۱۴۰۳ آذر ۱۷, شنبه

سیری در اشعار دکتر بهروز آرمان (۲) (بخش آخر)

دریا و جویبار
«راز چشم ها » (نشر ثالث، ۱۳۸۳)
تحلیل واره ای 

از
شین میم شین

ستاره ها دریا را می بوسند

و خنده ی موج ها
  باد را

 هوا خوش است و شبنم شادی بر کرانه می پاشد
  کوه و جنگل و دریا مست مهتاب اند.

  امشب رقص نور آوازی است، که کودکانه می خواند.
  «دریا غرق جویبار است.»

محیط پیرامون 

در آیینه ذهن شاعر بر وفق مراد او ست.

همه عناصر طبیعی اوپتیمال و ایدئال اند:

 

۱

 هوا خوش است و شبنم شادی بر کرانه می پاشد
 

هوا 

خوش است.

شبنم شادی بر کرانه می پاشد.


شاعر

ظاهرا از مکانیسم تشکیل شبنم بی خبر مانده است.

اگر باخبر بود، از پاشیدن شبنم بر کرانه دم نمی زد.

شبنم = نتیجه نشست مولکول های آب نهفته در رطوبت هوا بر مثلا برگها و تبدیل شان به قطرات آب در اثر سرد گشتن هوا.

سکنه برهوت ها از حشره تا بشر

با استفاده از این روند به تهیه آب و رفع تشنگی می پردازند.


رطوبت هوا ناشی از تبخیر آب ها در اثر گرما ست

و

شبنم به معنی برگشت راه طی شده توسط مولکول های آب است:

دیالک تیک آب و بخار

دیالک تیک تبخیر و تقطیر

(دیالک تیک مایع و گاز) 

اگر هوا سردتر گردد، شبنم به یخ تبدیل می شود.

(دیالک تیک مایع و جامد) 

۲

  کوه و جنگل و دریا مست مهتاب اند.
 

شاعر در این جمله، طبیعت را هومانیزه (انسان واره) تصور و تصویر می کند:

کوه و جنگل و دریا با سر کشیدن شراب مهتاب مست شده اند.

شاعر 

قیاس به نفس می کند:

آنچه خود دارد به طبیعت نسبت می دهد.

 

۳

  امشب رقص نور آوازی است، که کودکانه می خواند.
 

این جمله شاعر غلط و غیر منطقی است:

رقص نور در ذهن شاعر آوازی است.

استحاله رقص به آواز ایرئال و ایراسیونال (ضد واقعی و ضد عقلی) است.

فاعل (خواننده) این آواز هم نامعلوم مانده است.

  

۴
  «دریا غرق جویبار است.»

 این ادعای شاعر  هم  ایرئال و ایراسیونال (ضد واقعی و ضد عقلی) است:

کل نمی تواند در جزء، غرق شود.

قضیه بر عکس تصور و توهم شاعر است.

شاعر از مریدان نیچه (مؤسس و مبلغ خردستیزی) است.


پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر