۱۴۰۳ آذر ۲۱, چهارشنبه

درنگی در فرمالیسم های دکتر بهروز آرمان و نیچه از آلمان (۷)

   

درنگی

از
شین میم شین


آخر "سزای آن کس که دروغ پرستِ ناپاک را به شهریاری برساند، چیست؟ 

پادافره ی (مجازات) آن بدکنش که مایه ی زندگی خویش را جز به آزار کشاورزانِ درست کردار و چارپایان بدست نیاورد، چیست؟ 

دانایی باید تا دانایی را بدین پرسش پاسخ گوید و بیاگاهاند. 

مبادا که ازین پس نادان کسی را بفریبد!

معنی تحت اللفظی:

پیش شرط پیدا کردن پاسخ به پرسش های دوگانه استراتژیکی فوق الذکر

پیدا کردن علامه ای است تا به این پرسش ها، پاسخ دهد و علامه ای را آگاه سازد 

و

دیگر نادانی، ندانی پیدا نکند که فریبش بدهد.

 

این شعار آرمانی (ایدئالی) شعرگونه بهروز آرمان به چه معنی است؟


برای پیدا کردن پاسخ به این پرسش و پاسخ 

باید دوئالیسم هایی را از این شعار استخراج کرد 

که در پشت پرده هارت و پورت خرناسه می کشند 

و در دل بشریت رهیده از کابوس فاشیسم

وحشت بر می افکنند:


۱

دانایی باید تا دانایی را بدین پرسش پاسخ گوید و بیاگاهاند. 

 

 

در این راه حل بهروز آرمان،

دیالک تیک نخبه و توده (اساسی ترین دوئالیسم تئوری فاشیستی نخبگان خوزه ارتگا گاسه)

به شکل دوئالیسم دانا و دانا بسط و تعمیم می یابد.

خرافه آگاهانیدن دانا توسط دانا

حیرت انگیز به نظر می رسد.

به همین دلیل باید پرسید:

منظور پیروان آرمان نیچه از دانش و دانایی و آگاهی چیست؟

 

ما در روند این تحلیل باید دنبال منظور حضرات از این مفاهیم دهن پرکن توخالی هم بگردیم.

در هر صورت

دکتر بهروز آرمان میان دانایان کذا و کذا رابطه سلسله مراتبی (هیرارشیکی) برقرار می کند:

دانای بلند پایه والا به آگاه سازی دانایان دون پایه اعلی می پردازد.

 

سؤال این است که این دانای تحفه نه طنز، باید از کجای نظنز پیا شود؟

ضمنا خصایص و مشخصاتش کدامند؟


۲

مبادا که ازین پس نادان کسی را بفریبد!

دکتر بهروز آرمان

در این جمله دیالک تیک فریب را 

نخست به شکل دوئالیسم فریبکار و فریبخور و سپس به شکل دوئالیسم نادان و کس بسط و تعمیم می دهد.

سؤال این است که نادان چگونه می تواند نادان یعنی خنگ و خر باشد و ضمنا به خر کردن دیگران قادر باشد؟

 

اکنون سؤال مربوط به چیستایی دانش و دانایی و آگاهی، با چیستایی قریب و نادانی تکمیل می گردد.

 

منظور پیروان آرمانی نیچه از فریب و نادانی چیست؟

 

خصایص و مشخصات مشخص نادانان زیر قلم دکتر بهروز آرمان کدامند؟

 

۳

آخر "سزای آن کس که دروغ پرستِ ناپاک را به شهریاری برساند، چیست؟

حریف در این سؤال استراتژیکی ـ نیچه ئیستی اش،

دیالک تیک طبقه حاکمه و هیئت حاکمه

را

به شکل دوئالیسم کس شهریاری بخش و شهریار دروغ پرست ناپاک بسط و تعمیم می دهد.

 

حریف

با مفاهیم عهد بوق و چماق و چپق «می اندیشد.»

منظورش از شهریاری، حکومت است و منظورش از «به شهریاری رساندن»، اعطای قدرت به شهریار (هیئت حاکمه) است.

حالا باید سزای چنین کسی را (توده را؟) تعیین کرد.

سوبژکت تشخیص و تصمیمگیری در این زمینه کیست؟

 

۴

پادافره ی (مجازات) آن بدکنش که مایه ی زندگی خویش را جز به آزار کشاورزانِ درست کردار و چارپایان بدست نیاورد، چیست؟ 

حریف در این سؤال استراتژیکی اش

به مجازات طبقات اجتماعی ئی «می اندیشد»  که بدکنش اند و منبع مایه و سرمایه زندگی شان، آزار کشاورزان درستکار و چارپایان است. 

سوبژکت  تصمیمگیری راجع به مجازات بدکنشان کذایی کیست؟

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر