۱۴۰۳ آذر ۱۹, دوشنبه

درنگی در فرمالیسم های دکتر بهروز آرمان و نیچه از آلمان (۶)

  

درنگی

از
شین میم شین

 

آن دم هم که رهگذارانِ شگفتیده، از وی می پرسیدند: 

در پارینه ها "تو «خاکسترت» را به کوه ها می کشاندی،

 امروز می خواهی «آتش ات» را به پایین دست ببری،

 آیا نمی ترسی از کیفرِ آتش افروزی؟"(نیچه)، 

او در پاسخ،

 انگیزه ی آذرافروزی اش را، بدانسان رسا و گویا در "گاتاها" به فرتور کشید،

 تا امروز، در "خیابان های رشک برانگیزمان" فریادِ داد شوند
آخر "سزای آن کس که دروغ پرستِ ناپاک را به شهریاری برساند، چیست؟

حریف با حرافی توخالی و فرمالیستی

 آسمان را به ریسمان می بندد تا هارت و پورت کند و خوش باشد.

آدم بی اختیار یاد امثال آل احمد و احمد شاملو (دیگر فاشیست های وطنی) می افتد.

منظور نیچه از آتش افروزی، بر افروختن آتش جنگ های ارتجاعی ـ نژادی ـ امپریالیستی ـ فاشیستی است.

این ایده ئولوژی امپریالیستی را با هزار من سریش هم نمی توان به زرتشت بدبخت چسباند.


آخر "سزای آن کس که دروغ پرستِ ناپاک را به شهریاری برساند، چیست؟ 


حریف مسموم از زهر ایده ئولوژیکی نیچه ئیسم

خیال می کند که شاه و شیخ را کسان دروغ پرست ناپاک  به اریکه قدرت می نشانند.

هیئت های حاکمه (دولت و شاه و شیخ)

مأمور و تابع و سرسپرده طبقات حاکمه اند.

حریف از دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی خبر ندارد.

حریف به پیروی از نیچه دنبال نخبه و مهره و شخصیت و سوبژکت مثبت و منفی می گردد تا با تکیه بر تئوری نخبگان به تحریف تاریخ بپردازد، باد در غیغی اندازد و عوامفریبی کند.


مراجعه کنید

به

تئوری نخبگان

 

۱

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13873

 

۲

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13885

 

۳

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13890

 

پایان

پادافره ی (مجازات) آن بدکنش که مایه ی زندگی خویش را جز به آزار کشاورزانِ درست کردار و چارپایان بدست نیاورد، چیست؟ 

حریف

در دهه سوم قرن بیست و یکم با مفاهیم عهد بوق و چماق و چپق «می اندیشد.»

نیچه ئیسم و فاشیسم و فوندامنتالیسم هم همین تمایلات ارتجاعی فوندامنتال  حریف را نمایندگی کرده اند:

برگشت به دوره ژرمن ها، زندگی کشاورزی، خاک و خون و اصل و نژاد و نسب.

کسی که توده های مولد و زحمتکش را تا درجه ستوران تنزل می دهد و زرتشت بدبخت را در هیئت چارپاداری به  گذاشتن بار خاکستر بر پشت شان می گمارد،

در سنت هیتلر گیاهخوار خود را طرفدار کشاورزان درست کردار و چارپایان جا می زند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر