ایده باوری نمرده است، زنده است ایده باوری!
(اسفند ۱۳۸۷)
خدامراد فولادی
واکنشی بر مقاله محمد علی اصفهانی
تحت عنوان «انقلاب نمرده است، زنده است انقلاب!»
۱
اگر انسان موجودِ حاضر و آماده ای بود
که نه پیشینه ی تاریخی داشت و نه میلیون ها سال تکامل را از سر گذرانده بود،
یعنی اگر پیشینهی اینهمانی با طبیعت نداشت
ـ و از همان ابتدا «سرور مخلوقات» بود ـ
در این صورت
ایده
ـ کدام ایدهی از پیش موجود؟ ـ
بر هستیِ او تقدمِ زمانی (تاریخی) داشت.
خدامراد
فلسفه نمی داند.
ولی متون فلسفی فراوان خوانده است.
به
همین دلیل
از
ایده
شروع به موعظه کرده است.
ایده
یکی از فرم های بیشمار بسط و تعمیم مقوله فلسفی روح است.
اگر خدامراد دانش فلسفی داشت و از دیالک تیک به طور کلی خبر داشت،
از
خطه خاص و منفرد
یعنی
از
ایده
شروع به حرکت نمی کرد.
بلکه از روح شروع به حرکت می کرد
که
جفت دیالک تیکی ماده است.
در این صورت
عنوان موعظه اش
را
نه
به صورت ایده باوری نمرده است، زنده است ایده باوری!
بلکه به صورت روح باوری نمرده است، زنده است روح باوری!
تعیین می کرد.
منظور محمد علی اصفهانی و مذهبیون و ایدئآلیست ها
هم
از
خدا
روح
است
و
نه
ایده.
در تعالیم مذهبی هم سخن از ازلیت ایده نبوده است.
سخن از ازلیت و ابدیت روح بوده است.
ایده و همه چیز هستی
مخلوق روح مطلق و یا خدا ست.
سعدی
به نام خداوندِ جانآفرین
حکیمِ سخندرزبانآفرین
منظور سعدی فقیه الفقها هم از سخن، همان ایده است.
ایده
توسط خداوند
خلق می شود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر