیوای آن فرمالیستی نمی نامد. و اما آن چه درباره ی محتوای نوشته من گفته ای، تا آن جا که من متوجه شدم و به نوشته ی من مربوط است شما بر پایه دو عبارت نوشته ی من یعنی نظام و نابهنگامی نظام حاکم، چند پرسش و پاسخ طرح کرده ای که من متوجه ربط آن ها به نوشته و موضع خود نشدم. برای نمونه من در نوشته ی خود چرا باید منظورم از نظام، آن گونه که شما می گویید شاید یا باید فرماسیون تاریخی- احتماعی آن هم در مقیاس جهانی باشد؟ در حالی که شما خیلی ساده می توانستید با توجه به زمینه بحث دریابید که سخن بر نظام سیاسی حاکم و نسبت آن با کهریزک به منزله ی مثال استثنایی است. دوست گرامی معنای هر واژه را بر پایه ی کاربرد آن در متن و زمینه ی آن معنا می کنند، نه بر پایه ی معنایی جدا از متن و زمینه ی آن. مهم تر آن که من متوجه نشدم چرا من باید پاسخ گوی جنایت کروبی و موسوی باشم؟ من که به روشنی گفته ام کهریزک محصول ضروری کل نظام است و تلاش زیبا کلام را نیز به مثابه عنصری از اصلاح طلبان، در تبرئه نظام نقد کرده ام. شما اگر مرعوب یک وجب عنوانی که در پی نام زیبا کلام ردیف کرده اید، نبودید این پرسش ها را از ایشان باید می پرسیدید، نه از من. پارسا نیک جو

    پاسخحذف
  2. مسعود بهبودی

    http://hadgarie.blogspot.de/2013/11/385.html

    پاسخحذف