۱۳۹۱ دی ۱۷, یکشنبه

سیری در جهان بینی ملا نصرالدین (4)

ملا نصرالدین (وفات در سال ٦٨٣ هجری، مطابق ١٢٨٤ میلادی)
ملا نصرالدین شخصیتی داستانی و بذله‌گو در فرهنگ‌های عامیانه ایرانی، افغانی، ترکیه ‌ای، عربی، کردی، قفقازی، هندی، پاکستانی و بوسنی است که در یونان هم محبوبیت زیادی دارد و در بلغارستان هم شناخته ‌شده است.

وزن گربه
روزی ملا يك من گوشت خريد و به خانه آورد.
به زنش داد و گفت:
« امشب مهمان دارم.
اين يك من گوشت را كباب كن تا جلوي آنها بگذارم.»   
ملا پس از گفتن اين حرف ها از خانه بیرون رفت.
زن ملا بلافاصله گوشت ها را كباب كرد و با چند تن از دوستان و همسايگان كباب سيري خورد.
شب وقتي ملا به خانه آمد و سراغ كباب را گرفت، زن حیله گر گفت:
«من در حال درست كردن آتش برای كباب بودم،
ناگهان متوجه شدم که گربه آمده و تمامی گوشت ها را خورده است.
حالا بهتر است غذاي ديگري براي مهمان تهیه كني.»
ملا بی درنگ رفت و گربه را كه در گوشه ای لم بود، گرفت .
بعد ترازوئي آورد و وزنش کرد.
وزن گربه كمتر از يك كيلو بود.
بعد با عصبانيت به زنش گفت:
«زن دروغگو!
اگر اين گربه يك من گوشت خورده باشد، وزنش باید حداقل  بیشتر از يك من باشد.
وزن این بیچاره ولی کمتر از یک کیلو ست!»
پایان
  
ویرایش و تحلیل از شین میم شین

·        این حکایت ملا از ارزش سوسیولوژیکی و معرفتی ـ نظری (تئوری شناخت) خاصی برخوردار است و تحلیل دیالک تیکی آن، برای درک دیالک تیک زن و مرد در هفت قرن پیش ضرورت دارد.

تز اول
 روزی ملا يك من گوشت خريد و به خانه آورد.
به زنش داد و گفت:
« امشب مهمان دارم.
اين يك من گوشت را كباب كن تا جلوي آنها بگذارم.»   
ملا پس از گفتن اين حرف ها از خانه بیرون رفت.
زن ملا بلافاصله گوشت ها را كباب كرد و با چند تن از دوستان و همسايگان كباب سيري خورد.

·        از سرتاپای این تز حماقت و زن ستیزی می تراود:

·        چرا و به چه دلیل؟

الف
·        اولا به هنگام آمدن مهمان در هر خانواده ای، زن خانه بیشتر از همه به دست و پا می افتد تا آبروی شان پیش بیگانه نریزد.
·        زنان خانه دار همچنان و هنوز به هنگام پذیرائی از مهمان، چه بسا خود حتی لب به غذا نمی زنند تا مهمان سیر دل بخورد و بعد نگوید که رفتیم و گرسنه ماندیم.

ب
·        هیچ زن با شعوری گوشتی را که برای مهمان تهیه شده، به دوست و آشنا نمی دهد.
·        این جور کردوکارها نه با عقل و منطق سازگارند و نه با سنت جاری در جامعه.

ت
·        در این حکایت دیالک تیک  زن و مرد وارونه می شود.
·        زن به عنوان قطب تعیین کننده در این دیالک تیک به خورد خواننده داده می شود.
·        آن سان که جای حاکم و محکوم عوض می شود و زن به قطب ستمگر خودپرستی استحاله می یابد.
·        در حالیکه قضیه درست بر عکس است.
  
تز دوم
شب وقتي ملا به خانه آمد و سراغ كباب را گرفت، زن حیله گر گفت:
«من در حال درست كردن آتش برای كباب بودم،
ناگهان متوجه شدم که گربه آمده و تمامی گوشت ها را خورده است.
حالا بهتر است غذاي ديگري براي مهمان تهیه كني.»
  
·        در همین تز دست نویسنده حکایت حسابی رو می شود.
·        او بی شرمانه زن ملا را حیله گر می نامد.

·        این اما به چه معنی است؟

الف
·        این اولا به معنی ضعف استه تیکی و تکنیکی این حکایت است.
·        مؤلف این حکایت کمترین خبری از نویسندگی ندارد.
·        چون نویسنده باید به عینیت رویدادها توجه جدی داشته باشد و حکایت را از این لحاظ مخدوش نسازد.

ب
·        در این تز هم زن ستیزی نویسنده حکایت برملا می گردد.

·        چرا و به چه دلیل؟

1
·        اولا به این دلیل که او زن ملا را زن دروغگوئی جا می زند که خودش گوشت را خورده و به حساب گربه می گذارد.

2
·        ثانیا زن ملا را  خرفت و خودخواه جا می زند.
·        چون او بی اعتنا به آبروی خود و همسرش پیش مهمان، گوشت را به این و آن می خوراند.

3
·        ثالثا زن ملا را موجودی لومپن و مسئولیت ناشناس قلمداد می کند.
·        چون هیچ موجود شخصیت مندی غذای مهمان را به در و همسایه و دوست و آشنا هدیه نمی کند.

تز سوم
ملا بی درنگ رفت و گربه را كه در گوشه ای لم بود، گرفت .
بعد ترازوئي آورد و وزنش کرد.
وزن گربه كمتر از يك كيلو بود.
بعد با عصبانيت به زنش گفت:
«زن دروغگو!
اگر اين گربه يك من گوشت خورده باشد، وزنش باید حداقل  بیشتر از يك من باشد.
وزن این بیچاره ولی کمتر از یک کیلو ست!»

·        ارزش معرفتی ـ نظری این حکایت در این تز است.

·        چرا و به چه دلیل؟

الف


·        چون ملا برای تمیز حقیقت از دروغ در ادعای زن به محک تجربه روی می آورد.
·        اگر گربه یک من گوشت خورده باشد، وزنش باید قاعدتا و بنا بر تجربه افزایش یابد.
·        خواجه شیراز هم به محک تجربه اشاره کرده است:

خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود، هر که در او غش باشد.

·        برای تعین عیار هر کس و هر چیز محک تجربه بهترین است.
·        این نظر معرفتی ـ نظری خواجه شیراز از سرتاپا علمی و مارکسیستی است.

·        در تئوری شناخت مارکسیستی ـ لنینیستی نیز معیار حقیقت احکام، پراتیک است.

ب
·        این شیوه کشف حقیقت دعاوی را امپیریسم (تجربه گرائی) می نامند.

·        مراجعه کنید به دیالک تیک پراتیک و تئوری، امپیریسم  در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

·        ملا نیز بر پایه همین تجربه به ادعای دروغین همسرش پی می برد و او را دروغگو می نامد.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر