۱۳۹۸ دی ۲۸, شنبه

متانقدی بر متد نقدی (۲۴)


جامعه باز و بسته
انسان شناسی و فرهنگ
 
  


بشريه، حسين
 "درسهاي دموكراسي براي همه"
۱۳۸۱  ، چاپ دوم، تهران، نشر نگاه معاصر.
ص ۶۰
 
نظر اصلی او (پوپر)
 نفی روش استقرا در علوم تجربی
 است 
که بر طبق آن فرضیات علمی با مشاهدات مثبت تایید می شوند.
 
به 
طور کلی
 پوپر 
مدافع آزادی سیاسی و رقابت آزاد، مهندسی اجتماعی تدریجی (جز به جز)، مدافع جامعه باز و مخالف تاریخ گرایی و هر گونه ایدئولوژی انقلابی و یوتوپیایی
 است 
هم چنین
 تعابیر مناقشه آمیز و جدید پوپر 
از
 اندیشه های فلاسفه سیاسی قدیم به ویژه افلاطون و هگل 
 او
 را 
در
 جرگه شارحان نام دار فلسفه سیاسی 
در آورده است. 
 
۱
 
 پوپر 
مدافع مهندسی اجتماعی تدریجی (جز به جز)
 است.
 
اگر 
قضیه از این قرار است،
اگر 
پوپر طرفدار عوامفریبی سیستماتیک و حساب شده جامعه است،
بیشک و تردید
هم
چنین است،
باید
از
بشیریه و اجامر انسان شناسی و فرهنگ پرسید:
چرا
لاشخور عوامفریبی از قماش پوپر
را
به
چالش انتقادی نمی کشید
و
رسوا
نمی سازید
تا
خاتمی ها 
تظاهر به طرفداری از پوپر نکنند؟
 
چرا
بی شرمانه
پوپر
را
جزو بهترین شارحان نامدار فلسفه سیاسی
قلمداد می کنید؟
 
 ۲
 پوپر 
  مخالف تاریخ گرایی
 
مخالفت با تاریخگرایی
به
چه معنی است؟
 
مخالفت با هیستوریسم
معنایی جز انکار تاریخیت جامعه ندارد.
 
جامعه بشری
که
جای خود دارد،
حتی
سنگ و صخره و نبات و جانور
پدیده های تاریخی
اند.
 
آن نیستند که بوده اند.
 
در شدن مدام اند.
 
در تجزیه و ترکیب مدام اند.
 
حاوی تاریخیت خاص خویش
اند.
 
آدم 
باید 
عمری
مغز خالص خر خورده باشد
تا
منکر تاریخیت انسان و جامعه
باشد.
 
۳
 پوپر 
  مخالف هر گونه ایدئولوژی انقلابی 
 است.
 
منظور بشیریه از ایده ئولوژی انقلابی 
چیست؟
 
ایده ئولوژی
چیزی طبقاتی
است
و
طبقات اجتماعی
در
سیر تاریخی شان 
وجود و معنی دارند.
 
تعیین کننده سمت و سوی ایده ئولوژی هر طبقه اجتماعی
یعنی
انقلابی و یا ارتجاعی بودن ایده ئولوژی هر طبقه اجتماعی
بسته به طبقه اجتماعی مربوطه است.
 
حتی ایده ئولوژی طبقه اجتماعی برده دار
در
گذار جامعه بشری از کمون اولیه به جامعه برده داری
انقلابی 
بوده است.
 
یعنی
حتی
همین مسیحیت و اسلام    
به
مثابه ایده ئولوژی اشرافیت برده دار و روحانی
انقلابی
 بوده است.
 
حتی
حضرت عیسی مسیح و محمد و علی
شخصیت های انقلابی
 بوده اند.
 
بشیریه
 از فرط بیسوادی و بی شعوری
توان تبیین درست اندیشه خود
را
ندارد.
 
پوپر
مخالف مارکسیسم ـ لنینیسم بوده که ایده ئولوژی پرولتاریای صنعتی
است.
 
۴
 پوپر 
  مخالف هر گونه ایدئولوژی یوتوپیایی
 است.    
 
ایده ئولوژی اوتوپیکی
نیز
خرافه مفهومی بیش نیست.
 
ایده ئولوژی را فقط بسته به طبقات اجتماعی می توان طبقه بندی کرد
و
نه
بسته با چیزهای سوبژکتیو دیگر.
 
پوپر
مخالف 
  تفکر تحول طلب از هر گونه و نوع بوده است.
 
پوپر
حتی
مخالف نظریات افلاطون است
که
فیلسوف ایدئالیسم عینی
بوده است.
 
گناه کبیره افلاطون
ارائه آلترناتیوی اوتوپیکی برای جامعه بشری
است.
 
پوپر
جامعه
را
گنداب و مرداب می خواهد
و
نه
رودی رونده و سر به هر سنگ و صخره زننده و پیش تازنده و دگرگون شونده.
 
پوپر
مرتجع مطلق
 است.
 
۵
هم چنین
 تعابیر مناقشه آمیز و جدید پوپر 
از
 اندیشه های فلاسفه سیاسی قدیم به ویژه افلاطون و هگل 
 او
 را 
در
 جرگه شارحان نام دار فلسفه سیاسی 
در آورده است.
  
باید
ببینیم که تعابیر مناقشه آمیز و جدید پوپر
چیستند
تا
راجع به کیفیت تشریح فلسفی ـ سیاسی او قادر به قضاوت باشیم.
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر