۱۳۹۸ بهمن ۴, جمعه

پروا و پرواز و پارس و پرخاش (۲۳۵)


جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 
 

یلسر عزیزی
 
این برف
این سفیر سلامت
بر رنج‌زار شهر و دیارم
شیرین نشسته است

یا این نوید نوازش نیز
چونان تمام من و ما
از خویش خسته است؟

پایان

معنی تحت اللفظی:
این برف به مثابه سفیر سلامت
بر ذلتکده شهر و دیارم خوش نشسته است
و
ذلتکده
علیرغم نوید نوازش این برف
بسان همه ما
از دست خویشتن خویش
خسته است.

 
ویرجینیا وولف
(۱۸۸۲ ـ ۱۹۴۱)
رمان‌نویس، مقاله‌نویس، ناشر، منتقد و فمینیست انگلیسی

ناپلئون و موسولینی هر دو مؤکداً بر حقارت زنان اصرار می‌ورزیدند،
زیرا اگر زنان حقیر نبودند، آنها نمی‌توانستند بزرگ باشند.
این امر تا حدودی نیاز مردان را به زنان توضیح می‌دهد...
از
کتاب
اتاقی از آن خود»

۱
ایرادات این سخن ویرجینیا ولف کجا ست؟
 

نه.
داداش.
خود را بسان سید علی
مزن به کوچه علی چپ

۱
ما گفته ایم:
آته ئیست ها
بدیلی برای دین به عنوان فرمی از شعور
ندارند.

۲
یعنی
بدون شعور
یعنی
در شرایط بدتر از شرایط حشرات الارض
زندگی می کنند.

۳
دین = شعور وارونه

۴
شعور وارونه اما هزاران بار بهتر از بی شعوری است
 
سعید سیاوش
انتشار پست های ضد خدا از دید من
می تواند دلایل روانشناختی داشته باشد

۱
ممنون
این جمله بندی
غلط است.

۲
دلایل پسیکولوژیکی درست است و نه دلایل پسیکولوژیستی (روان شناختی)

۳
پسیکولوژی = روان شناسی = یکی از علوم منفرد

۴
پسیکولوژیسم = یک مکتب فلسفی ضد علمی و خرافی امپریالیستی 
که
 جامعه 
را
 با
 توسل به مفاهیم پسیکولوژیکی
تحریف می کند.

۵
خداستیزی
کسب و کار جریانات ارتجاعی و عنقلابی متنوع زیر است:
آنارشیسم
حکمتیسم (حزب کمونیسم کارگری)
آته ئیسم
آگنوستیک
سطل ننه ات طلبیسم
....

۶
این فرمی از مبارزه طبقاتی ارتجاعی است و علت پسیکولوژیکی ندارد.

۷
قبل از همه
علت طبقاتی
و
معرفتی ـ نظری
دارد:
کفگیر حضرات به ته دیگ خورده و چیزی در کله و چنته ندارند
به
همین دلیل
به
خرافات مذهبی حمله می برند تا خود را خردگرا جا بزنند.

۸
ضمنا خیال می کنند که فاشیسم و فوندامنتالیسم جماران
جریانی اسلامی 
است
و
اسلام ستیزی 
فرمی
 از
 جماران ستیزی
 است.

۹
غافل از اینکه فاشیسم و فوندامنتالیسم و میلیتاریسم
جریانات ضد مذهبی و ضد اسلامی اند
که ماسک اسلام بر سر کشیده اند.
 
با چرخ خیاطی که نمی توان آشپزی کرد

۱
با روانشناسی و روانکاری که نمی توان به خدا شناسی و دین شناسی نایل امد.

۲
هر چیزی
بسته با ساختارش فونکسیونی دارد.

۳
چرخ خیاطی بسته به ساختارش
فقط به درد دوخت و دوز می خورد و نه به درد پخت و پز

۴
هر علمی
بسته به بضاعت مفهومی و موضوعی اش
قادر به بررسی جنبه معینی از چیزها ست.

۵
برای شناخت مفاهیم تئولوژی
مثلا خدا
به
 فلسفه 
نیاز
 است.

۶
با
علوم منفرد
مثلا
با علم منفرد روانشناسی و یا علم واره روانکاوی
فقط می توان
پدیده ها و روندهای روانی 
را
به
طرز بخور و نمیری
تحلیل کرد.

۷
فروید که عقل درست و حسابی نداشته است.

۸
خیلی از خرافات فروید
زباله تر از خرافات آخوندها ست
 
اشاره ای به کامنت پیک پیکار.
 
۱
این کامنت شما را و تحلیل نابدل 
را
ما تحلیل خواهیم کرد. 
 
۲
مارکسیسم انقلابی و ارتجاعی وجود ندارد. 
 
۳
جریانات چپ با ماسک مارکسیسم در کشور ما
محتوای طبقاتی فئودالی، فئودالیستی و فاشیستی (پان اسلامیستی) ـ فوندامنتالیستی
داشته اند.
 
۴
مفهوم «تبلوری از دستگاه سیاسی چپ بورژوازی»
مفهوم مبهمی
است.
 
۵
بورژوازی ایران
ضمنا
نه
از
جنس بورژوازی کلاسیک در اروپا و غیره 
با 
ایده ئولوژی طبقاتی خاص خود
بلکه
 نیمه ـ بورژوا ـ نیمه فئودال
بوده است.
 
۶
درست به همین دلیل
مهدی بازرگان
آخوند تمامعیاری
بوده است
و
مترجم
زباله ای در زمینه اثبات مته متیکی وجود خدا.
 
۷
جبهه ملی نیز جبهه احزاب نیمه ـ بورژوا ـ نیمه فئودال
بوده
و
مخالف انقلاب بورژوایی سفید بوده است.
 
۸
یعنی
بسان روحانیت فئودالی کثافت
در
اوپوزیسیون رژیم انقلاب سفید
بوده است
و
حضرات
پس از شکست انقلاب سفید و پیروزی عنگلاب اسلامی
به
پست و مقام
رسیده بودند.
 
۹
روی ماهیت طبقاتی جریانات چپ در ایران و حتی جهان
باید کار کرد
 
خرپروری امپریالیستی و طویله آذربایجان

۱
سوء استفاده از نوجوانان برای تکرار ترانه های توخالی سالمندان عقب مانده از قافله تمدن و فرهنگ
شده مد مدرن در طویله

۲
دخترکی هم همین کار را کرده است.

۳
کودکان و نوجوانان
حداقل
باید
ترانه های متناسب با سن و سال خود را بخوانند
و
نه
زباله های بزرگترهای عقب مانده را

۴
به ستوه آمدیم
به ستوه
 
ضرب المثل های فارسی

۱
آب که یه جا بمونه، میگنده:

این مثل پر کاربرد اشاره به مضرات و اثرات منفی سکون و بی حرکتی دارد.

مفهوم کلی این مثل در لزوم تغییر در اوضاع دارد.
 
۲
آبکش به کفگیر میگه تو سه سوراخ داری

مفهوم ضرب المثل آبکش و نگاه کن که به کفگیر میگه تو سه سوراخ داری این مثل در نقد اشخاصی است که عیوب فراوان خود را نمی بینند و عیب های دیگران را به یادشان می آورند.

۳
آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم

۱
از داشتن چیزی یا نعمتی بی اطلاع بودن یا قدر آن را ندانستن و یا خود داشتن و از دیگران طلبیدن.

۲
در واقع زمانی استفاده می شود که شخص دارای پتانسیل ها، توانایی ها، و امکانات زیادی است
ولی علیرغم آن
این منابع و امکانات خود را نادیده می گیرد و خود را محتاج کمک دیگران می بیند.

۳
آب زیر پوستش افتاده 
 
یعنی آب و هوا یا محیط یا اوضاع زندگی باو ساخته و چاق شده است.
 
 
تو انگلیس
 یک عده آدم های نخبه و سیاستمدار 
جمع شدند، 
اسم مجلسشون رو گذاشتند:
  مجلس عوام 

 
تو ایران 
یک عده آدم پیر و قوزی و آلزایمری، خرفت، و آفتابه به دست، بو گندو ، 
دور هم جمع شدند 
و
 اسم مجلسشون رو گذاشتند:
  مجلس خبرگان  

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر