دایرة المعارف مارکسیستی بحران
جوانان سوسیالیستی ـ کارگری آلمان
http://www.sdaj-netz.de
برگردان شین میم شین
فصل دهم
اتحادیه اقتصادی و ارزی اروپا
1
اسطوره تاریخی و تداوم
اسطوره تاریخی و تداوم
• بنا بر افسانه معروف خاص و عام، اتحادیه اقتصادی و ارزی اروپا (EWWU) به مثابه اقدامی برای برقراری صلح تلقی می شود.
• اتحادیه اقتصادی و ارزی اروپا (EWWU) به مثابه درس آموزی از فاجعه جنگ جهانی دوم قلمداد می شود.
1
واقعیت تاریخی
واقعیت تاریخی
• تمایلاتی در جهت تشکیل اتحادیه اقتصادی اروپا حتی در جنگ جهانی اول وجود داشت.
• بتمن هول وگ ـ صد اعظم آلمان ـ در تاریخ 9 سپتامبر 1914 می گوید:
• «آماج جنگ نیل به تأسیس اتحادیه اقتصادی اروپای مرکزی با توافقات گمرکی با فرانسه، بلژیک، هلند، دانمارک، اطریش ـ مجارستان و احتمالا ایتالیا، سوئد و نروز است.
• البته این اتحادیه بدون قانون اساسی، با برابرحقوقی ظاهری اعضای آن، ولی در واقع تحت رهبری آلمان، باید سیطره اقتصادی آلمان را در اروپای مرکزی تثبیت کند.»
• فاشیسم آلمان نیز آماج های مشابهی را دنبال می کند.
• از این رو، در بیانیه بانک آلمان (20 ژوئن 1940) می خوانیم:
• «در سازماندهی داخلی مجتمع ارزی آلمان تلاش به عمل خواهد آمد که اعتماد به رهبری آلمان تحکیم شود.
• بنابرین نباید از همان آغاز با اجبار زیاده از حد دول دیگر موجب رنجش آنها شد.
• توسعه این مجتمع در هر حال ضرورتا به اتحاد تنگاتنگی منجر خواهد شد.
• مهم این است که میان مارک آلمانی (که به مثابه ارز پایه در مجتمع ارزی، مقام حاکم را خواهد داشت) و ارز کشورهای دیگر این مجتمع امکان محاسبه آسان مورد موافقت قرار گیرد.
• آماج مجتمع ارزی آلمان عبارت است از اتحادیه ارزی و گمرکی اروپا.»
2
تداوم تاریخی
تداوم تاریخی
• تمایلات سرکردگی طلبانه آلمان میانه پس از 1945 عوض شده اند، ولی در ماهیت امر از تداوم برخوردار است.
• اتحادیه اقتصادی و ارزی اروپا (EWWU) در حال حاضر به معنای سیطره اقتصادی آلمان در اروپا عمل می کند.
• ترقی صادرات آلمان عمدتا ناشی از این حقیقت امر است که دولت های دیگر اروپا امکان حراست از اقتصاد خود را از طریق اقداماتی در زمینه گمرک و سیاست ارزی در برابر ابرقدرت اقتصادی آلمان از دست داده اند.
• کمبود کارآئی بلحاظ ساختاری مشروط این کشورها موجب افزایش بدهی خارجی آنها می شود.
• «اقدامات» به اصطلاح «همبستگی اروپائی» برای کشورهای عضو اتحادیه اروپا که زیر قرض های کلان رنج می برند، در اصل اقدامات همبستگی با بانک ها هستند که عنوان بدهکاری منطبق با آن را دارند.
• این اقدامات به اصطلاح همبستگی به از بین رفتن هرچه بیشتر استقلال و خودمختاری اعضای دیگر اتحادیه اروپا می انجامند:
• نخبگان سیاسی «کشورهای وام دهنده» ـ قبل از همه آلمان و فرانسه ـ خط مشی اصلی سیاست خزانه دولتی، اقتصادی و اجتماعی کشورهای بدهکار را دیکته می کنند.
بدین طریق، حقوق دموکراتیکی و اجتماعی جمعیت این کشورها عملا ملغی می گردد.
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر