۱۳۹۹ اردیبهشت ۲۰, شنبه

خود آموز خود اندیشی (۲۳۳)



شین میم شین

نه 
اندیشه مادرزاد وجود دارد
و
نه
 اندیشیدن مادرزادی.
اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار فراگرفت.

شیخ سعدی
(۱۱۸۴ ـ ۱۲۸۳ و یا ۱۲۹۱)
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص ۲۶)

حکایت هفتم
 (دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۲۶ ـ ۲۸)

۱
تحمل کن، ای ناتوان از قوی
که روزی تواناتر از وی شوی.

معنی تحت اللفظی:
ای مستضعف
ستم وارده از سوی دشمن قوی پنجه
را
تحمل کن.
برای اینکه روزی قوی تر از او خواهی گشت.


این صبر و تحمل از جنس تریاک است.

این تئوری ارتجاعی،
توده های مولد و زحمتکش را فلج می کند
و
روحیه پرخاش، مقاومت و پیکار
 را
 در آنها نیست و نابود می سازد:

۲
تیغ بر آر از نیام، زهر بر افکن به جام
کز قبل ما قبول و ز طرف ما رضا ست.
(خلیل خطیب رهبر، «دیوان غزلیات سعدی»، ‍ ص ۱۳)

معنی تحت اللفظی:
اگر
ما
را
به
ضرب شمشیر 
و
یا
به
وسیله زهر
بکشی،
فرقی در واکنش ما
نخواهی دید.

ما
اهل قبول و رضا هستیم.

سعدی در این بیت غزل،
دیالک تیک معشوق و عاشق  
را
 به
شکل دیالک تیک ستمگر و ستمکش داوطلب، دیالک تیک قاتل و داوطلب قتل، دیالک تیک زهر ده و زهر خور بسط می  دهد.

این به معنی تبدیل دیالک تیک عاشق و معشوق به دیالک تیک هیچ و همه چیز است.

این به معنی تنزل انسان تا حد سگ ولگرد بی شخصیت و ارزش و عزت نفس است.

این به معنی آدمیت زدائی از آدمیان به بهانه عشق کذایی است.
این به معنی وابستگی مطلق انسان مولد و زحمتکش به ارباب انگل و استثمارگر
 است.

این به
معنی
مطلق کردن تسلیم
است.

ایده ئولوژی برده داری
را
بهتر از این
نمی توان تبلیغ کرد.

حافظ
به
احتمال قوی
تحت تأثیر سعدی
به
تئوری رضا
رسیده است:
رضا به داده بده
وز جبین گره بگشا
که
بر من و تو در اختیار نگشاده است.

معنی تحت اللفظی:
به روزی مقره راضی باش و بی اخم و و تخم و خشم و خاموش باش.
براینکه
مشیت الهی
همین است
و
آدمیان
مختار نیستند.
یعنی
برده اند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر