• شعور طبقاتی عبارت است از
الف
• انعکاس شرایط وجودی و مادی هر طبقهب
• انعکاس رابطه آن طبقه نسبت به طبقات و اقشار دیگر جامعه
ت
• انعکاس رابطه آن طبقه نسبت به دولتپ
• انعکاس نقش عینی آن طبقه در توسعه اجتماعی.• شعور طبقاتی بوسیله کل طبقه و بنا بر مناسبات اجتماعی مادی آن تشکیل می شود و قوام می یابد.
شعور طبقاتی طبقات ماقبل کارگری
• شعور طبقاتی همه طبقات ما قبل کارگری تحت نفوذ کم و بیش شدید توهمات راجع به جایگاه عینی خود و نقش تاریخی خود بوده است.
• مثلا بورژوازی آغازین برقراری «حاکمیت جاودان خرد» را که در آن آزادی، برابری و برادری حاکم خواهد بود، رسالت خود تصور می کرد.
• حقیقت اما به قول کلاسیک های مارکسیسم از قرار زیر بوده است:
الف
• «ما اکنون می دانیم که این «حاکمیت جاودان خرد» چیزی جز حاکمیت ایدئال بورژوازی نبوده است.
ب
• منظور از عدالت ابدی، دستگاه عدلیه بورژوازی بوده است.
ت
• منظور از برابری، تساوی بورژوائی مردم در برابر قانون بوده است.
پ
• مالکیت بورژوائی بمثابه یکی از بنیادی ترین حقوق بشر اعلام شده است.
ث
• دولت خرد مندرج در «قرارداد اجتماعی» ژان ژاک روسو بصورت جمهوری دموکراتیک بورژوائی تحقق یافته است و نمی توانست هم جز آن باشد.»
• (کلیات مارکس و انگلس، جلد 19، ص 190)
1
توهمات موجود در شعور طبقاتی بورژوازی انقلابی آغازین
• توهماتی که طبقات انقلابی آغازین در باره خود داشته اند، اما مانع آن نشده که آنها از انجام وظایف تاریخی خود عاجز بمانند.2
• توهمات طبقاتی فوق الذکر به دلایل زیر در تاریخ نقش مترقیانه ای ایفا کرده اند.
الف
• چون عمل طبقه مربوطه را پر و بال داده اند.ب
• چون وسیله بسیج اقشار وسیعی از توده های خلق برای مبارزه بر ضد نظام اجتماعی فرتوت گشته اند.
ت
• چون بدون شرکت فعال توده های خلق در حوادث تاریخی، تحول اجتماعی بنیادی و ژرف امکان ناپذیر بوده است.
3
• به علل عینی زیر پیدایش توهمات در شعور طبقاتی طبقات انقلابی غیرپرولتری آغازین خود ضرورتی تاریخی بوده است:
الف
• چون طبقه انقلابی آغازین از همان آغاز که در مقابل یک طبقه دیگر قد علم می کرد، نمی توانست خود را بمثابه نماینده طبقه خاصی معرفی کند و نه نماینده کل جامعه.
ب
• طبقه انقلابی آغازین در آغاز بحق خود را نماینده کل جامعه قلمداد می کرد.
ت
• چون درآغاز، منافع آن طبقه با منافع کل جامعه در پیوند بوده و انطباق داشته است.
پ
• چون تحت فشار مناسبات موجود هنوز نمی توانست به تحقق منافع خاص خود نایل آید.
• (کلیات مارکس و انگلس، جلد 3، ص 47)
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر