۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۳, جمعه

سوسیالیسم و کمونیسم اوتوپیکی (6)


هنری د سن سیمون (1760 ـ 1825 )
مؤسس مکتب فکری اقتصادی ـ اجتماعی علمی موسوم به سن سیمونیسم
پدر جامعه شناسی علمی و سوسیالیسم اوتوپیکی
از مبارزان جنگ استقلال آمریکا (1706 ـ 1783) بر ضد انگلیس
از طرفداران انقلاب کبیر فرانسه 1789
در سال 1794 کم مانده بود که به گیوتین سپرده شود

سوسیالیسم و کمونیسم اوتوپیکی
پروفسور دکتر وینفرید شرودر
برگردان شین میم شین

II
آموزش سوسیالیستی ـ اوتوپیکی سن سیمون

• آموزش سوسیالیستی ـ اوتوپیکی سن سیمون از محتوای معرفتی ژرفتری برخوردار است.
• بی دلیل نیست که انگلس می نویسد:
• «ما در سن سیمون به وسعت نظر نبوغ آمیزی برمی خوریم که تقریبا کلیه افکار غیر اقتصادی سوسیالیست های ما بعد را بصورت نطفه ای در بر دارد.»

• سن سیمون نه تنها با اعلام کار صنعتی بمثابه ماهیت کار و با منشاء قرار دادن تولید صنعتی مدرن، از حد فوریه پا فراتر می گذارد، بلکه علاوه بر آن بصورت نطفه ای درمی یابد که «موقعیت اقتصادی شالوده مؤسسات سیاسی را تشکیل می دهد» و بصراحت تمام از «تبدیل حکومت سیاسی بر مردم به اداره چیزها و هدایت و رهبری روندهای تولیدی» سخن می گوید.
• انگلس، علاوه بر این، یادآور می شود که عالی ترین کشف سن سیمون در سال 1802 میلادی عبارت از این بود که او انقلاب فرانسه را بمثابه مبارزه طبقاتی میان تهیدستان، بورژوازی و اشراف تلقی می کند.
• انگلس بدین طریق به اهمیت طرح تاریخی سن سیمون اشاره می کند، که شالوده گرایشات اصلاح طلبانه سیاسی و اجتماعی بوده است.

• سن سیمون و شاگردانش بر آن بودند که رهائی مولدان نعمات مادی، از بین رفتن سلطه سیاسی و اقتصادی مبتنی بر زور اقشار حاکم، محو استثمار، مبارزه رقابت آمیز و جنگ روند تاریخی قانونمندی است و انقلابات تاکنونی نیز بخشی از این روند بوده اند.
• بنظر سن سیمونیست ها هر مرحله توسعه مولدان (برده داری، فئودالیسم و کارمزدوری سرمایه داری) با تئوری فلسفی و با نظام اجتماعی و سیاسی معینی انطباق داشته و هر گام پیشرفتمند غلبه بر ایدئولوژی حاکم قبلی و سرنگونی نظام اجتماعی و سیاسی حاکم را ضرور و لازم داشته است.

• سن سیمون و شاگردان او بنا بر طرح تاریخی خود به این نتیجه منطقی رسیده بودند که کلیه انقلابات تاکنونی «فقط استثمار انسان بوسیله انسان را تعدیل کرده اند» و اکنون زمان تحقق انقلابی فرارسیده که «توده های کارگر» را از استثمار کسانی که «دارائی شان نتیجه کار کارگران است»، آزاد خواهد ساخت و نظام اجتماعی ئی را پدید خواهد آورد که در آن «هرکس به اندازه استعدادش کار خواهد کرد و به اندازه کارش مزد خواهد گرفت» و استعدادهای خادم به عموم مقام رهبری جامعه بدست خواهند داشت.


• سن سیمونیست ها آشکارا اعلام می دارند که نظام اجتماعی نوین تنها زمانی بطور کامل تحقق خواهد یافت که قانون مالکیت موجود، که «استثمار انسان بوسیله انسان» را مجاز می داند، از بین برود. (درس های بازارد، 1828 ـ 1830، چاپ دوم، 1854)

• اما از آنجا که سن سیمون و شاگردان اوفقط به شناخت نطفه ای از تضاد طبقاتی میان پرولتاریا و بورژوازی و ریشه های اقتصادی آن نایل آمده بودند، فقط به برداشتن اولین قدم در راه شناخت تاریخ، بمثابه تاریخ مبارزات طبقاتی و در راه درک خصلت دیالک تیکی توسعه تاریخی قادر شدند.
• آنها ظاهرا میان تضادهای اجتماعی و تضادهای مبتنی بر تقسیم کار میان انسان ها و مبارزه رقابت آمیز تفاوتی قائل نبودند.
• از این رو سن سیمونیست ها، علاوه بر نطفه هائی از درک دیالک تیکی تاریخ، معتقد بودند که تاریخ یک روند ارگانیکی است، که در آن، دوره های بحرانی ـ دوره های مبارزه همه بر ضد همه ـ جای خود را به دوره های ارگانیکی می دهند، دوره هائی که همه انسان ها بطور متحد و یکپارچه به همکاری با هم می پردازند.

• سن سیمونیست ها برای انطباق منافع فردی با منافع عمومی از طریق مسالمت آمیز، انجام وظایف زیر را واجب می دانستند:


1

• روشنگری میان کلیه اقشار جامعه

2

• آموزش اخلاقی نوین

3

• همکاری فلاسفه با بانکداران.

• سن سیمون و شاگردان او، علیرغم این محدودیت های فکری در آموزش خویش، شناخت آینده ساز به میراث مانده از فلاسفه روشنگری راجع به جریان بالنده تاریخ از نازل به عالی را در راستای درکی دیالک تیکی از تاریخ، توسعه و تکامل بخشیده اند و حتی از حد مورخین بورژوائی قرن نوزدهم پا فراتر نهاده اند، که مبارزه طبقاتی را در مبارزه میان طبقه متوسط و اشراف خلاصه می کردند و پیروزی طبقه متوسط، یعنی برقراری نظام بورژوائی را پایان تاریخ قلمداد می نمودند.

• این حقیقت امر را نباید فراموش کرد که سن سیمون و سن سیمونیست ها به پذیرش پوزیتیویسم کومته تن در ندادند.

• کومته شناخت نطفه ای سن سیمون و سن سیمونیست ها در باره روند دیالک تیکی تاریخ را با توسعه اوولوسیونیستی مرکب از سه دوره متوالی تئولوژیکی، متافیزیکی و مثبت و یا پوزیتیو جایگزین می سازد که گویا یکدیگر را از میدان بدر می رانند.

• از مشخصات بارز سن سیمونیست ها، در مغایرت با متفکران بورژوائی آن زمان، عبارت از این بود که بنظر آنها توسعه تاریخی پس از حل تضادهای طبقاتی پایان نمی یابد.
• آنها صریحا اعلام می داشتند که توسعه تاریخی پس از حل تضادهای طبقاتی «بی وقفه، بدون بحران، به نحوی ثابت و قاعده مند و در هر لحظه ادامه می یابد.»

• انگلس سن سیمون و هگل را بمثابه یونیورسال ترین متفکران زمان خود می داند.

• این بزرگداشت انگلس از اهمیت بی تردید سن سیمون حکایت می کند.

انگلس می نویسد که دکترین سوسیالیسم و کمونیسم در انگلستان، در مقایسه با فرانسه و آلمان، منشاء دیگری داشته و «انگلیسی ها با مشاهده عملی افزایش سرسام آور فقر و ذلت، فساد اخلاقی و بی همه چیزی مردم (پاوپریسم) در میهن خود به آموزش علمی سوسیالیسم و کمونیسم می رسند.»

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر