درنگی در نعمات مادی و فکری و هنری و روحی و روانی بشری
الف
مریم
بنابراين كالا بيشتر شبيه فرزند آدم است تا خدا
۱
کالا مفهوم دقیقی نیست.
۲
در
این بحث
چون کالاپرستی موضوع بحث بود
به
عوض نعمات مادی و فکری و هنری
از
کالا
سخن رفت.
۳
کالا
مفهوم جدیدی
در
عصر جدید
است:
کالا
سلول اصلی و اساسی اندام جامعه سرمایه داری
است.
۴
نعمات مادی و فکری و هنری
شبیه فرزند همه اعضای جامعه نیستند.
۵
نعمات مادی و فکری و هنری
فقط
فرزند
مولدین شان
هستند.
طبقات
انگل جامعه
کالاپرست
نیستند
ولی
کالا
را
آلت دست
قرار می دهند
و
از
آن
برای تکثیر کالا
(پول، تجملات، ثروت، حرمسرا، اعتبار، امکانات برخورداری از عیش و نوش و عشرت و لذت و قدرت)
بهره برمی گیرند.
و گرنه
آنها
برافروزندگان جنگ های بی پایان
و
نابود کنندگان کالا و مولدین کالا
هستند.
۶
شعر شاعر
نعمتی هنری و استه تیکی و روحی و روانی
است
که
فقط
برای شاعر
شبیه فرزندش است
و
نه
برای هر رهگذر.
گاهی
هم
برای کسی که شعر حوایج روحی و فکری و روانی اش را رفع می کند.
۷
ای بسا کسا که دیوان شعر را زیر گلدان می گذارند
و
در زمستان
در
اجاق می اندازند.
جنگ
چیست
اگر فرمی از کالاسوزی و مولدان کالاسوزی
نیست؟
۸
ما
با
دیالک تیک مولد و مولود
در همه این موارد سر و کار داریم.
ب
مریم
خدا شبيه كالا نيست
۱
خدا و رب النوع و بت
نعمات فکری و روحی و روانی اند
که
انسان برای رفع حوایج فکری و روحی و روانی خود
خلق شان کرده است.
۲
دلیل وارونه کردن رابطه مولد و مولود
دلیل خالق جا زدن بت و رب النوع و خدا
و
مخلوق جا زدن انسان ها
چه بسا
عمدی بوده است
تا
مؤثریت نعمت فکری و روحی و روانی
تقویت و تکثیر و تشدید شود.
۳
ما با نوعی خودفریبی هم سر و کار داریم.
۴
یعنی
حتما
نباید
ناشی
از
«از خود بیگانگی»
باشد
یعنی
ناشی
از
به
باد فراموشی سپردن
در
اثر گذشت زمان
باشد.
۵
مثال
همه می دانند که فال بین
عوامفریبی بیش نیست
ولی
خودفریبانه نزدش می روند
حتی
پول می دهند تا فالش را ببیند
و
دروغ های خر پسند
تحویلش دهد.
۶
در چین چیانکایچک و حتی در ج. خ. چین
فال بینی
ممر درآمد مهمی است.
در چین چیانکایچک
حتی
سران سیاست و اقتصاد و غیره
مشتری مستمر فال بین ها هستند.
پ
مریم
خدا آخرين چيزى كه ما دوستش داريم البته اگر اسمش دوستداشتن باشه ، ما فقط
بدليل رفع حوايجمان به خدا متوسل مى شويم و ابراز عبوديتمان ريشه در
چشمداشت ما از خدا دارد و بس.
۱
همه نعمات مادی و فکری و هنری
هم
بسان بت و رب النوع و خدا
باب الحوایح
اند.
۲
کالایی که ارزش مصرف نداشته باشد
مشتری ندارد.
۳
خدایی که رفع حاجت نکند
پرستنده نخواهد داشت
ت
خدا ماحصل هيچ گونه كار و تلاشى از جانب ما نيست كه بدان عشق بورزيم مثل شعر يا هر نوع مولود ديگرى
۱
چرا.
بت پرست با همان زحمت و مشقت و ذلت
بت و صنم تولید می کند
که
کوزه گر
کوزه
تولید می کند
۲
خدا
قبلا
خورشید بوده است
ماه بوده است.
۳
رب النوع
بوده است
۴
خدا
قبلا
پدر بوده است.
۵
خدا
با
همان زحمت و مشقت و ذلت
تولید شده است
که
نان و آب و خانه و کارخانه تولید شده اند.
۶
خدا
نعمتی فکری و روحی و روانی بوده است.
۷
خدا
جواب سؤالات بی جواب نیاکان ما ست.
۸
تولید خدا
چیزی کمتر از تولید شعر و ترانه و تندیس
ندارد
۹
با
توسعه علم و فن
باب الحوایج ما
عوض می شود:
مثلا
اکنون
در
مبارزه با ویروس کرونا
علم و فن و فرهنگ
اندک اندک نقش باب الحوایج
بازی می کنند
۱۰
اگر علم و فن عاجز گردد
خلایق دوباره به درگاه خدا برمی گردند.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر