۱۳۹۸ بهمن ۱۰, پنجشنبه

بحثی راجع به نقد مذهب (۵)

 

کلینتون ریچارد داوکینز
 ‏ رفتارشناس و زیست‌شناس فرگشتی 
اهل بریتانیا
 استاد صاحب کرسی دانشگاه آکسفورد در «درک عمومی علم»
 از ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۸
 نویسندهٔ کتاب‌های علمی برای عموم 
  عضو انجمن سلطنتی علوم و انجمن سلطنتی ادبیات بریتانیا 
متبحر در تفسیر و آموزش 

ویکی‌پدیا
 
تحلیلی
از
شین میم شین
 
حریف دوم

 هر فرد آزاد اندیش در صورتیکه میل به دانستن داشته باشد و جویای حقیقت باشد از اندیشه استفاده می‌کند در غیر این صورت شما در پشت حصار ایمان باقی می‌مانید و باورهای خود را بدون ذره ای شک حفظ میکنید

سخن داوکینز 

نه 
 در
باره مسلمانان 
بلکه در باره تمام پیروان ادیان ابراهیمی 
صادق است
 شما 
به 
کسروی
 اشاره داشتید 
سرنوشت او چه بود 
به
 فروغ فرخزاد
 اشاره داشتید 
چه مقدار زشتی و ناملایمات فقط به دلیل زن بودن
 بر او چه در زمان حیات و چه پس از مرگ 
به وجود آوردند 
چون
 دین
 اندیشه 
را 
از 
شما 
می‌گیرد 
و
 شما 
نه 
تعریفی از انسانیت 
دارید
 و
 نه
 حقیقت.

چون به آن مسائل ایمان دارید.
 
ما 
این فرمایشات حریف دوم 
را
نخست تجزیه و بعد تحلیل می کنیم
تا
ضمنا
تفکر مفهومی
را
تمرین کنیم:
 
۱
 هر فرد آزاد اندیش
 در 
صورتیکه 
میل به دانستن داشته باشد 
و 
جویای حقیقت باشد 
از اندیشه استفاده می‌کند 
در غیر این صورت شما در پشت حصار ایمان باقی می‌مانید
 و 
باورهای خود را بدون ذره ای شک
 حفظ می کنید.
 
این جمله حریف 
که
ضمنا
سوسیال ـ دموکرات
هم
تشریف دارد،
مملو از عیب و ایراد است.
 
ایراد اول
 
 هر فرد آزاد اندیش
 در 
صورتیکه 
میل به دانستن داشته باشد 
و 
جویای حقیقت باشد 
از اندیشه استفاده می‌کند
 
به
نظر حریف علامه 
که 
هنری جز تکرار طوطی وش هارت و پروت های داوکینز
 ندارد،
فقط
تحفه های آزاد اندیش
و
نه
هر کس و ناکس  
برای شناخت و کشف حقیقت
از
اندیشه
استفاده می کند.

ایراد دوم
 
 هر فرد آزاد اندیش
 در 
صورتیکه 
میل به دانستن داشته باشد 
و 
جویای حقیقت باشد 
از اندیشه استفاده می‌کند
 
حریف دوم 
از
تعریف مفهوم اندیشه
بی خبر است
و
نمی داند که آیات و روایات و احادیث و اخبار و باورهای مذهبی و خرافی
هم
اندیشه محسوب می شوند
و
نه
تیشه و بیشه.
 
ایراد سوم
 
 هر فرد آزاد اندیش
 در 
صورتیکه 
میل به دانستن داشته باشد 
و 
جویای حقیقت باشد 
از اندیشه استفاده می‌کند 
 
حریف دوم 
حتی
حرف زدن بلد نیست.
به
 همین دلیل
 به 
عوض استفاده از فعل اندیشیدن، استفاده از اندیشه
را
به 
کار
می برد.
 
و
یا
من ـ زورش
تکرار «اندیشه های» امثال داوکینز
است.
یعنی
همان کاری که خود او و امثال او شب و روز می کنند.
 
 
ایراد چهارم
 
 هر فرد آزاد اندیش
 در 
صورتیکه 
میل به دانستن داشته باشد 
و 
جویای حقیقت باشد 
از اندیشه استفاده می‌کند 
 
ایراد چهارم حریف دوم
عوضی گرفتن مغز با خورجین است.
 
حریف دوم خیال می کند
که
مغز آزاد اندیشان کذایی
مثل خورجینی
مملو از اندیشه های این و آن (امثال داوکینز که نه از خدا خبر دارند و نه از خرما و خورجین)
است.
 
 
مغز آدمی
اما
چیست؟
 
ایراد پنجم
 
 هر فرد آزاد اندیش
 در 
صورتیکه 
میل به دانستن داشته باشد 
و 
جویای حقیقت باشد 
از اندیشه استفاده می‌کند  
 
حریف دوم
خیال می کند
که
آزاد اندیش کذایی
اراده به تفکر می کند
و
می نشیند و می اندیشد
تا
بداند 
و
حقیقت کذایی گمشده
را
بیابد.
 
حریف دوم
از
روند و روال تفکر
بی خبر است.
 
اصلا
نمی داند
که
دانش و شناخت و حقیقت
چیست.
 
تنها چیزی که حریف دوم و امثال او
می دانند،
دعوت مردم به مطالعه لاطائلات ضد علمی داوکینز
است.
 
مذهبی جماعت
هم
همین کار او 
را
از 
دیرباز
انجام می دهند:
آنها به عوض دعوت به مطالعه لاطائلات داوکینز، 
دعوت به مطالعه قرآن
 می کنند.

با
خرخوانی
اما
هرگز
خری 
خردمند نمی شود.


مثال:
آب تحت فشار جو در ۱۰۰ درجه سانتیگراد می جوشد.

این یک حقیقت امر فیزیکی است.

بشریت
چگونه به این حقیقت امر فیزیکی دست یافته است؟

آیا
کتاب خوانده است؟

آیا
نشسته است و اندیشیده است؟

ادامه دارد. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر