۱۴۰۲ آذر ۶, دوشنبه

درنگی در پژوهشی تحت عنوان «مارکسیزم و آئین بهائی» (۲۵)

  

 مارکسیزم و آئین بهائی
سایت پژوهشنامه 

 نگارنده:

 نادر سعیدی 

 درنگی 

از

میم حجری

 

و 

حضرت باب بیان داشتند 

که 

"دون‌الله موجود نمی‌شود الّا به دو جهت، 

جهت وجودی

 که 

دال بر ظهور متجلّی است 

و

 جهت ماهیتی 

که 

دال بر جهات عبودیت و قبول این تجلّی است" 
 

همانطور که ذکر شد،

برای درک منظور باب الله 

بهتر است که روی مفاهیم مهم او در این جمله خم شویم:
 
 
الف
دون الله
 
ب
ماهیت
 
در قاموس باب الله،
دون الله
موجودیت خود را مدیون تجلی الهی است
و
ماهیت خود را مدیون عبودیت و پذیرش تجلی الهی است.
 
می توان گفت که باب الله  به دیالک تیک موجودیت و ماهیت رسیده است.
موجودیت دون الله  
یعنی
گذار از ناچیزیت به چیزیت (گذار از دونیت به فوقیت، گذار از جمادیت به موجودیت)
در روندی عینی (اوبژکتیو) صورت می گیرد.
 
یعنی
بی مداخله حود دون الله و بی اعتنا به خواست و میل و هوس دون الله 
صورت می گیرد.
 
باب الله
 این عینیت روند توسعه دون الله را، یعنی این روند عینی توسعه دون الله را
سلب علمیت می کند و  فقهیت (الهیت) می بخشد.

در قاموس باب الله
این خود دانه بادام نیست که به نیروی دیالک تیکی درونی خود جوانه می زند و نهال و بعد درخت بادام می شود و هزاران بادم دیگر می آورد،
بلکه این تجلی الهی است که دانه بادام را به درخت بادام و درخت بادام را به باغستان بادام مبدل می کند.

تفسیر مؤلف این پژوهش از نظر باب الله،
 دقیق و درست و عاری از عیب و ایراد نیست.
او بر خلاف ما به عوض رسیدن به دیالک تیک موجودیت و ماهیت، 
به وحدت وجود و ماهیت رسیده است.
 
ایراد فکری او این است که بر خلاف باب الله، 
وجود پیشاپیش دون الله 
را
انکار می کند.

باب الله
داناتر  و هشیارتر از مؤلف این پژوهش بوده است.

مؤلف این پژوهش
منظور باب الله را درک نکرده است.
 
باب الله
صدها بار فلسفی اندیش تر از مؤلف این پژوهش بوده است
و
تحسین برانگیز بوده است.
 
دیالک تیک موجودیت و ماهیت باب الله 
را 
می توان یکی از خدمات باب الله به فکر و فقه و فلسفه و فرهنگ بشری محسوب داشت.
 
روی این دیالک تیک باب اللهی باید درنگ کرد.
 
باب الله
در این دیالک تیک به توضیح فقهی نحوه تشکیل تنوع و تفاوت و تضاد ماهوی چیزهای هستی مبادرت می ورزد:
 
دون الله
مفهومی فلسفی است 
که
 از تجرید همه ناچیزها (فردوسی) و همه جمادات تشکیل یافته است.
 
ولی دون الله، پس از کسب موجودیت به صور مختلف نبات و جانور و بشر و جامعه بشری در آمده است.
 
باب الله 
 این توسعه متنوع و متفاوت و متضاد کثیر حیرت انگیز دون الله 
را
در مفهوم ماهیت تجرید می کند
و
در صدد پیدا کردن دلیل برای این تنوع و تفاوت و تضاد عظیم برمی آید.

باب الله
می خواهد بگوید که چرا دون الله، جایی گلی شده، جای دیگر گوزنی و جای دیگر باغبانی ویا دامپروری.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر