۱۳۹۸ بهمن ۵, شنبه

ویتالیسم (۵) (بخش آخر)

 

پروفسور دکتر کاملیا وارنکه
برگردان
شین میم شین
 
۴۹
·      دیگر نمایندگان ویتالیسم افراد زیر بوده اند:

الف
·       فون هارتمن  که از «قوای تنظیمگر» عالی سخن می گفت.

ب
·      برگسون که به نظرش حیات عبارت است از «جریان تأثیرگذاری بر ماده مرده»

پ
·      امروزه به وجود قوای حیاتی عمدتا در نئوتومیسم (ونسل و امثالهم) باور دارند.

۵۰
·      یکی از مکاتب خویشاوند با ویتالیسم، هولیسم (کل گرایی) نام دارد.

۵۱
·      ویتالیسم از سوی زیست شناسانی مانند فون برتالانفی، هارتمن، شاکسل و سیستم ـ تئوری  سیبرنتیکی مورد انتقاد شدید قرار گرفت.

۵۲
·      بدین طریق نشان داده شد که کلیت مندی، اکوی فینالیته و امثالهم نتیجه وابستگی متقابل جزء و کل و وجود سلسله مراتب سیستمی ارگانیسم ها ست.

۵۳
·      از دیدگاه سیستم ـ تئوری رفتار هدفگرا، خودتنظیمگری، خودسازماندهی و غیره ارگانیسم ها بر عوامل زیرین مبتنی اند:

الف
·      بر دیالک تیک درونی سیستم های ارگانیکی  

ب
·      بر وابستگی متقابل میان سیستم و محیط پیرامون آن.

۵۴
·      اگرچه با هر شناخت پایه ای در بیولوژی، با هرکشفی در این رشته، با افشای ماهیت فاکتورهای به اصطلاح غیرمادی حیاتی از اعتبار ویتالیسم کاسته می شود، ولی اثبات قطعی بطلان آن تنها با استفاده از استنتاج مبتنی بر احتمالات می تواند صورت گیرد.
·      یعنی باید با استناد به نامعتبر بودن راه حل های قدیمی ویتالیسم، نامعتبر بودن راه حل های جدید آن را نتیجه گرفت.

۵۵
·      از این رو بطلان اصولی آن را نه از موضع علمی (علوم منفرد) ـ بیولوژیکی، بلکه از موضع فلسفی می توان اثبات کرد.

۵۶
·      باید نشان داد که ویتالیسم به مثابه  فرم  نمودین ایدئالیسم عینی بر بازسازی اصولا فکری نادرست مبتنی است که منشاء آن در جدا کردن ماده از خواصش نهفته است و از این رو ست که ویتالیسم نمی تواند حرکت چیزها را ناشی از تأثیر متقابل خواص آنها دریابد.
    
۵۷
·      اگر ویتالیسم به لحاظ توضیح یکجانبه و غیردیالک تیکی (همانند مکانیسیسم) تاحدودی توجیه تاریخی داشته است، اما بعد از انتقاد ماتریالیستی ـ دیالک تیکی از مبانی ویتالیسم و مکانیسیسم، دیگر نمی تواند از هیچ حقانیتی برخوردارباشد. 

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر