۱۳۹۸ بهمن ۱۰, پنجشنبه

متانقدی بر متد نقدی (۲۷)


جامعه باز و بسته
انسان شناسی و فرهنگ

جرمی شی یرمر
(۱۹۴۸)
استاد فلسفه در دانشگاه ملی استرالیا
معاون پوپر
(۸ سال)
 
( جرمي شي يرمر،۱۳۸۶، ۱۴۳ ـ ۱۴۴)

«... در فصل بيست و چهارم جامعه باز
بحث پوپر
درباره آنچه ممكن است شالوده برتري اخلاقي خوانده شود
عبارت است از بيان مجدد بستگي كانتي آزاد با عقل بر اساس گفت گو راجع به رابطه آزادي و ديگر خواهي....
به 
نوشته او
خودگرايي پيوند نزديك دارد با خواست سياسي مهندس اجتماعي عقل
يعني البته مهندس تدريجي يا جز به جز
 ـ به معناي بشر دوستانه ـ
و
با
مطالبه عقلاني شدن جامعه و برنامه گذاري براي آزادي و براي كنترل آن به وسيله عقل
 يعني
نه
به
 وسيله «علم»
و
نه
به
 وسيله مرجعيت افلاطوني شبه عقلي
بلكه به وسيله عقل سقراط واري
كه
به حدود خود آگاه است و بنابراين به ديگران احترام مي گذارد
و
هدفش مجبور كردن ايشان ولو به خوشبخت شدن نيست»

در این توضیح جرمی شی یرمر
«راسیونالیسم» (خردگرایی) خرکی و الکی و خرکنکی پوپر
معرفی می شود:
 
۱
پوپر
حتی
زحمت تعریف راسیون و راسیونالیسم
 را
 به 
خود
نمی دهد.
 
پوپر
بسان آخوندها
اعلام می دارد 
که
«خودگرايي پيوند نزديك دارد با خواست سياسي مهندس اجتماعي عقل»
 
منظور پوپر از مهندسی اجتماعی عقل کذایی
را
قبلا
شنیده ایم
که
به
معنی عوامفریبی است.
 
۲
خودگرايي پيوند نزديك دارد با خواست سياسي مهندس اجتماعي عقل
يعني البته مهندس تدريجي يا جز به جز
 ـ به معناي بشر دوستانه ـ
 
خودگرایی
به
زعم پوپر
با
عوامفریبی
پیوند نزدیک دارد.
 
منظور از مفهوم من در آوردی خودگرایی کذایی چیست؟
 
منگرایی؟
 خودپرستی؟
خودخواهی؟
اگوئیسم؟
 
اولا
 خودگرایی کذایی
چرا
باید
 «شالوده برتري اخلاقي»
باشد؟
 
ثانیا
خودگرایی
مورد نظر پوپر
چرا
باید
با
عوامفریبی
(مهندسی اجتماعی جزء به جزء مصلحت طلبانه عقل کذایی)
  پیوند منفی نزدیکی
 نداشته باشد؟
 
آنچه
 پوپر
ماستمالی می کند،
محتوای طبقاتی
عوامفریبی
(مهندسی اجتماعی جزء به جزء مصلحت طلبانه عقل کذایی) 
است.
 
۳
خودگرايي پيوند نزديك دارد با خواست سياسي مهندس اجتماعي عقل
يعني البته مهندس تدريجي يا جز به جز
 ـ به معناي بشر دوستانه ـ 
 
پوپر
بی شرمانه
این حقیقت امر 
را 
مسکوت می گذارد
که
در
جامعه طبقاتی
کلیه اهرم های مادی و فکری و هنری عوامفریبی
در
انحصار طبقه حاکمه عوامفریب (مهندس)
است
و
نه
در
اختیار توده مولد و زحمتکش.
 
خودگرایی توده
اصولا و اساسا
باید
مخالف عوامفریبی به طور کلی
باشد.
 
کدام عاقل شرافتمندی
طرفدار فریب همنوعان خویش می شود؟
 
ضمنا
همنوع فریبی و فریب همنوع خوردن
در
قاموس توده
چرا
باید
با
خودگرایی
رابطه منفی نداشته باشد؟
 
۴
خودگرايي پيوند نزديك دارد با خواست سياسي مهندس اجتماعي عقل
يعني البته مهندس تدريجي يا جز به جز
 ـ به معناي بشر دوستانه ـ
 
علاوه بر این،
عوامفریبی
چگونه می تواند راسیونالیستی (خردگرایانه) و هومانیستی (بشردوستانه) باشد؟
 
پوپر
با
این مواعظ
پا جای پای روحانیت کثافت از هر نوع می گذارد.
 
روحانیت هم مدعی نمایندگی عقل 
یعنی
نماینده «راسیونالیسم» (خردگرایی) پوپریستی
است.
 
در
قرآن کریم
هم
مخالفین اسلام
صم بکم عمی فهم لایعقلون
یعنی
لال و کر و کور و خر (لایعقل، فاقد عقل)
قلمداد می شوند.
 
البته
کریم
بر
 خلاف پوپر
حداقل در حرف
علم ستیز 
نیست.

چون دشمنان اسلام
را
ابوجهل
قلمداد می کند
و
طرفداران اسلام
را
ابوعلم.

آخوندهای کثافت هم خود را علما می نامند.
علمای اعلام
(عالمان بر علوم)
 
 ۵
خودگرايي پيوند نزديك دارد
با
مطالبه عقلاني شدن جامعه و برنامه گذاري براي آزادي و براي كنترل آن به وسيله عقل
 
«راسیونالیسم» (خردگرایی)  خرکی و الکی و خرکنکی پوپر
ضمنا
با
چیزهای زیر
هم
پیوند نزدیک دارد:
با
راسیونالیزاسیون جامعه
با
برنامه گذاری برای آزادی
با
کنترل جامعه (و شاید هم آزادی) بوسیله عقل
 
حالا باید خر آورد و خورجینی مملو از خیال آورد و منظور پوپر را از این مفاهیم استخراج کرد.
این هم فرم عوامفریبی آکادمیکی (دانشگاهی) پوپر
است.
 
 
چون
پوپر
بسان جلادان جماران
استاد دانش کاه بوده و این زباله ها را تدریس کرده است.
 
۶
خودگرايي پيوند نزديك دارد
با
مطالبه عقلاني شدن جامعه و برنامه گذاري براي آزادي
 و
براي كنترل آن به وسيله عقل
 يعني
نه
به
 وسيله «علم»
و
نه
به
 وسيله مرجعيت افلاطوني شبه عقلي
بلكه به وسيله عقل سقراط واري
كه
به حدود خود آگاه است و بنابراين به ديگران احترام مي گذارد
و
هدفش مجبور كردن ايشان ولو به خوشبخت شدن نيست»
 
کنترل جامعه و یا آزادی
به
زعم پوپر
نباید 
با
حمایت علم
صورت گیرد.
 
وقتی گفته می شود که کریم علم گراتر از پوپر بوده است،
به
همین دلیل است.
 
پوپر
ضمن ادعای بی شرمانه «راسیونالیسم» (خردگرایی)،
خردستیز
است.
 
چون
خردی که علم ستیز
باشد،
اصلا خرد نیست.
 
همان
جهل مورد نظر کریم
است
و
پوپر
را
باید
ابوجهل عوامفریب بورژوازی واپسین مرتجع
محسوب داشت.
 
۷
خودگرايي پيوند نزديك دارد
با
مطالبه عقلاني شدن جامعه و برنامه گذاري براي آزادي
 و
براي كنترل آن به وسيله عقل
 يعني
نه
به
 وسيله «علم»
و
نه
به
 وسيله مرجعيت افلاطوني شبه عقلي
بلكه به وسيله عقل سقراط واري
كه
به حدود خود آگاه است و بنابراين به ديگران احترام مي گذارد
و
هدفش مجبور كردن ايشان ولو به خوشبخت شدن نيست»
 
پوپر
حتی
برای عقل صاحبمرده 
خط و نشان می کشد و حد و مرز تعیین می کند.
 
عقل
(خرد، راسیون)
در
«راسیونالیسم» (خردگرایی) پوپر
حق ندارد، 
 از
 گلیم طبقه حاکمه انگل
پا فراتر نهد.

عقل
باید
به
«حدود اختیارات خود واقف باشد»
یعنی
به
خودسانسوری
بپردازد.
 

اسدالله لاجوردی کثافت
کجا ست؟

۸
عقل سقراطی
به 
حدود خود
 آگاه است 
و 
بنابراين
 به 
ديگران
 احترام مي گذارد
و
هدفش مجبور كردن ايشان ولو به خوشبخت شدن نيست»
 
عقل سقراطی در «راسیونالیسم» (خردگرایی) پوپر
اصلا
عقل به معنی حقیقی کلمه نیست.
 
عقل سقراطی
برای حقیقت عینی 
تره حتی خرد نمی کند.
 
عقل سقراطی
همه
را
محترم می دارد
و
حاضر به رهنمایی خلایق نیست.

عقل سقراطی
حتی
حاضر به سعادتمندسازی خلایق نیست.
 
عقل سقراطی
سرسپرده بی اراده و بی شرم و بی همه چیز طبقه حاکمه انگل و پتیاره است.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر