۱۴۰۲ آذر ۲, پنجشنبه

درنگی در پژوهشی تحت عنوان «مارکسیزم و آئین بهائی» (۲۰)

  

 مارکسیزم و آئین بهائی
سایت پژوهشنامه 

 نگارنده:

 نادر سعیدی 

 درنگی 

از

میم حجری

 

۱

حضرت بهاءالله 

در بررسی هر پدیده‌ای

 آن را در آن واحد مادّی و روحانی می‌پندارند.

 

معنی تحت اللفظی:

در قاموس حضرت بهاء

هر پدیده ای هم مادی است و هم روحی.

هر ادعایی را می توان کرد.

مسئله اثبات صحت ادعا ست.

مثال:

آفتابه یک چیز مادی است.

مادی

به چه معنی است؟

مادی 

بدان معنی است که در خارج از ذهن ما و بی اعتنا به بود و نبود ما

وجود دارد.

آفتایه 

که نمی تواند چیزی فکری و روحی باشد.

مفهوم آفتابه

یعنی

انعکاس آفتابه مادی در آیینه ذهن بشر 

چیزی فکری و یا روحی است

و

نه خود آفتایه سر و مر و گنده.


البته

منظور حضرت بهاء از این ادعا

چیز دیگری است:


۲

همه چیز

 در عین ظاهر مادّیش 

آینهء تجلّی خدا ست 

و 

در نتیجه 

این دو گانگی ویژگی بنیادین همهء هستی است.

معنی تحت اللفظی:

ظاهر همه چیز مادی است.

ماهیت و باطن همه چیز اما روحی و یا فکری است.

چون همه چیز آیینه تجلی خدا ست.

 مادی و روحی بودن همزمان

مشخصه اساسی همه چیز هستی است.

 

وقتی گفته می شود

که

«تفکر یا تفکر مفهومی است و یا اصلا تفکر نیست»

به همین دلیل است.

حضرت بهاء

تعریف روشنی از ماده و روح ندارد.

به نظر او،

ظاهر همه چیز مادی است.

باطن و ذات و ماهیت همه چیز اما روحی است.

باطن و ذات و ماهیت آفتابه چیست؟

 

نمود و یا پدیده و یا ظاهر

یکی از مفاهیم مهم فلسفه است و ضد دیالک تیکی اش، باطن و ذات و ماهیت است.

ظاهر آفتابه 

یعنی شکل و شمایل مرئی و محسوس و ملموس آفتابه.

ذات آفتابه

یعنی

اتم های آهن و مس و یا فلز دیگری که به هم پیوسته اند و ساختار آفتابه پدید آورده اند.

تجلی خدا کجا ست؟

آفتابه

مخلوق آهنگر است و نه خدا.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر