۱۳۹۱ آبان ۲۴, چهارشنبه

سیری در کاریکاتوری از مانا نیستانی (3)

 سرچشمه
:صفحه فیس بوک
هواداران مانا نیستانی
Mana Neyestani Fan Page
تحلیل واره ای از میم حجری

  اختراع کله مربعی ها
 Square Heads(8)- Invention
 
·        عنوان این کاریکاتور غول آسای مانا «اختراع کله مربعی ها» ست.
·        این ظاهرا هشتمین کاریکاتور مانا تحت همین عنوان است.
·        ما باید به ترفندی بخش های هفتگانه پیشین را نیز بدست آوریم و مورد مطالعه دقیق قرار دهیم.

·        این اثر ژرف عمق ناپیدای مانا از پنج تصویر تشکیل شده است:

الف

·        در سه  تصویر اول، از سرمی، مایعی قطره قطره به کله انسان واره کله مربعی جاری می شود.
·        این سه مرحله را می توان مرحله تشکیل، تربیت و یا مسخ انسان واره کله مربعی تلقی کرد.

ب

·        در تصویر چهارم انسان واره یاد شده بکلی مسخ  شده است.
·        او در این تصویر مرحله مسخ نظری (تئوریکی) را با موفقیت پشت سر نهاده و وارد مرحله پراتیک شده و به تولید چرخ مشغول است.


·        بیننده بی اختیار به یاد فیلمی از هالیوود تحت عنوان کافکا با هنرنمائی جرمی ایرن در نقش کافکا می افتد:
·         بوروکراسی عریض و طویلی مشغول مسخ آدم ها ست.
·        فناوران و علمای بوروکراسی بسان جوشکارانی خبره روی کله آدمها کار می کنند و از آنها ددان درنده ای، ماشین های هدایت شونده همنوعکش قسی القلبی سرهم بندی می کنند و با قرار دادن عکس اندیشندگان جامعه در اختیار آنها، قتل سیستماتیک خوداندیشان خطرناک جهنم جامعه را سازمان می دهند.

ت

·        انسان واره کله مربعی در تصویر پنجم، از چرخ های تولید شده، برای حمل مربعی به عنوان مواد خام جهت تولید دایره استفاده می کند.
·        ظاهرا در این مرحله سیکل تولید دایره بسته می شود.   

·        ما نخست هر کدام از تصاویر پنجگانه را مستقلا مورد تأمل قرار می دهیم:

تصویر اول

·        در تصویر اول از سرم سرشار از مربع، قطره قطره مربع به کله انسان واره کله مربعی جاری می شود.
·        این بدان معنی است که در کله انسان واره کله مربعی قطره قطره مربع تزریق می شود.
·        این از سوی دیگر حاکی از آن است که فرم کله و فرم قطره با هم انطباق مطلق دارند.
·        شاید بتوان گفت که تغذیه بر وفق مراد انسان واره کله مربعی است.

تصویر دوم

·        در تصویر دوم اندک اندک فرم قطره ها عوض می شود:
·        مانی پولاسیون تدریجی محتوای سرم بی سر و صدا آغاز می  شود.
·        تغییر فرم قطره های سرم اما نه ناگهانی و نه یکباره، بلکه بتدریح صورت می گیرد، تا واکنش انزجارآمیز انسان واره را برنیانگیزد.
·        می توان گفت که مسخ انسان واره بطور برنامه ریزی شده و سنجیده صورت می گیرد.

تصویر سوم

·        در سرم تصویر سوم از مربع حتی قطره ای باقی نمانده است.
·        بلکه به جای مربع قطره قطره دایره به کله انسان واره کله مربعی جاری می شود.
·        می توان گفت که مسخ روانی ـ نظری ـ ایدئولوژیکی با موفقیت صورت گرفته و انسان واره  به دایره خوگر شده و مربع را بکلی فراموش کرده است.

1

·        شاید بتوان گفت که انسان واره کله مربعی با ماهیت مربعین خویش بیگانه گشته است:
·        یعنی بطرز ترفندمندی از خودآگاهی طبقاتی خویش تخلیه شده است، بی آنکه حتی روحش از آن باخبر باشد.

2

·        شاید بتوان گفت که انسان واره کله مربعی با شعور کاذب، یعنی با شعور انسان واره های کله دایره ای تغذیه فکری شده است.
·        به قول بازجویان ساواک، «شست و شوی مغزی داده شده است.» 

3

·        این روند را می توان روند مسخ انسان نام داد:
·        روند ازخودبیگانه سازی انسان واره کله مربعی:
·        تزریق تردستانه شعور طبقاتی طبقه حاکمه به توده، ضمن تخلیه توده از شعور طبقاتی خویشتن خویش.

تصویر چهارم

·        در تصویر چهارم، انسان واره کله مربعی به تولید دایره مشغول است و بسان مجسمه سازی از سنگ مربعی شکلی دایره می تراشد.

الف

·        سؤال اول این است که چرا به جای مربع دایره تولید می کند؟

1

·        جواب این سؤال را مارکس صد و پنجاه سال پیش داده است:
·        انسان قبل از ساختن چیزی، مدل فکری آن چیز را در کله خود پیشاپیش می سازد و بعد بکمک مواد و مصالح معین به مدل فکری در عالم واقع مادیت و شیئیت (چیزوارگی) می بخشد، آن سان که نتیجه  نهائی کار با مدل فکری شباهت غریبی کسب می کند.

2

·        بنا بر تئوری مارکس، انسان واره کله مربعی با قطرات دایره ای شکل در کله، فقط می تواند دایره تولید کند و تولید می کند.

3

·        انسان واره کله مربعی با قطرات دایره ای شکل در کله، علیرغم داشتن کله مربعی شکل، دایره تولید می کند.

·        چرا نه مربع، بلکه دایره تولید می کند؟

·        دلیلش این است که در دیالک تیک فرم و محتوا، یعنی در دیالک تیک فرم کله و محتوای کله، نقش تعیین کننده از آن محتوا ست، از آن قطرات دایره ای شکل است.

ب

·        اکنون این سؤال پیش می آید که چرا او همیشه از سنگ مربعی شکل دایره تولید می کند؟

1

·        شاید بتوان گفت که تحمیق همچنان و هنوز بلحاظ پسیکولوژیکی بطور برنامه ریزی شده و سنجیده تداوم پیدا می کند.
·        انسان واره کله مربعی، سنگ را به مثابه مواد خام خودی، یعنی از جنس خود می بیند، علیرغم اینکه نه مربع، بلکه دایره تولید می کند.

2

·        شاید بتوان گفت که انسان واره کله مربعی  منافع طبقه حاکمه را به مثابه منافع طبقاتی خویشتن خویش استنباط می کند.

3

·        این ـ در تحلیل نهائی ـ به معنی عجز مطلق او از تمیز منافع شخصی و طبقاتی از منافع طبقه حاکمه است:
·        این به معنی  وداع با خودآگاهی طبقاتی است.

4

·        شاید بتوان به این کردوکار طبقه حاکمه، نام عوامفریبی با فرم فریبا برای تولید محتوای از خودبیگانه داد:
·        انسان واره کله مربعی با فرم مربعین فریبای سنگ فریفته می شود تا کالای مورد علاقه طبقه حاکمه را، یعنی دایره را در نهایت خریت و بی خبری از خویشتن و کردوکار خویشتن تولید کند و خوش باشد.

تصویر پنجم

·        در تصویر پنجم انسان واره کله مربعی از دوایر تولید شده برای حمل سنگ مربعی شکل به مثابه مواد خام برای تولید دایره استفاده می کند.

1

·        در این مرحله، سیکل تولید بسته شده است:
·        تولید دایره از سنگ مربعی شکل ـ استفاده از همان دوایر تولید شده برای حمل مواد خام مربعی شکل، یعنی برای بازتولید شرایط تولید دایره از سنگ مربعی شکل.

2

·        آنچه همیشه رعایت می شود:
·        مربع به مثابه فرم است برای تولید دایره به مثابه محتوا!
·        انسان واره کله مربعی شکل و مواد خام مربعی شکل برای تولید کالای دایره ای شکل برای طبقه حاکمه کله دایره ای.

3

·        فرم دمخور مولدین به عنوان وسیله ای برای عوامفریبی برای تولید دایره به مثابه کالای بیگانه با مولدین:
·        شاید بتوان از تبدیل کالا به خصمی بر ضد مولدین سخن گفت.

4

·        ضمنا شاید بتوان گفت که عوامفریبی با سوء استفاده از فرم در تمامت مدت تولید دایره و در تمامت مدت بازتولید شرایط تولید دایره ادامه می یابد.

·        این کاریکاتور مانا اما حرف های بسیار زیادی برای گفتن دارد.
·        حقایق بمراتب بیشتری و ژرفتری برای گفتن دارد.

·        لایتناهی بودن بلحاظ غنای محتوائی و صوری در طبیعت آثار هنری است.
·        وگرنه آثار هنری به میراث مانده از جهان باستان پس از هزاران سال نمی بایستی جاذبه ای برای بنی بشر داشته باشد.  
ادامه دارد

۱ نظر:

  1. مهر مازانی
    من ارتباط این بحث را با تصویر خانم فیروز نفهمیدم. اگر میشود توضیح دهید. تشکر

    میم حجری

    خیلی ممنون.
    این کاریکاتور با مریم فیروز ارتباط ندارد.
    ما دنبال عکسی از کاریکاتوریست گشتیم و به این عکس در گوگل برخوردیم و به سبب محتوای کاریکاتور، این عکس را مناسب یافیتم.
    اگر تحلیل این کاریکاتور فوق العاده ژرف مانا را خوانده باشید، شاید ارتباط جهان بینانه ای با مادر و سردار دلاور ما پیدا کنید.
    یاد خروشانش به یاد باد.

    پاسخحذف