پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
· خرد (عقل)
خرد به طور کلی
۱
· خرد به طور کلی به کردوکار فکری انسان اطلاق می شود که کلیت واقعیت عینی را (واقعیت عینی را به مثابه کل) در مد نظر دارد.
۲
· خرد، در زبان آلمانی تا قرن هفدهم میلادی، به مثابه ترجمه کلمه لاتینی «هوش» و فهم، «راسیو» به کار می رفت.
· (مایستر اکهارت و لوتر)
۳
·
· در فلسفه روشنگری ـ به ویژه از سوی کانت، ـ معنی خرد و فهم وارونه می شود
· (مراجعه کنید به فهم).
خرد، به مثابه مفهوم اصلی در فلسفه کلاسیک بورژوائی
از بیکن و دکارت تا هگل و فویرباخ
۱
· مفهوم خرد در کانون جهان بینی نوین بورژوائی قرار می گیرد، و بر ضد ایدئولوژی جامعه فئودالی و نهادهای آن رو به تشکیل و تحکیم می رود.
۲
· سیستم های منفرد فلسفه کلاسیک بورژوائی ـ علیرغم تفاوت های شان ـ همه به نحوی از انحا، از مفهوم خرد آغاز می کنند و به مفهوم خرد بر می گردند.
۳
· خرد به معنی توانائی انتقادی آغازین انسان برای رهایش خویش از احادیث، آیات، روایات و نظرات عتیقه و فرتوت تفسیر می شود.
۴
· خرد در سیستم های فلسفه کلاسیک بورژوائی، به مثابه نیروئی خودنمائی می کند، که قادر به تغییر ایدئولوژی به میراث مانده و نظام جامعتی استبدادی ـ فئودالی، بر مبنای تفکر بورژوائی و در جهت توسعه جامعتی بورژوائی است.
۵
· انگلس در رابطه با جنبش روشنگری فرانسه در قرن هجدهم ـ به ویژه در هیئت ماتریالیسم فرانسه ـ که بی تردید نقطه اوج تفکر کلاسیک بورژوائی، قبل از شکوفائی فلسفه کلاسیک بورژوائی آلمان بود، می نویسد:
الف
· «مردان بزرگی که درفرانسه به روشنگری مغزها در رابطه با انقلاب آینده می پرداختند، خود به طرز انقلابی فوق العاده ای وارد صحنه عمل می شدند.
ب
· آنها هیچ قدرت خارجی را ـ به هر نوعی هم که باشد ـ به رسمیت نمی شناختند.
پ
· مذهب، طبیعت نگری، جامعه، نظام دولتی همه به تیغ تیز انتقاد بیرحمانه کشیده می شدند.
پ
· همه چیزها یا می بایستی در محکمه خرد، ازحقانیت وجودی خود دفاع کنند و یا بر وجود خود چشم پوشی کنند.
ت
· فهم اندیشنده ـ به مثابه معیار معیارها ـ در مورد همه چیز به کار می رفت.»
· (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۱۹، ص ۱۸۹)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر