۱۴۰۲ آبان ۱۰, چهارشنبه

کلنجار ایده ئولوژیکی با همنوع (۲۶۷)

  

 
میم حجری

 

مسائل جامعتی باید مورد تجزیه و تحلیل تاریخی ـ مشخص (لنین) قرار گیرند.
نه خلق یهود
لطان یابو ست
و
نه خلق فلسطین
  جهاد و  حماس است.
  جامعه اسرائیل
جامعه ای طبقاتی است.
قبل از حمله حماس
مبارزه طبقاتی در اسرائیل اوج گرفته بود و لطان یابو و مؤتلفینش آچمز شده بودند.
کلافه شده بودند.
حماس با حمله غافلگیرانه اش
به مدد فاشیست ها تحت سرکردگی لطان یابو شتافت.
خود حماس را همینها روی کار آورده اند و چاق و چله کرده اند تا جناح یاسر عرفات را تضعیف کنند و مانع تشکیل دولت خلق فلسطین شوند.
فاشیسم و فوندامنتالیسم
مقوی و مکمل و متمم یکدیگرند.
روی مسئله فلسطین و خلق ستمدیده اش باید کار کرد.


سرمایه داری
 در دوران اخیر
 با سلاح های مرگبار جنایت علیه بشریت را در چند مورد به فجیع ترین نوعش صورت داده است .هیروشیما و ناکازاکی ، کره و بمباران ویتنام ووو.
حریف

اولا
سرمایه درای
سیستم است و نه سوبژکت.
سیستم
فاعل نیست.
مثال:
سماور
یک سیستم است.
فی نفسه کاری نمی کند.
قهوه چی از سیستم سمار برای تهیه چای استفاده می کند.
قهوه چی
سوبژکت است.

سوبژکت و فاعل
بورژوازی امپریالیستی است.
ثانیا
بمباران هیروشمیا
عملی ضد فاشیستی بوده است.
بر ضد فاشیسم ژاپن بوده است.
امپریالیسم امریکا
متحد اتحاد شوروی بوده است.
بمباران کره و ویتنام و غیره
اما
برای وابسته سازی و مستعمره سازی این خلق ها و کشورها بوده است.
تحلیل مسائل
باید تاریخی ـ مشخص (لنین) باشد و نه دلبخواهی.


بهائیت
را
داریم تحلیل می کنیم.
نظر
 بعد از تحلیل تشکیل می یابد
و
 نه
 قبل از تحلیل


درد ما
بیگانگی با تفکر مفهومی (مارکسیسم) است.
 شاه
شخصیتی بورژوایی بوده است.  
تشکیل حزب رستاخیز اقدامی انقلابی بوده است.
حزب رستاخیز
 حزب انقلاب بورژوایی سفید بوده است و موظف   به مدرنیزاسیون شاهانه یجامعه بوده است.
 ایراد شاه
در موضع طبقاتی او بوده است.
در بورژوا بودن او بوده است.
بورژوازی
دیری است که از ظرفیت انقلابی تهی شده است.
متحد کنیسه و کلیسا و مسجد و برده داران و فئودالها و روحانیت شده است.
پرچم شاه
مزین و یا ملوث به آنتی کمونیسم بود.
سودای شاه
امحای حزب توده به هر قیمت بود.
ولی بدون حزب توده
نمی توان بر ضد ارتجاع فئودالی و روحانی کثافت مبارزه کرد.
دلیل شکست انقلاب سفید هم همینجا ست.
ایراد دیگر شاه
 انتقال ثروت جامعه به حساب های بانکی خود در خارج بوده است و نه در تشکیل حزب رستاخیز.


نه.
 والله.
ما مخالف سرسخت شنا بر خلاف جریان رودیم.
ما مارکسیستی می اندیشیم.
 ایراد در ما نیست.
 خلایق با مارکسیسم بیگانه اند.


سیدعلی
که
همه کاره نیست.
همه کاره کیست؟
سید علی که بدون حمایت عینی و عملی امپریالیسم
یعنی
بدون تقویت مذاهب عنقلابی (فوندامنتالیسم اسلامی)  توسط امپریالیسم
نمی توانست روی کار آید.
شخصیت ها
بسته به شرایط عینی جامعه و جهان
شخصیت می شوند.
ماده در چارچوب مکان و زمان
توسعه می یابد.
فقط ایران که نیست.
مسیحیت در لهستان
همین نقش ارتجاعی را بازی کرده است که اسلام در ممالک شرقی
مبارزه
طبقاتی است
و
ادیان
اسباب و  ابزارایده ئولوژیکی  مبارزه اند.


عجب خرافاتی.
اولا
بشریت به عقب برنگشته و نمی تواند هم برگردد.
ثاینا
اسلام
بهترین دین و آیین  است.
ثالثا
مبارزه در مقیاس جهانی
طبقاتی است و نه مذهبی.
مبارزه بر سر نان است و نه بر سر ایمان.
رابعا
طرز پوشش معیار نیست.
بی حجاب
پیشرفته تر از محجب نیست.
خامسا
مسلمان
مرتجعتراز یهودی و مسیحی و زرتشتی و بهایی و بودایی و غیره نیست.
ما مسلمانیم
قبله مان
 یک گل سرخ.
جا نمازمان
توده.
ما وضو با نفس کارگران می گیریم.
در نمازمان
جریان دارد نور
جریان دارد شور
جریان دارد شوق و علم و شعور


مارکس:
سرمایه
کار مرده است.
کار مرده ای که خفاش وار می زید.
یعنی
از رگان کار زنده
خون می مکد
و
هر چه بیشتر خودن می مکد، بیشتر می زند.



شرایط عینی و ذهنی و تناسب قوای طبقاتی در مقیاس جهانی
در قرن بیستم
یعنی در زمان لنین
با شرایط عینی و ذهنی و تناسب قوای طبقاتیدر مقیاس جهانی  در قرن بیست و یکم
تفاوت عظیمی با هم  دارند.
در اواخر قرن بیستم
سوسیالیسم واقعا موجود شکست خورده است
و
پرولتاریا از اریکه حاکمیت و قدرت به زیر کشیده شده است.
بشریت
اکنون مرحله تسخیر مناطق تحت نفود شوروی و یا تخریب مناطق مربوطه برای تسخیر توسط امپریالیسم پیروزمند در جنگ به اصطلاح سرد است.
قرن بیستم
قرن انقلابات پرولتری و رهایی بخش ملی (فروپاشی مستعمرات) بوده است.
قرن بیست و یکم
قرن عنگلابات فاشیستی و فوندامنتالیستی در مقیاس جهانی است.
در مقابل امپریالیسم
مائوئیسم مبتنی بر وین وینیسم ایستاده است که متحدین سؤال تگیزی از قبیل اولیگارشیسم و فوندامنتالیسم و فئودالیسم دارد.  
که چنگی به دل نمی زنند.


آلبرت اینشتین در سال ۱۹۴۸
 از صهیونیستها به عنوان "جنایتکاران" یاد کرد
و حق با او بود.
روزا

جامعه و مسائل جامعتی
از مفاهیم و موضوعات فیزیک نیستند تا اینشتین قادر به تحلیل آنها باشد.
برای تحلیل مسائل جامعتی
ماتریالیسم تاریخی را کلاسیک های مارکسیسم تدوین کرده اند و مفاهیم مربوطه را کشف و تعریف کرده اند.
ضمنا
با مورالیزاسیون (اخلاقی سازی، جتایتکار نامیدن این و آن) کردوکارهای طبقات اجتماعی و جریانات سیاسی
فقط می توان به اشاعه شور
مدد رساند
و
نه
به اشاعه شعور.
در نتیجه نمی توان به حل مسئله ای نایل آمد.
در سال ۱۹۴۸
دولت اسرائیل و دولت فلسطین با سرحدات روشن در سازمان ملل متحد تشکیل شده است که خلق فلسطین و دول عربی به رسمیت نشاناخته اند و  اسرائیل را مورد حمله قرار داده اند که به فاجعه منجر شده است و به آوارگی بخش مهمی از خلق فلسطین منجر شده است.
وقایع  این سال باید مشخصا و مستقلا بررسی شوند.
پشت این تضاد تاکنون لاینحل
تاریخ مبارزه طبقاتی خرناسه می کشد.


در اروپا برعکس. حزب لیبرال المان می خواهد هر خارجی را که پرچم فلسطین حمل کند، از کشور اخراج کند

هومبولت
خطرناک ترین جهان بینی
جهان بینی کسانی است که هرگز به یددن جهان خطر نکرده اند.

هی مشد هومبولت علم الاشیا دان
جهان بینی
ربطی به دیدن و ندیدن جهان ندارد.
جهان بینی
به موضع فرد نسیت به مسئله اساسی فلسفه مربوط می شود:
به رابطه ماده و روح



مسئله فی مابین بغرنج تر از آن است که بتوان به آسانی موضع گرفت.
بخش راسیونال خلق فلسطین و خلق یهود خواهان همزیستی و صلح با همدیگرند.
درزمینه تشکیل دولت خلق فلسطین هم به توافق رسیده بودند.
بخش ایراسیونال (خردستیزی) خلق فلسطین و خلق یهود
نافی یکدیگر اند.
موجودیت یکدیگر را انکار می کنند.
به همین دلیل به بن بست رسیده اند.
نه جناح لطان یابو
خواهان تشکیل دولت خلق فلسطین است
و
 نه حماس خواهان بقای دولت   خلق یهود است.
به همین دلیل
برای هر دو چاره ای جز ترور نمانده است.
۵۰۰۰ نم تر حماسیان در رندان اند.
۲۳۹ نفر گروگان گرفته اند تا آنها را آزاد سازند.
چند سال قبل
برای آزادی یک سرباز ۲۰ ساله اسرائیل
۱۰۰۰ نفر از زندانیان حماس و از انجمله یکی از رادیکال ترین رهبران نظامی کنونی حماس  آزاد شد


این اثر پیکاسو
نشاندهنده جنایات امپریالیسم امریکا در کره شمالی است.
سکنه کره را با بمب وحشتناک ناپالم سوزاندند.
او می خواستند بمب اتم به کار ببرند.
ولی کره شمالی
بر خلاف هیروشیما
مسطح نبود و تصمیم عوض کردند.


مگر هر کس محجب باشد حتما باید خر باشد؟ مگر لباس معیار است؟


آره. ولی حتما نباید چنین باشد. خیلی ها هر چه پیرتر می شوند خرتر می شوند و نه خردمندتر


حرف لنین این نیست.
حتما سرسری ترجمه شده است.
به قول لنین:
انقلاب امر توده است.
حزبی قادر به کشف لحظه انقلاب خواهد بود که با تمام وجودش توده ای باشد


نه.
همین جمهوری خلق چین
قبل از انقلاب
مستعمره امپریالیسم بود.
بخش اعظم سکنه اش تریاکی بودند و فقر و ذلت همه گیر بود.
همین کوبا
قمارخانه مافیا بود.


 


انقلاب = گذار از پله نازل نردبام توسعه و تکامل به پله بالاتر و عالی تر آن.
انقلاب فرانسه = گذار از فئودالیسم به کاپیتالیسم
آنچه که در ایران شکست خورده
انقلاب ضد فئودالی سفید بوده
و
آنچه که پیروز شده
عنگلابفوندامنتالیستی ـ اسلامی بود
انقلاب را نباید باعنگلاب (ضد انقلاب) عوضی گرفت



محسن رضایی:
«ارتش اسلامی» برای پایان بحران غزه و امنیت منطقه، تشکیل شود.

علمای جهان
برای مسئله فلسطین هنوز راه حلی نیافته اند
و این بدبخت بیسواد
خیال می کند که مسئله فلسطین
راه حل نظامی دارد.
با ترور و آدمکشی نمی توان به حل مسئله ای نایل آمد
عملیات تروریستی به بدتر شدن وضع منجر می شوند و نه به بهتر شدن وضع.
فوندامنتالیسم اسلامی
به روی کار امدن جناح شبه فاشیستی تحت سرکردگی لطان یابو منجر شده که مخالف همزیستی برابر حقوق با خلق فلسطین است.
هدف باند لطان یابو تخلیه فلسطین از سکنه است و هدف حماس و حزب الله امحای میهن خلق یهود.
دولت اسرائیل
در هر صورت باید  از حق موجودت خود دفاع کند.
خلق یهود
وطن دیگری ندارد.


پسره میگفت شما به من بگو چه تضمینی هست ۵۱۴ تا سکه مهریه اش کنم بعد عقد مطالبه اش نکنه وداروندارم رو بالانکشن؟ دختره میگفت شما به من بگو چه تضمینی هست ۱۴ سکه نزنم فردا بگه میخوام هوو بیارم سرت بچه هامم ازت میگیرم گمشو برو خونه ننت همون ۱۴ تام قسطی بهت میدم! شما بودین چی میگفتین؟
رویا

ازدواج جتی در جامعه بشری
دیگر اکتوئال نیست
چه رسد به ازدواج در طویله.
زنده باد دوستی
که هر وقت وضع عوض شد هر کسی به راه خویش می رود




صهیونیسم تعریف دارد. ما از دایرة المعارف شوروی ترجمه و منشتر کرده ایم. در وال ماه هست.  صهیوینسم = ایده ئ<لوژی بورژوازی یهود. نازیسم چیه. اسرائیل آنتی فاشیسم عملی است. نازی ها را گرفته و دادگاهی کرده است. اکنون با فوندامنتالیسم اسلامی که همشیره فاشیسم ویا نازیسم است مبارزه میکند.


محتوای این کاریکاتور آنارشیستی است
. آنارشیسم فرقی بین دولت های مختلف قائل نیست.
مخالف هر نوع دولتی است.
فرق هم نمی کند که دولت کاسترویی باشد و یا  دولت پینوچه ای


حریف
حواس پرت است.
اول هارت و پورت میکند که وقت رفتن به غزه است.
بعد اعلام می دارد که قصد سفر به لبنان دارد.
عجب اهل قلمی طویله دارد.
در لبنان که هنوز خبری نیست.
اگر خبری بود
حریف به کربلا می رفت



به خواجه عبدالله انصاری گفتن چطوربه مقام عرفان رسیدی گفت؛بدی رابدی کردن سگساریست خوبی راخوبی کردن خرکاریست بدی راخوبی کردن کارخواجه عبدالله انصاریست الان خوبی کردن صرفاجهت خوبی دیدن ومنفعت طلبی شده حتی خداوند درقران برای ترغیب بندگان بکارنیک وعده خیرونیکی دردنیاوآخرت بعوض داده
رویا

می دانید دیالک تیک داد و بیداد مبتنی بر کدام دیالک تیک است؟
دیالک تیک داد و بیداد
مبتنی بر دیالک تیک داد و ستد است که قانونی یونیورسال است:
بیداد مخفف ستد بدون داد است.
شاهنامه فردوسی حماسه داد است.
داد و خرد برای فردوسی اهمیت سانترال دارند



نه.
تعویض سلاطین و خوانین
تحریف تاریخ است و ربطی به تاریخ ندارد
تاریخ = سیر رشدیابنده جامعه بشری


نقاشی نامه های کافکا به دختری که عروسکش رو گم کرده بود هست :چیزی را که بدان عشق می‌ورزی، احتمالا زمانی از دست خواهی داد اما عشق به طریق دیگری به تو باز خواهد گشت.
رویا

هدایت، کافکا، کامو و غیره
ایراد فلسفی و بینشی دارند.
عشق و هر چیز دیگر
به تنهایی وجود ندارد.
عشق
همیشه با نفرت همراه است و به نفرت تبدیل می شود.
عشق
ضمنا
چیزی غیرعقلی و حتی ضد عقلی است.
ما باید به عوض تسلیم گشتن به عشق
دنبال دوستی و رفاقت بگردیم که ضمنا حاوی عشق اصیلند.



اژه ای رئیس قوه قضائیه:
نباید منتظر تصویب لایحه مرتبط با عفاف و حجاب ماند،فراجا و وزارت کشور در برخورد با ناهنجاری‌ها به میدان بیایند

این اما به چه معنی است؟
این بدان معنی است که نیازی به تصویب و رعایت قانون نیست.
جامعه
طویله است
و
فتوای خرکی برای دست زدن به هر نوع بیدادی کافی است.
آدم باید خر باشد و این طویله را جامعه بپندارد
و
ابوخر باشد و آن را دموکراتیک قلمداد کند.


طبقه کارگر بدون حزب مارکسیستی خود فقط می تواند دنبال افزایش دستمزد و غیره باشد.


ماضی که معمار نیست تا چیزی بنا کند. مرتجعین در بند ماضی اند. پرولتاریا ماضی را به چالش می کشد تا آینده ای بهتر بسازد.



ترس چیست؟ ترس آژیر طبیعی و غریز اندام هر موجود زنده است.  ترس فی نفسه  بد نیست. با راه افتادن که ترس کسی از بین نمی رود. ترس ضمنا نتیجه نادانی است. برای غلبه بر ترس باید دانا شد. توانا بود هر که دانا بود. نادانی به نفع هیجکسی نبوده است. (مارکس)


همه اش که نباید ترسید. راه که بیفتیم، ترس مان می ریزد.
صمد



اره.
مولود مثلی و مادی و فکری و هنری هر کس ادامه دهنده حیات او ست
پارس های ما پس از مرگ ما خواهند ماند
خیلی ها را به خشم خواهند انداخت
و
خیلی ها را به خیابان خواهند کشید



اربیل _ عراق کیک صد سالگی جمهوریت آتاتورک در اقلیم کُردستان عراق توسط بارزانی ها بُریده شد…

پونه نیوز

بارزانی
هراس از آن دارد
که
عر دو گاو
همان بلایی را بر سرش بیاورد که بر سر اوجالان و رزمندگان خرابانت شام آورده است.


چرا صهیونیست‌ها اینترنت غزه را قطع می‌کنند
همشهری

هی همشهری
زنگ بزن از لطان یابو بپرس.
ما از کجا بدانیم.
ضمنا
عنترنت غزه دوباره به راه افتاده است
مگر عخبار نمی شنوی؟
تو فقط بگو:
چرا جنقوری اسلامی
عنترنت را فیلتر می کند؟
سکنه جنقوری که
در بند چیزی جز بند تنبان نیستند؟


تعداد کمی از آدم ها نود سال زندگی میکنند. مابقی یک سال را نود بار تکرار میکنند.
رویا

همه چیز
از ذرات تا کاینات
در تغییر و تحول مدامند.
تکراری در بین نیست.
بهتر هم همین است
و
گرنه طبیعت و جامعه به مرداب متعفنی مبدل می شد



وقتی نمی‌تونیم چیزی رو تغییر بدیم بهتره بپذیریمش و باهاش در صلح باشیم
رویا

من ـ زور؟
مثال مشخص بزنید تا بتوان ابراز نظر مشخص کرد.
مثال:
ما نمی توانیم جامعه سرمایه داری را تغییر دهیم
ولی حاضر هم نیستیم با آن که وبال گردن مان شده
صلح کنیم.
شب و روز آن را به چالش می کشیم
زنده آنانند که می رزمند و نه آنانکه می بزمند.




تا وقتی هستیم مرگ نیست وقتی مرگ هست ما نیستیم. تنها چیزی ک داریم همین زندگیه بهتره بیشتر قدر همین زندگی گذرا رو بدونیم و تا جایی که میشه بیشتر ازش بهره ببریم
رویا

اولا
هر مولدی در مولودش ادامه حیات می دهد.
فرق هم نمیکند که مولودش
مولود مثل
یعنی فرزندش باشد
و
یا نوه و نتیجه اش
باشد
و
یا
آثار و افکار و اشعار و اعمال او باشد.
ثانیا
من ـ زور از قدردانی و بهره گیری
مشخصا
چیست؟



نور صوفی زاده
دوست داشتم یه کشوری بود مخصوص آته ئیست ها
که فقط افراد  آته ئیست ها اونجا زندگی میکردن و علم حاکم بود نه دین.
افراد متدین خودشون رو یه جای دیگه دنیا میزدن میکشتن و همونجا تظاهرات میکردن و با هم جنگ میکردن و فاند میگرفتن و در جهت پیشبرد اهداف جنگی یا صلح طلبانه خرج میکردن و ضرر اش به شهروندان  آته ئیست نمیرسید.
شهروندانی که لیاقت خودشون رو بدون خونریزی و احساس برتری ماورایی ثابت میکنن و در صلح کنار همدیگه پیشرفت میکنن و کاری به کار کسی ندارن.
جنگ دینی برنده نداره.
 فقط کشته داره.

اولا
آته ئیسم انتزاعی و مطلق وجود ندارد.
آته ئیست
حتما نباید فردی  خردگرا و علمگرا و انقلابی و صلح جو و مهربان و خدمتگزار و همنوع دوست  باشد.
ای بسا لات ها و لاشخورها
که
آته ئیست اند.
۹۹ درصد جنگ افروزان
آته ئیست بوده اند و هستند.
فریب ظواهر امور را نباید خورد.
 ثانیا
جنگ فرمی از مبارزه طبقاتی است که تحت بهانه های متنوع شعله ور می شود.
مذهب یکی از این بهانه ها ست.
طالبان و مجاهدین و غیره
اگر افسران انقلابی افغانستان را تکفیر نمی کردند
نمی توانستند توده های مردم را دور خود گرد آورند و با حمایت امپریالیسم
جامعه را به جهنم تبدیل کنند.
 بهانه
 فقط مذهب نیست تا آته ئیسم راه حل باشد.
فاشیسم از نژاد بهانه ساخت.
حریف دیگری از ملیت و زبان بهانه می سازد.
حتی می توان از زنان بهانه ساخت و جنگ زنان بر ضد نران را به راه انداخت.
قحط بهانه که نیست.


واقعا؟
عریان فالچی
لباس نداشته است.
ولی اندکی مغز داشته است
و
بعید است که این خرافه را بر زبان رانده باشد.
من ـ زور از موضوع چیست؟
مثال:
استکان و نعلبکی می توانند موضوع خوردن چای اعلی باشند.
خر و گاو و گوسفند می توانند موضوع  معاینه و معالجه دامپزشک باشند.
استکان و نعلبکی و خر و گاو و گوسفند
مگر دید خاص خود را دارند؟
مگر دید شما را دارند؟
مگر حقیقت را دارند؟


عجب خرافه ای.
بیکاری
می تواند علت چیزی باشد
و
نه
سرچشمه چیزی.
بیکاری خودش معلول جامعه طبقاتی است.
سرچشنه بیکاری و خیلی چیزهای منفی و مخرب دیگر
مالکیت خصوصی بر وسایل تولید است
جامعه طبقاتی است.
بیکاری
بهترین وسیله در دست بورژوازی
برای بهره کشی شدیدتر از توده شاغل  است.
بیکاران
ارتش ذخیره سرمایه دارانند.
سرمایه داران برای اهلی سازی کارگران و رام و آرام سازی آنان
توده های بیکار را به رخ شان می کشند.
اعتقاد به خرافات
هم
معلولی است و نمی تواند سرچشمه چیزی باشد.
ولی می تواند علت چیزهایی باشد.
دلیل ایمان به خرافات
محرومیت از نعمات آموزشی و پرورشی و علمی و فلسفی است.


آره.
مرتجعین
ایدئال خود را در ماضی می جویند.
همه این حضرات
هنوز هم هستند.
یا رنگ عوض کرده اند و به دشمن پیوسته اند و لاطائلات دشمن را بر زبان می رانند
و
یا
در فرنگ کیف مملو از پول دارند و کیف می کنند و به نشخورا خرافات این و آن مشغولند.
ایران
هر چیز و هر شخصیت مثبت داشته
با حزب توده در پیوند بوده است.
توده
بهتر از حزب توده
در و گوهری در سینه خود نپرورده است.
ما به راه توده می رویم
ما به راه آنجه دانش زمانه مان
نموده
 می رویم


داد
 اما
جفت دیالک تیکی دیگری دارد
 و
 دانستن آن
 برای تعریف داد و بیداد
 تعیین کننده است.
چیست؟


نه.
استه تیک (زیبایی شناسی) و اروتیک و اتیک (اخلاق)
چیزهایی روبنایی ـ طبقاتی اند.
بورژوازی امپریالیستی
همه چیز جامعه و حتی جهان را تخلبه میکند و با زباله پر می کند.
همه چیز
تهوع آور و فرمال  وصوری و بند تنابانی می شود.
زنان و نران  ایدئال بورژوازی امپریالیستی
خر اند تا خردمند و خردگرا.
جنده واره اند
سطحی و توخالی اند.
بی شعور  وبی شخصیت اند.
ولی اندام شان ورزیده و ظاهرشان زیبا و دلربا ست.
بورژوازی امپریالیستی
جامعه و جهان
را
خردزدایی
اخلاق زدایی
فرهنگ زدایی می کند.
زمینه فکری لازم را برای مسخ اعضای جامعه فراهم می اورد.
اعضای جامه
به
افراد تک بعدی توخالی و تهی مغز
مبدل می وشند
که بی فکر و بی فرهنگ اند
و فکر و ذکری جز لهو و لعب و عیش و نوش ندارند.
به قول سعدی:
خور و خواب و خشم (جنگ و جنایت و ترور و انتحار) و شهوت
حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت
بورژوازی امپریالیستی
جای فرهنگ را با چیزهای تفننی توخالی پر میک ند.
فقط کافی است که به فیلم ها و شوهای رسانه ای و بحث ها و اخابر رسانه های بورژوازی امپریالیستی نظر اندازیم.
 دیری است که بورژوازی امپریالیستی
چارلی چاپلینی ندارد.
فیلم به درد بخوری تهیه م تولید نمی تواند بکند.
رمان و کتاب به درد بخوری نمی تواند به رشته تحریر در اورد.
قحظ شعور و شخصیت است.
بورژوازی امپریالیستی
ضمنا اخلاق ستیز است
جامعه و جهان را به جنده خانه تبدیل میک ند.
کودکان از سنین کودکی
جنده وارگی را تمرین می کنند و می آموزند.



نه دوستان اشتباه نگیرین ، لاس وگاس نیست اینجا مالتپه استانبوله ،تورک و کورد صد سالگی جمهوریت اتاتورک رو کنار هم جشن گرفتن و رقصیدن و کوبیدن…… حقیقتاً کوردها جلوتر از من تورک ،امشب رژه میرفتن ،عاشقشونم وطن پرستای دوست داشتنی
پونه نیوز

کردی که طرفدار آتاتورک باشد
در بهترین حالت
خر است و نه خردمند.
چون آتاتورک
فاتحه بلندی بر خودمختاری خلق کرد
خوانده است
و
حتی
منکر هویت و ملیت و دولتیت خلق کرد (و نه کورد)  بوده است.
آتاتورک
خیزش خلق کرد را در هم کوبیده است.
آتاتورک
یک میلیون تن از خلق ارمنی را که قبل از ترک ها ساکن ترکیه بوده اند،
در پروگرومی وحشت انگیز قتل عام و دربدر ساخته است.
آتاتورک
شهرها را از میلیون ها یونانی تخلیه کرده و حتی به آتش کشیده است
تا
ملتی ترکی زبان و سنی مذهب
پدید اورد.
اکثر ترکهای ترکیه از قفقاز و غیره به ترکیه کوچ کرده اند.
آتاتورک و سیاست او باید تحلیل مارکسیستی شود.




رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در دهمین همایش ملی پدافند غیرعامل:
اگر حتی یک سال بمباران غزه ادامه یابد و همه مردم غزه نابود شوند باز هم شکست خورده قطعی صهیونیست‌ها هستند.
همشهری

من ـ زور رؤسا از پدافند غیر عامل چیست؟
من ـ زور از صهیونیست ها چیست؟
اصلا من ـ زور از صهیونیسم چیست؟
جنقوریان
چه چپ و چه راست
همه
از دم
بیسوادند.
خیال میکنند
که
صهیونیسم
فحش خواهر و مادر است.
صهیونیسم
ایده ئولوژی بورژوازی یهود است.
بورژوازی
یک طبقه اجتماعی است.
فرق ماهوی بین بورژوازی جنقوری و اسرائیل و سوئد و سوئیس و تونس  و روسیه و انگلیس و اأمان و وجود ندارد.
همه از دم بورژوازی مرتجع واپسین اند.
همه از دم  خردستیزند.



فقط یگ کلام
ریدم تو اسلام

عجب طرفداران فرزانه ای سوسیالیسم
در طویله جنقوری اسلامی دارد
که کمترین تفاوتی با سطلیون و رجویون ندارند
و
حزب اللهیون
هم با سوادتر از آنها هستند و هم مؤدب تر از آنها.
عاولف هیتلر هم مدعی طرفداری از سوسیالیسم بود
و
اسم حزبش
حزب  ناسیونال ـ سوسیالیستی کارگران طویله آلمان بود
و رنگ پرچمشان به رنگ حون بود.

امشب یه آدم مست، با چاقو شوهرخاله مو تو راه پله های آپارتمانشون میکشه لطفا برای شادی روح شوهرخاله ام فاتحه ایی بخونید
آبجی زینب

اجامر این طویله سودای ابرقدرت دشن در سر دارند.



متقی‌ فر
سخنگوی جبهه پایداری:
 بی‌حجابی در واقع به چالش‌کشیدن حکم خداست؛ کسی حق ندارد حکم خدا را به چالش بکشد

زباله ها
حتی
حرف زدن بلد نیست
بی حجابی
یعنی رعایت نکردن حجاب
بی حجابی که نمیتواند به چالش کشیدن حکمی باشد
تجزیه وتحلیل ونقد حکم مربوطه میتواند به چالش کشیدن آن حکم باشد
تفاوت عمل با اندیشه همین جا ست
هر خری می تواند با حجاب و یا بی حجاب باشد
خر که توان تحلیل چیزی را ندارد



آره.
ولی نفی هر چیز فقط به شرطی نفی خواهد بود که بدیلی برای منفور عرضه شود.
شاه را نفی کردند
و
گفتند:
بحث
پس از نفی (مرگ) شاه.
بدیلش شد، شیخ
تا خلایق پشیمان شوند و بگویند:
نور به گورت شاه.
دلیل عینک دودی زدن شاه مرحوم هم همین است.
گورش شده نورباران و چشمدرد گرفته است.
کسروی
مذهب رایج را نفی مکانیکی می کند
تا مذهب تحفه خود جایگزین سازد.
مذهب تحفه خودش هم هارت و پورت است.
کسی نمی تواند نظیری برای قرآن کریم بیاورد.
دین ایده ئولوژی است.
دین را فقط از موضع ایده ئولوژیکی طبقه کارگر صنعتی میتوان به چالش کشید و حسابش را رسید.
دین باید با مارکسیسم جایگزین شود و نه با خرافات دیگر


عجب خرافه  دلنشینی.

آدم که سهل است
حتی خر در دیالک تیک خر و محیط زیست ساخته می شود.
به همین دلیل
تفاوت خر د ر چمنزار با خر در خارزار  از زمین تا آسمان است.
سگی که در طویله جنقوری
سنگ می خورد و تیپا می خورد و دشنام و پرخاش می شنود، طرد و تحقیر می شود و زندگی سگی دارد
در جامعه فرنگ
عضو محبوب خانواده ها ست و عزیز هر رهگذر است


بر سنگ گوری تازه نامی هست...‌
دارنده این نام را هرگز ندیدم من
اینجا میان سوگواران آشنایانند و خویشانند
و مردمانی هم که چون من
دارنده‌ٔ این نام را هرگز ندیدند و نمی‌دانند
اما
هر کس که اینجا هست
با خشم و فریادی گره در مشت
می‌داند که او را کشت

(برای دانشتن قاتل خویش
خشم و فریاد و مشت گره کرده
کافی نیست.
ای بسا کسا که جان به جان افرین باز پس می دهند
بدون اینکه بدانند
شهید راه چیستند  و دشمن شان کیست.
یا فراگیری مارکسیسم و خروج بی برگشت  از خریت
و
یا درجا دزن در خریت و محرومیت از آدمیت)

بر گرد گور تازه جمع سوگواران است
دیگر کسی اینجا نمی‌پرسد
این خفته در خاک از کجا و از کدامان است!؟

(درد بی درمان سکنه طویله هم همین جا ست:
کسی نمی پرسد که کی با کی در جنگ است.
اگر هم احیانا بپرسد،
کسی نیست که توان تفکر داشته باشد و جوابش دهد.
در ظویله هم نشخوار می کنند.
حتی اگر جد اندر جد
خر باشند.)

می‌دانند او «فرزند ایران» است...
‌‌
(عیران عقیم است و فرزند ندارد.
عیران فقط زباله دارد.
زباله با عبا و با عمامه
و
زباله بی عبا و بی عمامه)
هوشنگ ابتهاج



دوست داشتن و یا نفرت داشتن
آگاهانه و عمدی و دلبخواهی و ارادی که نیست.
با صدور دستور که کسی عاشق دیگری نمی شود.
دل می رود ز دستش
دلی که سرکش است و برای دستور کسی تره حتی خرد نمی کند..
ای بسا خرا که عاشق لاشخور می شوند
و
ای بسا لاشخورا که عاشق خر می شوند.


تفاوت ولی عهد با ولی عصر چیست؟
هی مش شاه
آسوده بخواب
که
زباله های جنقوری اسلامی
هم
 حامی قانون اساسی و پرچم عیران و و لی عصر اند


آره.
مرتجعین
 کسب و کاری جز نجلیل و تمجید ماضی ندارند

چند بار باید سؤال واحدی را تکرار کرد تا جواب گرفت؟
بالاخره جامعه هحامنشی چه تحفه ای بوده است
که ضد برده داری بوده؟
 جامعه ضد برده داری
جه می تواند باشد؟
از دید فلسفه مراکسیستی
 یا باید جامعه اشتراکی باشد و یا فئودالی وی ا سرمایه داری.

جامعه افغانستان حالا چه جامعه ای است؟
چه بدیلی برای دوران های تاریخی مورد نظر مارکسیسم دارید؟
اگر احیانا جامعه افغانستان دستخوش تحول شود
چه جامعه ای تشکیل خودهد یافت.
شما
مثل فوندامنتالیست های اسلامی هستید.
به عوض برگشت به صدر اسلام
میخواهید به صدر کوروش برگردید.
آینده ندارید.
ایدئآل خود را مثل مرتجعین در ماضی بر باد رفته می چویید.
صدر اسلام
جامعه برده درای بوده است.
خدای اسلام برده دار انتزاعی است
معبود است و بشریت از دید اسلام عبد است.
جامعه کوروش چه جامعه ای بوده است؟
چه مناسبات مالکیت بر وسایل تولید حاکم بوده است؟
طبقه حاکمه کی بوده است؟
اگر جامعه بی طبقه نبوده است؟


اندیشه‌های طبقه‌ی حاکم در هر دوره‌ای اندیشه‌های حاکم است
حریف

این جمله واقعا از مارکس است؟

اصل این جمله
احتمالا
به شرح زیر بوده است و مترجم ساده اش کرده است وبه تحریف اندیشه مارکس منجر شده است:
شعور حاکم در هر جامعه = شعور طبقه حاکمه در آن جامعه

منظور مارکس از شعور
هم
عالی ترین مفهوم فلسفی است
که در برگیرنده
خرافات و خزعبلات هم می شود.
مثلا
شعور حاکم در جنقوری اسلامی
شعور احمدی نجات ها  و خلخالی ها و عسگر اولادی ها و تجار و اشرار دیگر است
که تنها چیزی که ندارند، «شعور» است.


چرا.
می دانید.
 ضد دیالک تیکی داد،
بیداد است.
 اکنون می توان معنی داد و بیداد را فهمید.

اولا
نژاد
از مفاهیم بیولوژی است.
نژاد
برای طبقه بندی حیوانات است.
در جامعه از هزاران سال قبل
طبقه وجود دارد.

ثانیا
مگر عیرانی ها با افغانی ها تفاوت نژادی دارند؟


تن نیست آدمی،
عدد است.
کم می‌شود هر روز
حریف

این ادعای حریف
صد هزار ایراد دارد:
اولا
آدمی
 فقط  تن است.
حتی فردوسی گفته است:
آدمی
 دیالک تیکی از تن و جان است.

ثانیا
آدمی
فقط عدد نیست.
من ـ زور از عدد چیست؟

ثالثا
آدمی
اگر عدد هم باشد
عدد که فقظ کاهش نمی یابد
عدد ضمنا افزایش می یابد ویا ثابت می ماند.

فقط کافی است وزن و قد و حجم کودکی را کنترل کنید تا به افزایش آنها پی ببرید.
عدد
زیرمفهومی  از کمیت است.

کمیت
به تنهایی وجود ندارد.
کمیت
 در دیالک تیک کمیت و کیفیت وجود دارد.

آدمی و هر جماد و موجود دیگر
در تریاد پیدایش و یا زایش و رشد و زوال وجود دارد.
آدمی پس از زایش رشد می کند و پس از رسیدن به حد عینی مثلا ۶۰ سالگی رفته رفته پیر می شود و نهایتا می میرد و تجزیه می شود
یعنی به عناصر شیمیایی سابق مبدل می شود تا از ترکیب مجددشان
چیز جدیدی تشکیل یابد.


مگر خودتان
نکشته اید
 و
اگر احیانا روی کار آیید،
 نخواهید کشت؟
حداقل
به انتقاد  الکی  از خود
 دست بزنید.


نه.
عدالت
 همان داد است
که مفهوم مرکزی مهم در فلسفه فردوسی است.
 شاهنامه در حقیقت حماسه داد است.
داد اما به چه معنی است؟
برای پیدا کردن پاسخ به این پرسش
باید پرسید
ضد دیالک تیکی داد چیست؟


هر ماه ۳۰ میلیون دلار به حماس می دهند
خدا می داند چند میلیون دلار به حزب الله و باندهای تروریستی دیگر در عراق و یمن و سوریه و غیره
برای مستعمراتش در افریقا
بیمارستان مجانی مدرن می سازد.
ولی حاضر به توسعه نیروهای مولده طویله نیست
هر فرزانه ای هم یا در خاوران خفته است و یا در غربت به ذلت پیر می شود و زمینگیر می شود


هر دو ادعا یاوه است:
نه
همه چیز
 هیچ است
و
نه
هیچ
همه چیز است.

هیچ
چیزی نیست
چه رسد به اینکه همه چیز باشد
و
همه چیز
همه چیز می تواند باشد
به غیر از هیچ.
طرز «تفکر» هر دو
متافیزیکی، خرافی و ضد علمی و ضد عقلی و ضد تجربی ـ ضد واقعی است.
نیچه
مبلغ نیهلیسم (پوچی گرایی) بوده است.
فوندامنتالیسم اسلامی را
 حریفی
نیهلیسم ماسک دار نامیده است.
پیش شرط انتحار عنقلابی حماس و حزب الله و طالبان و داعش و زباله های دیگر
رسیدن به نیهلیسم است.
وقتی همه چیز هیچ باشد
زندگی دیگر ارج و ارزشی نخواهد داشت.
می توان در این صورت بمب بر کمر بست و وارد مسجد شد و صدها نفر را تکه تکه کرد و شق القمر کرد


آنچه که به ظاهر تحقیر خمینی است.
در واقع
تحقیر خلق مظلوم هندوستان  است.
بهانه تحقیر
هم
 تقدیس گاو در آن سامان است.
گاوپرستی صدهزار بار بهتر از خداپرستی  و عه هورا پرستی است
گاوپرستی
ضمنا به معنی ناتورالیسم (طبیعت پرستی) است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر