۱۳۹۸ بهمن ۷, دوشنبه

دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی (۵۳۲)

 
پروفسور دکتر
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و
دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)

برگردان
شین میم شین

حزب

۱
·    حزب به انجمن سیاسی متشکل از نمایندگان طبقه اجتماعی ئی و یا جناح (فراکسیون) طبقاتی اطلاق می شود که آماج هایش به طرز برنامه ریزی شده ای تثبیت یافته اند، گام های سیاسی اش به طرز ایده ئولوژیکی استدلال، اثبات و سازماندهی شده اند تا به مبارزه در راه پیشبرد منافع طبقه اجتماعی مربوطه نایل آید.

۲
·    در دولت های کاپیتالیستی  هر دو طبقه اصلی جامعه به واسطه دو نوع اصلی از احزاب سیاسی نمایندگی می شوند:

الف
·    به واسطه احزاب طبقه اجتماعی استثمارگر

ب
·    به واسطه احزاب کارگری انقلابی

۳
·    آماج ها و فونکسیون های این احزاب، بیانگر منافع طبقاتی آشتی ناپذیر دو طبقه اجتماعی اصلی اند.

۴
·    تا زمانی که کاپیتالیسم نقش ترقی طلبانه در غلبه بر فرماسیون اقتصادی فئودالیستی بازی می کرد، احزاب بورژوایی نیز خواهان توسعه تاریخی بوده اند و در انقلابات بورژوایی ـ دموکراتیک برای مدتی رهبری توده های مردم را در مبارزه در راه پیشرفت اجتماعی به عهده داشته اند.

۵
·     احزاب بورژوایی اما پس از تحکیم جامعه مبتنی بر استثمار جدید به احزابی مبدل شدند که به سرکوب هر جنبشی (حرکتی) که در راه احقاق حقوق دموکراتیک خلق، صلح و سوسیالیسم باشد، می پردازند.

۶
·    احزاب طبقات اجتماعی استثمارگرخصلت طبقاتی خود را پشت اسامی و برنامه های عوامفریب پنهان می سازند.

۷
·    مثلا احزاب دیکتاتوری فاشیستی علنی و عریان خود را حزب «ملی ـ سوسیالیستی» می نامند و احزاب حاکمیت انحصاری ـ دولتی  در آلمان فدرال خود را «دموکرات ـ مسیحی»، «دموکراتیکی ـ اجتماعی»، «ملی ـ دموکراتیک» و یا «دموکرات های آزاد» می نامند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر