۱۳۹۸ بهمن ۱, سه‌شنبه

ویتالیسم (۳)


پروفسور دکتر کاملیا وارنکه
برگردان
شین میم شین

۲۱
·    ادامه دهندگان راه ارسطو (به ویژه  در قرون وسطای مسیحی) از انتله شی تعریفی غیرمادی ارائه دادند و آن را قاطعانه به روح و ماوراءالطبیعه مربوط ساختند و بدین طریق بود که ارسطو به بنیانگذار ویتالیسم معروف شد.

۲۲
·    موضعگیری ارسطو در رابطه با آموزه های مربوط به تولید مثل و توارث در دوره های بعدی ویتالیسم از اهمیت خاصی برخوردار بود.

۲۳
·    در مخالفت با تصور پره فرماسیونی دموکریت (آموزه پانژنه سیس)  که بنا بر آن هر گروه اتمی جسم در نطفه، قرینه خود را دارد و اونتوژنزه به معنی  رشد آنچه که از قبل موجود بوده، است، ارسطو اعلام می کند که امبریوژنزه  ماهیتا اپی ژنه سیس است.

۲۴
·    اجزای جنین از قبل تعیین نشده اند، بلکه یکی پس از دیگری از مواد مادری به وسیله  اصل حرکتی و فرمی موجود در نطفه پدری تشکیل می شوند.

۲۵
·    نطفه اصل فرم بخش خود را به مثابه  روح بخشی از موجود واقعا موجود (از یک ارگانیسم کامل) کسب می کند و لذا مواد موجود را بنا بر الگوی نهائی موجود در خویش بازسازی می کند. 

۲۶
·    موفقیت های مکانیک در توضیح ساختمان جسم (وسال)، حرکت ماهیچه ای (یاتروفیزیک)، جریان خون (هاروی) و غیره در قرن ۱۶ میلادی عرصه را بر افکار ویتالیستی به کلی  تنگ می کنند.

۲۷
·    جسم به مثابه  ماشینی در نظر گرفته شد که با ماشین های ساخت بشر تنها از این نظر فرق دارد که هدفخوانی آنها تحت تأثیر علل کور طبیعی تعیین می شود. 

۲۸
·    بیولوژی به مثابه  مکانیک بغرنج تلقی می شد.

۲۹
·    اما هاروی (در رد آموزه های تولید مثل «آوتوژنزه» قرون وسطائی و تصورات پندارآلود راجع به تبدیل انواع و گروه ها به یکدیگر) با جمله معروف خود (هر حیوان از یک بیضه) میان عالم موجودات زنده و جهان جمادات مرزبندی کرد.

۳۰
·    با اختراع ذره بین (لیو ون هوک) که مشاهده موجودات ذره بینی ممکن شد، این ادعا قوت گرفت که حیات تنها از حیات می تواند پدید آید و مسئله خودویژگی حیات در دستور روز قرار گرفت و ادعای مکانیسیسم مبنی بر خلاصه کردن حیات در روندهای مکانیکی، زیر علامت سؤال رفت.

۳۱
·    در رابطه با مسئله مرکزی بیولوژی در قرن ۱۷ میلادی، یعنی پیدایش و تکامل نطفه تکاملگرایان (فرگشت گرایان) وارد صحنه شدند.

۳۲
·    به نظر نمایندگان افراطی تکاملگرائی (سوامردام، مالپیگی و غیره) تکامل عبارت است از رشد ساده ساختارهای نطفه ای ازلی همیشه موجود.

۳۳
·    طرفداران اپیژنه تیک نوزائی نطفه و سازمان رشد آن را ناشی از قوه ویژه، قوه ای که به موجودات زنده تعلق دارد، می دانستند.
·    (ماوپرلوئیس، نیدهام، ولف).

۳۴
·    با پذیرفته شدن «غریزه فرم سازی» به علاوه قوای حیاتی دیگر از سوی بلومن باخ مشاجره ویتالیسم بر سرمسئله «تکامل» به نقطه اوج خود و همزمان به پایان خود رسید.

۳۵
·    بلومن باخ «غریزه فرم سازی» را باعث و بانی فرم سازی، ترمیم و غیره می نامید. 

۳۶
·    کانت در صدد غلبه هم بر نظرات غلط مکانیسیسم و هم ویتالیسم برآمد:
·    او هم نظریه ماشین دانستن ارگانیسم ها را رد کرد و هم خودقانونمندی (کارکردن ارگانیسم بر طبق قانونمندی های خاص خویش) ویتالیستی را.

۳۷
·    کانت پدیده هدف طبیعی را به کمک دیالک تیک جزء و کل توضیح داد و راه را برای ارائه آلترناتیو واقعی در مقابل مکانیسیسم و ویتالیسم هموار کرد.
·    (مراجعه کنید به تئوری کلیت)

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر