سعدی شیرازی
( ۵۶۸ - ۶۷۱ هجری شمسی)
حکایت سوم
(گلستان با ب اول، ص 18
ـ 21)
شین
میم شین
پدر بخندید و ارکان دولت بپسندیدند و برادران برنجیدند.
تا مرد سخن نگفته باشد
عیب و هنرش نهفته باشد
·
معنی تحت اللفظی:
·
پدر از شنیدن بیت سرشته به دیالک
تیک پسر شاد شد و درباریان آن را خوشایند یافتند، ولی برادران رنجیده خاطر شدند.
·
تا زمانی مرد لب به سخن باز نکرده،
حسن و عیبش مستور و ناشناخته می ماند.
1
پدر بخندید و ارکان دولت بپسندیدند و برادران برنجیدند.
·
سعدی با این حکم (جمله)، دیالک تیک
وسیله و فونکسیون (عملکرد) را به شکل دیالک تیک ابراز نظر و تأثیرگذاری مثبت و یا
منفی بسط و تعمیم می دهد.
·
اگر شاهزاده ی بظاهر حقیر، دست به
روشنگری نزده بود، نه به اشاعه اندیشه نایل می آمد و نه می توانست موضع فکری خویش را
عیان سازد و نتیجتا تأیید و یا تکذیب این و آن را برانگیزد.
2
·
روشنگری در قاموس کانت نیز همین
است:
·
خروج انسان از الکنیتی (کودک وارگی
ئی) که تقصیر خود او نیست.
·
روشنگری یعنی خوداندیشی و افشاندن
بذر اندیشه در مزرع ضمیر توده ها (احسان طبری)
·
روشنگری موضعمندی را در بطن خود
نهفته دارد و موضعمندی به تمیز سوبژکت از اوبژکت می انجامد.
·
اشیاء جامد اوبژکت اند و فاقد موضع
خاص خود.
·
کسی از آنها نمی رنجد.
·
کسی هم در آنها رفیق راه زندگی نمی
جوید.
·
سوبژکت اما موضع خاص خود را می
گیرد و در نتیجه ی موضعمندی، برای خود دوست می یابد و دشمن می تراشد.
·
گروهی او را به دلیل موضعش می
پسندند و گروهی می آزارند.
تا مرد سخن نگفته باشد
عیب و هنرش نهفته باشد
·
سعدی با این بیت چه می کند؟
3
تا مرد سخن نگفته باشد
عیب و هنرش نهفته باشد
·
سعدی با این بیت موجز، اولا همان کاری
را می کند که کارل مارکس کرده است:
·
گذار از خطه خاص به عالم عام:
·
گذار از ابراز نظر شاهزاده (خاص) به
ابراز نظر بطور کلی (عام)
·
آموزش تفکر مفهومی همین است، که
شیخ شیراز به عهده گرفته است.
·
تفکر دیالک تیکی همین است، دیگر.
·
درجا نزدن در فاکت های منفرد مرده.
·
تعمیم بخشیدن به تجربه مشخص و معین.
4
تا مرد سخن نگفته باشد
عیب و هنرش نهفته باشد
·
سعدی با این بیت، به تئوریزه کردن کردوکار
شاهزاده می پردازد:
·
ابراز نظر شاهزاده و تأثیرگذاری بر
شنونده را سعدی به مثابه تجربه ای مشخص به خدمت می گیرد و تئوری عام فراگیری از آن
استخراج می کند:
·
دیالک تیک شناخت تجربی ت شناخت نظر
(امپیریکی ـ تئوریکی) همین است.
·
اگر کسی ابراز نظر نکند، موضع فکری
او، حسن و عیب او ناشناخته می ماند.
·
این حکم سعدی بلحاظ معرفتی ـ نظری
(تئوری شناخت) به چه معنی است؟
5
·
بنظر سعدی میان ابراز نظر و افشای
موضع فکری خویش، نشان دادن حسن و عیب خویش، رابطه دیالک تیکی وسیله و هدف بر قرار
است.
·
ابراز نظر وسیله معرفی موضع فکر و
در تحلیل نهائی موضع طبقاتی خویش است.
·
سخن هر کس، آئینه تجلی و تظاهر حسن
و عیب او ست.
6
·
اگر شاهزاده ابراز نظر نکرده بود، از
هر نظر ناشناخته مانده بود.
·
ولی پس از ابراز نظر، بلحاظ
سوبژکتیف، یعنی در نظر خود و دیگران، «از ناچیزی به چیزی» (حکیم طوس) بدل شده است.
·
این بدان معنی است که شناخت ـ خواه
خوشناسی و خواه خودشناسانی و خواه دگرشناسی ـ سرچشمه تعالی سوبژکتیف است، منبع عشق
و نفرت است.
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر